روز تولدم رو در كنار شما بودن حال بسيار درجه يكيه،شما رفقا كه بي هيچ توقعي در كنارم هستين.براتون بهترينهارو آرزو ميكنم و از خداوند براتون دعا ميكنم كه در حرفه اتون بدرخشين Mirdamad Boulevard
Woody Allen. در دنيا دو جور آدم وجود داره: آدماي خوب و آدماي بد. آدماي خوب شبا خيلي خوب ميخوابن، اما آدماي بد… ميدونين، اونا ميدونن كه از ساعات شب استفادههاي بهتري هم ميشه كرد.
رفقا تبريك
داشتن مغز؛دليل محكمي براي انسان بودن نيست.پسته و بادام هم مغز دارند،براي انسان بودن بايد شعور داشت. فتو باي:ساره بيات عزيز
خشم و هياهو از ١٧ آبان در شبكه خانگي
هروقت در زندگي به دوراهي رسيدم بدون ترديد ميدونستم راه درست كدومه.
ولي هميشه راه اشتباه رو انتخاب كردم
چون
راه درست لعنتي هميشه سختر بود. (( آل پاچينو )) عكس از فيلم:من ديگو مارادونا هستم
زنــدگی خــــوب اســت که گیــری دلبـــری نکـــو
تــــا فـــروشــی هـــر دو جــهان بــر یـک تـار مــو
خنده اش عشق است و روح است و جان است
رویــــــش آمیــــــــز هــــــر دو جــــــهان اســــت
چـــــون نگـــــاهش یــک سو ، روی ماهـش بر او
تـــاب سنبل بــــوی گـــــــل دارد ایـــــن گـــیسو. فتوباي :عليرضا لاجورد جان
امير حركت:دايي دو تا چايي بده
شاهين:چرا به همه ميگي دايي؟
امير حركت:چون اگه دعوا شد فحش مادر نده
@مغزهاي كوچك زنگ زده@
اگر ما قدرت جادويي خواندن افكار يكديگر را داشتيم،نخستين چيزي كه در دنيا از بين ميرفت عشق بود.
برتراند راسل
شيرجه هاي نرفته….. گاهي كوفتگي هاي عجيبي به جا ميگذارد. آلبركامو@عكس:يوسف عبدالرضاي
سعي كن آنقدر كامل باشي كه بزرگترين تنبيه تو براي ديگران گرفتن خودت از آنها باشد. پائلو كوئليو
متاسفم
حقيقتاً خسته شدم از اينكه انقدر متاسف شدم.
در زندگي تلاش كردم خودم كاري نكنم كه بابتش عذر خواهي كنم.
ولي به وفور به دليل كارهاي ديگران عذر خواهي كردم.
اين نمونه از طراحي پوستر فيلم ((اعترافات ذهن خطرناك من ))ديگه نور علي نورِ.
شايد اينگونه طراحي در چند دهه گذشته براي فيلم هاي تجاري هم مناسب نبود، چه برسد به الان.
اون زمان كه در خلق پوسترمحدوديت وجود داشت و همه چيز با دست بريده و چسبانده ميشد هم شما با يه همچين طراحي ضعيف و سخيفي روبرو نميشدين چه برسد به زماني كه انقدر تنوع طراحي و آدمهاي كاربلد زياد شدن.
نميدانم ادبي بگوييم!
نميدونم صميمي بگم!
نميدونم اصلا بايد بگم!
اصلا با گفتن من چيزي عوض ميشه؟
فقط ميتونم بگم براي طراحي پوستر اين فيلم بسيار زحمت كشيده شده بود و چيزي در خور شاٰن سينما آماده شده بود كه ظاهرا با صلاحديد دوستان بي سليقه پخش چيزه بهتري جايگزين شده كه اين طراحي است.
واقعا متاسفم
و از همه دوستداران سينمايي معذرت ميخوام كه با يه همچين طراحي بد ريختي روبرو شده اند.
خداوند همه رو به راه راست هدايت كند.
ارادتمند
هومن سيدي
زیباترین حرفت را بگو
شکنجه ی پنهان ِ سکوت ات را آشکاره کن
و هراس مدار از آنکه بگویند
ترانه یی بی هوده می خوانید . ــ
چرا که ترانه ی ما
ترانه ی بی هوده گی نیست
چرا که عشق
حرفی بیهوده نیست . احمد شاملو
برای زیستن دو قلب لازم است،قلبی که
دوست بدارد
قلبی که دوستش بدارند
روحت شاد.
سريال عاشقانه
برای آخرین دیدار با عباس کیارستمی
يکشنبه ساعت 9 صبح ،ما در خیابان حجاب مقابل کانون پرورش هستیم،
شما هم بیائید
بچه كه بوديم بستني مان را گاز ميزدند قيامت بپا ميكرديم،چه بيهوده بزرگ شديم، روحمان را گاز ميزنند ميخنديم!
چه بی تابانه می خواهمات ای درویات آزمون تلخ زنده به گوری !
چه بی تابانه تو را طلب می کنم!
بر پشت سمندی گویی نو زین
که قرارش نیست.
و فاصله
تجربهیی بیهوده است.
بوی پیرهنات
این جا
و اکنون. ــ
کوه ها در فاصله
سردند.
دست در کوچه و بستر
حضور مـأنوس دست تو را می جوید
و به راه اندیشیدن
یأس را
رَج می زند.
بی نجوای انگشتان ات
فقط. ــ
و جهان از هر سلامی خالی ست. احمد شاملو
١٦ سال گذشت و شما هر سال عميق تر شدين.روحتون شاد. روزی ما دوباره کبوتر هایمان را پیدا خواهیم کرد
و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت.
روزی که کمترین سرود
بوسه است
و هر انسان
برای هر انسان
برادری است
روزی که دیگر درهای خانه شان را نمی بندند
قفل
افسانه یی ست
وقلب
برای زندگی بس است.
روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است
تا تو به خاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی.
روزی که آهنگ هر حرف
زندگی ست
تا من به خاطر آخرین شعر رنج جست و جوی قافیه نبرم.
روزی که هر لب ترانه یی ست
تا کمترین سرود ، بوسه باشد.
روزی که تو بیایی برای همیشه بیایی
و مهربانی با زیبایی یکسان شود.
روزی که ما دوباره برای کبوترهایمان دانه بریزیم . . .
و من آن روز را انتظار می کشم
حتی روزی که دیگر نباشم
احمد شاملو
نقطه آبي كمرنگ
دوباره به این نقطه نگاه کنید. همین جاست. خانه اینجاست. ما اینجاییم. تمام کسانی که دوستشان دارید٬ تمام کسانی که می شناسید٬ تمام کسانی که تابحال چیزی در موردشان شنیده اید٬ تمام کسانی که وجود داشته اند٬ زندگی شان را در اینجا سپری کرده اند. برآیند تمام خوشی ها و رنج های ما در همین نقطه جمع شده است. هزاران مذهب٬ ایدئولوژی و دکترین اقتصادی که آفرینندگانشان از صحت آنها کاملا مطمئن بوده اند٬ تمامی شکارچیان و صیادان٬ تمامی قهرمانان و بزدلان٬ تمامی آفرینندگان و ویران کنندگان تمدن٬ تمامی پادشاهان و رعایا٬ تمامی زوج های جوان عاشق٬ تمامی پدران و مادران٬ کودکان امیدوار٬ مخترعان و مکتشفان٬ تمامی معلمان اخلاق٬ تمامی سیاستمداران فاسد٬ تمامی «ابرستاره ها»٬ تمامی رهبران کبیر٬ تمامی قدیسان و گناهکاران در تاریخِ گونه ما٬ آنجا زیسته اند٬ در این ذره غبار که در فضای بیکران در مقابل اشعه خورشید شناور است. زمین ذره ای خرد در مقابل عظمت جهان است. به رودهای خون که توسط امپراطوران و ژنرال ها بر زمین جاری شده٬ البته با عظمت و فاتحانه٬ بیاندیشید. این خونریزان٬ اربابان لحظاتی از قسمت کوچکی از این نقطه بوده اند. به بی رحمی های بی پایانی که ساکنان گوشه ای از این نقطه٬ توسط ساکنان گوشه دیگر (که از این فاصله نمیتوان آنها را از هم بازشناخت) متحمل شده اند بیاندیشید٬ چقدر اینان به کشتن یکدیگر مشتاقند٬ چقدر با حرارت از یکدیگر متنفرند. تمامی شکوه و جلال ما٬ تمامی حس خود مهم بینی بی پایان ما٬ توهم اینکه ما دارای موقعیتی ممتاز در پهنه گیتی هستیم٬ به واسطه این عکس به چالش کشیده می شود. سیاره ما لکه ای گم شده در تاریکی کهکشانهاست.
این نقطه آبی کمرنگ٬ تنها خانه ای که تاکنون شناخته ایم.
– کارل سیگن –