Home Actor Houman Seyyedi HD Instagram Photos and Wallpapers January 2021 Houman Seyyedi Instagram - نترسید به یاد بیاورید وقتی کودک کوچکی بودید، بي شمار اتفاق پیش آمد در پیرامونمان مثل تمام كم جثه گان این سرزمین نزاع و درگیری با اطرافیان از اقل ترین هایش بود جای حیات میکردم که مجبور به یقه گیری بودم حتی هرچقدر از خشونت بي ميل. جنگ و پر پر شدن پیر و جوان اقوام و همسایگان،ترس از فالانژهای سنتی و تندروهای به ظاهر اسلامی. مشت های گره شده به روی سرمان و گرفتن موهای کوتاهی که حتی به مشت نمیامدو تکان دادن سَر برُناي ساده از راه هنرستان به خانه به جرم بلندی زُلف دیدن سالدیده شدن مادربزرگ که هر روز در انتظار آمدن سه فرزندش از جنگ سوی چشمانش را از دست میداد. یادم است نسبم، نسبت به هیچ کدام از پيشامد های که برای من مهم بود عکس العملی نشان نمیداد نه جنگ،نه رفت نه شد،نه مزایای بانکی،نه گرانی نه اختناق. جدم،پدرِ مادرم به هیچ کدام واكنش نداشت. پدر بزرگم عجیب بود،او نیست دیگر تا این روزها را ببینید اما بي گمان اگر میبود باز واكنشي نداشت. چون پیر بود و خسته برآمد دِلش را زآن خستگی کام غبار تمام سالهای که دیده بود به روی صورتش بود او بود با چای و سیگارش هر روز سپيده دم نه چیزی بیشتر با چراغ علاءالدین که چايي او را زنده نگه میداشت. او‌ پیر بود. من به جهان آمدم او پیر بود. قبل از بي فروغ شدنش هم. او پیر بود در جوانی و‌ من هم نترسید ما پیر شده ایم تجاربمان زیاد مرور کنید ببینید چه از سر گذراندیم مرور کنید ببیند چطور با تجربه شده اید مرور کنید ببینید این بیماری در قبال تمام این سالها چقدر ناچیز است. من ۳۹ ساله عمر دارم و سن، که بیشتر از ۱۰۰ سال زيست کردم آرام باشيم چشم كودكانمان به ماست. عکس :امیر حسین شجاعی از سریال قورباغه

Houman Seyyedi Instagram – نترسید به یاد بیاورید وقتی کودک کوچکی بودید، بي شمار اتفاق پیش آمد در پیرامونمان مثل تمام كم جثه گان این سرزمین نزاع و درگیری با اطرافیان از اقل ترین هایش بود جای حیات میکردم که مجبور به یقه گیری بودم حتی هرچقدر از خشونت بي ميل. جنگ و پر پر شدن پیر و جوان اقوام و همسایگان،ترس از فالانژهای سنتی و تندروهای به ظاهر اسلامی. مشت های گره شده به روی سرمان و گرفتن موهای کوتاهی که حتی به مشت نمیامدو تکان دادن سَر برُناي ساده از راه هنرستان به خانه به جرم بلندی زُلف دیدن سالدیده شدن مادربزرگ که هر روز در انتظار آمدن سه فرزندش از جنگ سوی چشمانش را از دست میداد. یادم است نسبم، نسبت به هیچ کدام از پيشامد های که برای من مهم بود عکس العملی نشان نمیداد نه جنگ،نه رفت نه شد،نه مزایای بانکی،نه گرانی نه اختناق. جدم،پدرِ مادرم به هیچ کدام واكنش نداشت. پدر بزرگم عجیب بود،او نیست دیگر تا این روزها را ببینید اما بي گمان اگر میبود باز واكنشي نداشت. چون پیر بود و خسته برآمد دِلش را زآن خستگی کام غبار تمام سالهای که دیده بود به روی صورتش بود او بود با چای و سیگارش هر روز سپيده دم نه چیزی بیشتر با چراغ علاءالدین که چايي او را زنده نگه میداشت. او‌ پیر بود. من به جهان آمدم او پیر بود. قبل از بي فروغ شدنش هم. او پیر بود در جوانی و‌ من هم نترسید ما پیر شده ایم تجاربمان زیاد مرور کنید ببینید چه از سر گذراندیم مرور کنید ببیند چطور با تجربه شده اید مرور کنید ببینید این بیماری در قبال تمام این سالها چقدر ناچیز است. من ۳۹ ساله عمر دارم و سن، که بیشتر از ۱۰۰ سال زيست کردم آرام باشيم چشم كودكانمان به ماست. عکس :امیر حسین شجاعی از سریال قورباغه

Houman Seyyedi Instagram - نترسید به یاد بیاورید وقتی کودک کوچکی بودید، بي شمار اتفاق پیش آمد در پیرامونمان مثل تمام كم جثه گان این سرزمین نزاع و درگیری با اطرافیان از اقل ترین هایش بود جای حیات میکردم که مجبور به یقه گیری بودم حتی هرچقدر از خشونت بي ميل. جنگ و پر پر شدن پیر و جوان اقوام و همسایگان،ترس از فالانژهای سنتی و تندروهای به ظاهر اسلامی. مشت های گره شده به روی سرمان و گرفتن موهای کوتاهی که حتی به مشت نمیامدو تکان دادن سَر برُناي ساده از راه هنرستان به خانه به جرم بلندی زُلف دیدن سالدیده شدن مادربزرگ که هر روز در انتظار آمدن سه فرزندش از جنگ سوی چشمانش را از دست میداد. یادم است نسبم، نسبت به هیچ کدام از پيشامد های که برای من مهم بود عکس العملی نشان نمیداد نه جنگ،نه رفت نه شد،نه مزایای بانکی،نه گرانی نه اختناق. جدم،پدرِ مادرم به هیچ کدام واكنش نداشت. پدر بزرگم عجیب بود،او نیست دیگر تا این روزها را ببینید اما بي گمان اگر میبود باز واكنشي نداشت. چون پیر بود و خسته برآمد دِلش را زآن خستگی کام غبار تمام سالهای که دیده بود به روی صورتش بود او بود با چای و سیگارش هر روز سپيده دم نه چیزی بیشتر با چراغ علاءالدین که چايي او را زنده نگه میداشت. او‌ پیر بود. من به جهان آمدم او پیر بود. قبل از بي فروغ شدنش هم. او پیر بود در جوانی و‌ من هم نترسید ما پیر شده ایم تجاربمان زیاد مرور کنید ببینید چه از سر گذراندیم مرور کنید ببیند چطور با تجربه شده اید مرور کنید ببینید این بیماری در قبال تمام این سالها چقدر ناچیز است. من ۳۹ ساله عمر دارم و سن، که بیشتر از ۱۰۰ سال زيست کردم آرام باشيم چشم كودكانمان به ماست. عکس :امیر حسین شجاعی از سریال قورباغه

Houman Seyyedi Instagram – نترسید
به یاد بیاورید
وقتی کودک کوچکی بودید،
بي شمار اتفاق پیش آمد در پیرامونمان
مثل تمام كم جثه گان این سرزمین
نزاع و درگیری با اطرافیان از اقل ترین هایش بود
جای حیات میکردم که مجبور به یقه گیری بودم حتی هرچقدر از خشونت بي ميل.
جنگ و پر پر شدن پیر و جوان اقوام و همسایگان،ترس از فالانژهای سنتی و تندروهای به ظاهر اسلامی.
مشت های گره شده به روی سرمان و گرفتن موهای کوتاهی که حتی به مشت نمیامدو تکان دادن سَر برُناي ساده از راه هنرستان به خانه به جرم بلندی زُلف
دیدن سالدیده شدن مادربزرگ که هر روز در انتظار آمدن سه فرزندش از جنگ سوی چشمانش را از دست میداد.
یادم است نسبم، نسبت به هیچ کدام از پيشامد های که برای من مهم بود عکس العملی نشان نمیداد
نه جنگ،نه رفت نه شد،نه مزایای بانکی،نه گرانی نه اختناق.
جدم،پدرِ مادرم
به هیچ کدام واكنش نداشت.
پدر بزرگم عجیب بود،او نیست دیگر تا این روزها را ببینید
اما بي گمان اگر میبود باز واكنشي نداشت.
چون پیر بود
و خسته
برآمد دِلش را زآن خستگی کام
غبار تمام سالهای که دیده بود به روی صورتش بود
او بود با چای و سیگارش
هر روز سپيده دم
نه چیزی بیشتر
با چراغ علاءالدین که چايي او را زنده نگه میداشت.
او‌ پیر بود.
من به جهان آمدم او پیر بود.
قبل از بي فروغ شدنش هم.
او پیر بود در جوانی
و‌ من هم
نترسید
ما پیر شده ایم
تجاربمان زیاد
مرور کنید ببینید چه از سر گذراندیم
مرور کنید ببیند چطور با تجربه شده اید
مرور کنید ببینید این بیماری در قبال تمام این سالها چقدر ناچیز است.
من ۳۹ ساله عمر دارم و سن،
که بیشتر از ۱۰۰ سال زيست کردم
آرام باشيم
چشم كودكانمان به ماست.
عکس :امیر حسین شجاعی از سریال قورباغه | Posted on 26/Feb/2020 22:06:18

Houman Seyyedi Instagram – قورباغه

سروش: اینجا جنگله عروس،تو و من فکر میکنیم خطرناکیم،بدتر از من و تو هم هستن. هرکی تو آینه خودش رو شیر میبینه، برنده کسیِ که خورده نشه. پس من و تو سمت آدم گشنه نمیریم،فهمیدی؟ 
رامین: مسئله اینه که من و تو هر دو گشنه ایم.

عکس:امیرحسین شجاعی
Houman Seyyedi Instagram – روزگار وهن آميزي است
انگار ديگر كسي دل و دماغي ندارد براي زندگي
انگار تمام كائنات حالشان مشئوم است.
غمي زياد زمين را فرا گرفته تلخ كامي هم ديگر سياه نمايي به شمار نمي رود،حقيقت است
شما هم نيز ميشنويد؟
همه جا سكوت است
ديگر پرندگان مدت زماني است نميخوانند.
خبري است !
قرار است اتفاقي رخ دهد!
چه حس غريبي نيز دارم اين روزها
به مانند موناليزا
خنده ام توأمان با گريه 
نميدانم بمانم يا بروم.
گير كرد ام در اين محنت آباد.
چرا اين زمستان سياه تمام نميشود!
چرا هرچقدر برف باريد چيزي را نشست ببرد!
ديگر امتناع نمي ورزم از گفتن حال بدم. 
لختي بعد
سلام
من حالم بد است
و
اميدوارم شما خوب باشيد.
عکس:امیرحسین شجاعی

Check out the latest gallery of Houman Seyyedi