Home Actress Shabnam Moghadami HD Instagram Photos and Wallpapers July 2020 Shabnam Moghadami Instagram - ...صدایی بودم من ــ شکلی میانِ اشکال ــ، و معنایی یافتم. من بودم و شدم... . عکس ها ، عباس عطار . . سال ۱۳۸۲.تهران. تئاتر شهر . اتاق گریم . وقتی برای نمایش « کبوتری ناگهان ...» گریم می شدم. دست ها ، دست های سارا اسکندری ست ، طراح ِ چهره پردازی ِاین نمایش. . شعر ، بامداد ِ جان. . با سپاس از @aynehmagazine برای ارسال عکس ها. #عباس_عطار #پشت_صحنه #سارا_اسکندری #احمد_شاملو

Shabnam Moghadami Instagram – …صدایی بودم من ــ شکلی میانِ اشکال ــ، و معنایی یافتم. من بودم و شدم… . عکس ها ، عباس عطار . . سال ۱۳۸۲.تهران. تئاتر شهر . اتاق گریم . وقتی برای نمایش « کبوتری ناگهان …» گریم می شدم. دست ها ، دست های سارا اسکندری ست ، طراح ِ چهره پردازی ِاین نمایش. . شعر ، بامداد ِ جان. . با سپاس از @aynehmagazine برای ارسال عکس ها. #عباس_عطار #پشت_صحنه #سارا_اسکندری #احمد_شاملو

Shabnam Moghadami Instagram - ...صدایی بودم من ــ شکلی میانِ اشکال ــ، و معنایی یافتم. من بودم و شدم... . عکس ها ، عباس عطار . . سال ۱۳۸۲.تهران. تئاتر شهر . اتاق گریم . وقتی برای نمایش « کبوتری ناگهان ...» گریم می شدم. دست ها ، دست های سارا اسکندری ست ، طراح ِ چهره پردازی ِاین نمایش. . شعر ، بامداد ِ جان. . با سپاس از @aynehmagazine برای ارسال عکس ها. #عباس_عطار #پشت_صحنه #سارا_اسکندری #احمد_شاملو

Shabnam Moghadami Instagram – …صدایی بودم من
ــ شکلی میانِ اشکال ــ،
و معنایی یافتم.

من بودم
و شدم…
.
عکس ها ، عباس عطار .
.
سال ۱۳۸۲.تهران. تئاتر شهر . اتاق گریم . وقتی برای نمایش « کبوتری ناگهان …» گریم می شدم. دست ها ، دست های سارا اسکندری ست ، طراح ِ چهره پردازی ِاین نمایش.
.
شعر ، بامداد ِ جان.
.
با سپاس از @aynehmagazine برای ارسال عکس ها.
#عباس_عطار
#پشت_صحنه
#سارا_اسکندری
#احمد_شاملو | Posted on 30/Jun/2020 00:19:38

Shabnam Moghadami Instagram – یادم هست سال ۷۰ ،این فیلم را «به خاطر ِهمه چیز » را، چهارتایی رفتیم دیدیم. من و محبوبه و ساقی و ندا. که آن سال ها ، از وسط های دبیرستان تا خیلی وقت بعدتَر‌َش ، همه اش با هم بودیم. سینمایش را هم یادم هست، آفریقا . همان که توی خیابان ولی عصر است.  اهل ِ سینمای این گروه من بودم .می گشتم از توی مجله فیلم ، یا گزارش فیلم ،فیلم هایی که تعریفی ِ منتقدین بودند ، یا مثلا در جشنواره فجر ِ سال ِ پیش اش، جایزه گرفته بودند، پیدا می کردم و بچه ها را همراه می کردم برویم سینما.و خدا می داند چه آتش  ها که نمی سوزاندیم ،در همین روزهای سینما رفتن هامان.دروغ نگفته باشم ، بیشتر از همه هم من! 
دوست هایم از من عاقل تر بودند و خانم تر . همیشه ، تا همین حالا.
.
از خاصیت های قرنطینه گی کرونایی ، یکی همین مرور ِ گذشته ها و دلتنگ شدن برای آدم های آن روزگارهایت است. که غم ِ شیرینی را به دل ِ آدم راه می دهد. همان که فرنگی ها می گویندش « نوستالژی ».
.
محبوبه و ندا تهران اند. گاه گداری هم را می بینیم . هربار که از خاطره های مان برای بچه هایشان تعریف می کنند،بچه ها  غش می کنند از خنده .اصرار عجیبی هم دارند به این تعریف کردن ها ، هر دوتایی شان !ساقی ، سال هاست رفته آمریکا ، همین دورادور با هم معاشرت می کنیم…و‌ همه شان ، همیشه یادشان هست ، من چه شَری بودم و آن ها چه درس خوان و آرام و آدم حسابی!! و همه ی آتش ها همیشه از گور ِ من بلند می شده!
.
عمدا ً پشت ِ جلد را عکس ِ اول گذاشتم . مرور ِ خاطرات از پشت ِ جلد آغاز شد برایم. این نشریه ی ادبی ، با عنوان ِ « بهترین ها» را همان سال های اوایل دهه ی هفتاد می گرفتم. اما نه هر ماه.خاطرم نیست چند شماره و تا کی منتشر می شد.امروز لای ِ کتاب های قدیمی ام ، همین یک شماره اش را پیدا کردم.
.
#نوستالژی
Shabnam Moghadami Instagram – .

میان ِ بحران اقتصادی و بیماری و بیکاری ، با مصیبت تازه چه کنیم؟این که می سوزد و برای همیشه از بین می رود دارایی ما و آیندگان ماست. از پس ِ سوختن زاگرس و بدل شدن ِ جنگل به بیابان و از میان رفتن ِ این همه گونه ی گیاهی و جانوری مصیبت های ثانویه اش از راه خواهد رسید. بی آبی ، فرسایش خاک ، هزار درد بی درمان …چرا هیچکس ، هیچ نهادی هیچ اقدام موثری نمی کند؟! مسئول کیست؟  مسئولین به داد اگر نرسند فاجعه ی عظیمی در راه است. .
هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم….
#زاگرس_در_آتش #آتش_سوزی_جنگل

Check out the latest gallery of Shabnam Moghadami