Home Actress Shabnam Moghadami HD Instagram Photos and Wallpapers January 2021 Shabnam Moghadami Instagram - این آن روزهای آخر است که دیگر هیچ آرایش و پیرایشی تو را شبیه خودت...شبیه زیبایی هایت نمی کرد...حتی این ماتیک سرخ که این همه دوست می داشتی اش .سرطان رنگ از رخسار تو و آرام از جان ِ ما برده بود آن روزها...و حالا امروز درست یک سال است که رفته ای... با آغاز ِ فصل ِ سرد. انگار تو بودی که می خواندی، با فروغ می خواندی انگار . و این منم زنی تنها در آستانه فصلی سرد در ابتدای درک هستی آلودهٔ زمین و یأس ساده و غمناک آسمان و ناتوانی این دست‌های سیمانی زمان گذشت زمان گذشت و ساعت چهار بار نواخت ساعت چهار بار نواخت امروز روز اول دی ماه است من راز فصل‌ها را می‌دانم و حرف لحظه‌ها را می‌فهمم نجات‌دهنده در گور خفته‌است و خاک، خاک پذیرنده اشارتیست به آرامش... . آرامشت برقرار بانوی آرامش و نیکویی...در آغوش ِ امن ِ خدا قرار بگیر مادر دوم من. . شعر که ناگفته پیداست، سروده ی فروغ فرخزاد نازنین است. و این عکس، تصویر خانم پروین جلالی ، خاله ی نازنینم است در روزهای آخر زندگی ِ پربارش. سال ِ پیش سرطان ایشان را از ما گرفت. . #سرطان

Shabnam Moghadami Instagram – این آن روزهای آخر است که دیگر هیچ آرایش و پیرایشی تو را شبیه خودت…شبیه زیبایی هایت نمی کرد…حتی این ماتیک سرخ که این همه دوست می داشتی اش .سرطان رنگ از رخسار تو و آرام از جان ِ ما برده بود آن روزها…و حالا امروز درست یک سال است که رفته ای… با آغاز ِ فصل ِ سرد. انگار تو بودی که می خواندی، با فروغ می خواندی انگار . و این منم زنی تنها در آستانه فصلی سرد در ابتدای درک هستی آلودهٔ زمین و یأس ساده و غمناک آسمان و ناتوانی این دست‌های سیمانی زمان گذشت زمان گذشت و ساعت چهار بار نواخت ساعت چهار بار نواخت امروز روز اول دی ماه است من راز فصل‌ها را می‌دانم و حرف لحظه‌ها را می‌فهمم نجات‌دهنده در گور خفته‌است و خاک، خاک پذیرنده اشارتیست به آرامش… . آرامشت برقرار بانوی آرامش و نیکویی…در آغوش ِ امن ِ خدا قرار بگیر مادر دوم من. . شعر که ناگفته پیداست، سروده ی فروغ فرخزاد نازنین است. و این عکس، تصویر خانم پروین جلالی ، خاله ی نازنینم است در روزهای آخر زندگی ِ پربارش. سال ِ پیش سرطان ایشان را از ما گرفت. . #سرطان

Shabnam Moghadami Instagram - این آن روزهای آخر است که دیگر هیچ آرایش و پیرایشی تو را شبیه خودت...شبیه زیبایی هایت نمی کرد...حتی این ماتیک سرخ که این همه دوست می داشتی اش .سرطان رنگ از رخسار تو و آرام از جان ِ ما برده بود آن روزها...و حالا امروز درست یک سال است که رفته ای... با آغاز ِ فصل ِ سرد. انگار تو بودی که می خواندی، با فروغ می خواندی انگار . و این منم زنی تنها در آستانه فصلی سرد در ابتدای درک هستی آلودهٔ زمین و یأس ساده و غمناک آسمان و ناتوانی این دست‌های سیمانی زمان گذشت زمان گذشت و ساعت چهار بار نواخت ساعت چهار بار نواخت امروز روز اول دی ماه است من راز فصل‌ها را می‌دانم و حرف لحظه‌ها را می‌فهمم نجات‌دهنده در گور خفته‌است و خاک، خاک پذیرنده اشارتیست به آرامش... . آرامشت برقرار بانوی آرامش و نیکویی...در آغوش ِ امن ِ خدا قرار بگیر مادر دوم من. . شعر که ناگفته پیداست، سروده ی فروغ فرخزاد نازنین است. و این عکس، تصویر خانم پروین جلالی ، خاله ی نازنینم است در روزهای آخر زندگی ِ پربارش. سال ِ پیش سرطان ایشان را از ما گرفت. . #سرطان

Shabnam Moghadami Instagram – این آن روزهای آخر است که دیگر هیچ آرایش و پیرایشی تو را شبیه خودت…شبیه زیبایی هایت نمی کرد…حتی این ماتیک سرخ که این همه دوست می داشتی اش .سرطان رنگ از رخسار تو و آرام از جان ِ ما برده بود آن روزها…و حالا امروز درست یک سال است که رفته ای… با آغاز ِ فصل ِ سرد. انگار تو بودی که می خواندی، با فروغ می خواندی انگار
.

و این منم
زنی تنها
در آستانه فصلی سرد
در ابتدای درک هستی آلودهٔ زمین
و یأس ساده و غمناک آسمان
و ناتوانی این دست‌های سیمانی
زمان گذشت
زمان گذشت و ساعت چهار بار نواخت
ساعت چهار بار نواخت
امروز روز اول دی ماه است
من راز فصل‌ها را می‌دانم
و حرف لحظه‌ها را می‌فهمم
نجات‌دهنده در گور خفته‌است
و خاک، خاک پذیرنده
اشارتیست به آرامش…
.
آرامشت برقرار بانوی آرامش و نیکویی…در آغوش ِ امن ِ خدا قرار بگیر مادر دوم من.
.
شعر که ناگفته پیداست، سروده ی فروغ فرخزاد نازنین است. و این عکس، تصویر خانم پروین جلالی ، خاله ی نازنینم است در روزهای آخر زندگی ِ پربارش. سال ِ پیش سرطان ایشان را از ما گرفت.
.
#سرطان | Posted on 21/Dec/2020 13:33:12

Shabnam Moghadami Instagram – .
تو نه چنانی که منم من نه چنانم که تویی
تو نه بر آنی که منم من نه بر آنم که تویی
من همه در حکم توام تو همه در خون منی
گر مه و خورشید شوم من کم از آنم که تویی
با همه ای رشک پری چون سوی من برگذری
باش چنین تیز مران تا که بدانم که تویی
دوش گذشتی ز درم بوی نبردم ز تو من
کرد خبر گوش مرا جان و روانم که تویی
چون همه جان روید و دل همچو گیاه خاک درت
جان و دلی را چه محل ای دل و جانم که تویی
ای نظرت ناظر ما ای چو خرد حاضر ما
لیک مرا زهره کجا تا به جهانم که تویی
چون تو مرا گوش کشان بردی از آن جا که منم
بر سر آن منظره‌ها هم بنشانم که تویی
مستم و تو مست ز من سهو و خطا جست ز من
من نرسم لیک بدان هم تو رسانم که تویی
زین همه خاموش کنم صبر و صبر نوش کنم
عذر گناهی که کنون گفت زبانم که تویی
.
سروده ای از اشعار حضرت مولانا، زینت بخش ِ عکسی که امروز انداختم و دلم گفت بگذارمش اینجا که بماند به یادگار از روزگاری که چندان خوش نبود .
به امید ِ فرداهای بهتر،خوش تر ، شیرین تر…با هوای پاک و بی این بیماری ِ منحوس. 
.
امروز چهارمْ روز از زمستان ، که به روایتی روز ِ درگذشت ِ حضرت مولانا نیز هست.
.
روزگار به کام و سلامتی برقرار
Shabnam Moghadami Instagram – و تمام…
.
آخرین خزان ِ قرن هم تمام !
.
پیشوند ِ  تاریخِ پاییز ِ آینده چهارده است.خداحافظ پیشوند ِ سیزده ! 
.
طلوع ِزمستان ِ پایانی ِ قرن حاضر  بر همگی مان مبارک بادا.
.
کاش زمستان مان سپید ، بی ملال ، آرام و  شاد…
.
عکس : نگاه ِ من است به پاییز ِ شگفت انگیز ِخوانسار ، در خزان هزار و سیصد و نودویک.
.
ثبت شدکه بماند به یادگار به تاریخ ِ یکم دی ماه ِ هزار و سیصد و‌ نودونه.

Check out the latest gallery of Shabnam Moghadami