.
توی جشن حافظ بودیم…ارشا لایو میگذاشت…می رفت سراغ دوستهاش یکی یکی…درباره شون با طرفدار هاش حرف می زد…ازشون تعریفهایی می کرد که شایستهی خودش بود…
جایزه بگیر و خوش انرژی تویی ارشا…
در آغوش خدا آرام باشی مهربان…
یاد و خاطرهات با لبخند و به خیر ،همیشه با ما خواهد بود
اما
چه داغی گذاشتی به دل همه با این پرواز…
در آغوش ِ امن خدا آرام باشی عزیز ِ دوست داشتنی.
اینکه کوچک و بزرگ ِ این سینما از تو به نیکی یاد می کنن هنری بود که تو علاوه بر هنرهای دیگرت و ورای اون هنرها داشتی …روانت آرام🥀
.
#ارشا_اقدسی
#چه_وقت_مردن_بود_رفیق
.
مگه نگفتین نگران نباش…تموم شد؟! مگه نگفتین کرونا غلط کرده!…خودتون گفتین!
فرشته بانو …بگین بدون شما چیکار کنیم؟ بگین بچههای سینمای کودک گرفتاریهاشونو به کی بگن وقتی شما نیستین؟ بگین از این به بعد به کی باید زنگ بزنم بگم برای فلانی وام…برای فلانی کمکهزینه درمان …برای فلانی کمک برای…به کی باید بگم؟
کی دیگه برای همه اهل ِ سینما مادری می کنه؟کی مسئولانه دنبال ِ همهکاراشون میدووه؟کی به همه می گه نگران نباش! توکل به خدا!…درست می شه همه چی؟
قرار بود باز با هم کار کنیم، باز بریم شیراز،بریم حافظیه…شما حافظ بخونین برام…پس چی شد؟ شما که بدقول نبودین! …من نمی دونم، خودتون بگین بهم ، بدون شما …بدون دوستی ِ شما…من باید چیکار کنم؟ سینما باید چیکار کنه؟…عروسکا…عروسکای توی دفتر…عروسکای گلنار و پاتال و خاله قورباغه چیکار باید بکنن بی شما؟
اینجوری تنها گذاشتن ِ ما رسمش نبود فرشته بانو …قرارمون این نبود فرشته بانو …
.
به غزل و علی و عسل عزیز …که مادر نازنین شون رو از دست دادن ،به دستاندرکاران ِ سینمای کودک که بزرگترین حامی شون رو از دست دادن ، به تمامی ِ اهل سینما که یکی از دلسوزترین هاشون رو از دست دادن و به خودم که خواهری مهربان و نازنین رو از دست دادم تسلیت می گم…تسلیت! فکر که می کنم می بینم چه واژهی پیش پا افتاده و حقیریه…هزار لعنت به کرونا…که معنی ِ سنگین ِ کلمات رو گرفت و سبک و بی ارزش شون کرد…حالا دیگه حتی کلمهی تلخ ِمرگ هم بار ِ معنایی ِ سابق رونداره…
روحتون شاد فرشته بانوجان…حواس تون بهم باشه…شما قول داده بودین همیشه حواس تون بهم باشه…یادتون نره قولتون من روش کلی حساب کردم…
.
غزل جانم، علی جان و عسل جان و آقای شاهسواری عزیز …خداوند به شما و ما در عبور از این غم بزرگ و تحمل این سوگ صبر بده…روح فرشته بانو جان شاد و آرام…
لعنت به کرونای لعنتی…
خدانگهدار فرشته بانو جان…در آغوش خدا امن و آرام باشین .
.
جان و توان فریاد هم دیگه نیست …کم آوردم ! چقدر بگیم که چرا به موقع برای خرید واکسن به درد بخور اقدام نکردین ؟ چرا گذاشتین کار به این جا بکشه که هر روز عزیزی پرپر بشه …چرا دست نجنبوندین برای نجات مردم؟…توان که ندارم هیچ ! صدام هم به هیچ جا نمی رسه!
.
#فرشته_طائرپور
#سینمای_ایران
#سینمای_کودک_و_نوجوان
#واکسیناسیون_به_موقع_قطعا_ما_را_نجات_می_داد
#کرونا_یکی_دیگر_از_ما_را_برد
#غزل_شاکری
@ghazal.shakeri.official
.
آیدین الفت بر اثر ابتلا به کرونا درگذشت!
خبر همین قدر کوتاه و همین قدر بُرنده و بیرحم بود…
باورم نمی شد…آیدین از آن آدمهاییست که نبودنش…مرگش را هیچ جور نمیشود باور کرد، بس که سرشار بود از انرژی حیات…
شماره کیومرث مرادی را گرفتم …گوشی را که برداشت دیدم نفسش بالا نمی آید از گریه…حرف نزدیم ،او فقط زار زد…و من فقط آرام اشک ریختم…
آیدین را کرونا برد…و تمام!
.
آیدین الفت یکی از بهترین و باسوادترین و بی ادعاترین مهندسین صدا بود که می شناختم.در حال تحصیل در دورهی دکترا…جنتلمن ترین…آدم حسابی…بی هیچ نمایش و ادعا ودرجه یک…و دریغ که دیگر نداریمش…
کرونا آیدین را با خود برد…و تمام!
.
تسلیت به خانوادهی محترم الفت به ویژه مادر گرامی و نازنین ِ آیدین و تسلیت به دوستانش در مجموعه شهر صدای پارسیان…که آیدین چقدر برای حفظ و راهاندازیاش زحمت کشید…
تسلیت به جامعه ی موسیقی و تئاتر و سینمای ایران برای از دست دادن چنین گوهر ارزشمندی …
داغ ِ مرگ ِ آیدین الفت از آن داغهاست که حالاها بلکه تا همیشه با دل مان خواهد ماند…روانت آرام مرد ِ نیک ِ روزگار…یادت به خیر و نیکی.
.
صفحه ام شده مثل ِ دیوار ِ پشت ِ مسجدهایی که محل ِبرگزاری ِمراسم ختماند…پر از اعلامیهی مرگ …
چه کنم؟ چه کنیم که مرگ میبارد!
عکس را در تابستان سال ِ نود و هشت، پیش از اجرای نمایش«مرغ دریایی من»کیومرث برداشت از ما…آیدین طراح صدای آن نمایش بود
.
آیدین ما این عکسها را نگرفتیم برای وقت ِ نبودن ِ هم…برای روز مرگمان…چرا اینطور شد آیدین؟
#آیدین_الفت
#شهر_صدای_پارسیان
#کیومرث_مرادی
#مرغ_دریایی_من
#کرونا
#واکسن_بخرید
#ما_داریم_میمیریم
@aidinolfat
@kiomarsmoradi
.
ما داریم تمام می شویم!
و این بساط ِ مرگ جمع نمی شود که نمی شود!
علی …واکسن گران بود ، نخریدند …جان من و تو اما ارزان است…به هیچ میانگارندش!
روانت آرام و روشن رفیق خوش اخلاق و خوش خنده و مهربان…جایت تا همیشه خالی…
بمیرم برای دل سهیلا و صبایت…
#علی_سلیمانی_سرنسری
#کرونا
#واکسن_بخرید
#ما_اینجا_داریم_می_میریم
.
نه!
هرگز شب را باور نکردم
چرا که
در فراسوهای دهلیزش
به امید دریچه ئی
دل
بسته بودم…
شکوهی در جانم تنوره می کشد
گوئی از پاک ترین هوای کوهستان
لبالب
قدحی در کشیده ام…
در فرصت میان ستاره ها
شلنگ انداز
رقصی میکنم
دیوانه
به تماشای من بیا!
.
شعری با نام ِ وصل ،سرودهی احمدشاملو.از دفتر شعر ِ آیدا در آینه.
.
عکس از فاطمه رحمانی.تهران. خرداد ماه هزاروچهارصد.
طراحی و اجرای صورتآرایی، مریم رهنما عزیز .
گوشواره، هدیهی هشت بهشت ِ عزیز.
رخت و لباس، آیدا بهرامی نازنین.(دیا مینیمال استایل )
.
عکس ها به منظور و برای مجموعه ای برداشته شد که بعدتر، دل و دماغی برای اجرا و برگزاری ِنمایشگاهش نماند. از زحمات دوستانم سپاسگزارم.
به امید ِ روزهای روشنتر …حال ِ بهتر…و توقف ِ این مرگْبارش ِمهیب.
#احمد_شاملو
#آیدا_سرکیسیان
#آیدا_در_آینه
#شعر_بخوانیم
#شبنم_مقدمی
@dia.minimal.style
@maryamrahnama__
@falifilm
@hashtbeheshtjewelry
.
نیم ساعت نشده رفاقتی بههم زدیم و معاشرتی کردیم با هم که نگو!
دوست شدیم و قرارشد عکس یادگاری بگیریم با هم.
اینجا هی بهشون میگفتم :
بچههااااااا!…بخندین!…بخندیم…اگه میخوایم عکسامون خیلی خوشگل بشه باید بخندیم!
د یالاااااا!زودباشین …یک، دو، سه ! خنده خنده خنده!
نمیخندیدن!…قلقلک شون دادم،بالا پایین پریدم ،بلند بلند خندیدم،شعر خوندم ،جیغ زدم…تا عاقبت به زور…این خنده مختصر رو که می بینین گرفتم ازشون…
ما که هیچ…هیچ و ناامید …مرگزده و خسته …غمگین و بیپناه…خشمگین …عبوس و بیلبخند…هیچ!
این بچهها چی؟طفلکیا چقدر گناه دارن …
خنده و شادی و کودکانگی باید دم دستیترین حس وحال بچه باشه …و نیست انگار! انگار سنگینی ِغصههای ما روی دل ِ کوچیک ونازک ِ اونها هم ناخودآگاه داره فشار میآره.چقدر گناه دارن…چقدر گناه داریم…
خدایا! نظر ِ لطفی…نگاه ِ خاص ِ محبت آمیز و مشکلگشایی…چیزی آخه!
.
آرزو کن که آن اتفاق قشنگ بیفتد
رویا ببارد
دختران برقصند
قند باشد، بوسه باشد
خدا بخندد به خاطر ما
ما که کاری نکرده ایم …
.
عکسها را طاهره فلاحتپیشه برداشته از من ودوستای کوچولوی قشنگم.در تیرماهی که گذشت.
بچه ها اسماشون هست:
نفس ، مهنا،امیررضا، کیان، تیام، آتنا و بازیگر های قشنگ ِ این اپیزودهای آخر ِ «مردم معمولی»بودن.متاسفم که فامیلیهاشونو نمی دونم.
.
شعر ِ زیبا سرودهی سیدعلی صالحی ست.
.
لطفاً برای هم دعا و آرزوهای خوب کنیم.
لطفاً مراقب خودمون و همدیگه باشیم.و بیش از همیشه حواسمون به بچهها باشه.
.
#کودکانه
#کودکانگی
#بچه_ها
#خنده_هایی_که_گم_شد
.
نیم ساعت نشده رفاقتی بههم زدیم و معاشرتی کردیم با هم که نگو!
دوست شدیم و قرارشد عکس یادگاری بگیریم با هم.
اینجا هی بهشون میگفتم :
بچههااااااا!…بخندین!…بخندیم…اگه میخوایم عکسامون خیلی خوشگل بشه باید بخندیم!
د یالاااااا!زودباشین …یک، دو، سه ! خنده خنده خنده!
نمیخندیدن!…قلقلک شون دادم،بالا پایین پریدم ،بلند بلند خندیدم،شعر خوندم ،جیغ زدم…تا عاقبت به زور…این خنده مختصر رو که می بینین گرفتم ازشون…
ما که هیچ…هیچ و ناامید …مرگزده و خسته …غمگین و بیپناه…خشمگین …عبوس و بیلبخند…هیچ!
این بچهها چی؟طفلکیا چقدر گناه دارن …
خنده و شادی و کودکانگی باید دم دستیترین حس وحال بچه باشه …و نیست انگار! انگار سنگینی ِغصههای ما روی دل ِ کوچیک ونازک ِ اونها هم ناخودآگاه داره فشار میآره.چقدر گناه دارن…چقدر گناه داریم…
خدایا! نظر ِ لطفی…نگاه ِ خاص ِ محبت آمیز و مشکلگشایی…چیزی آخه!
.
آرزو کن که آن اتفاق قشنگ بیفتد
رویا ببارد
دختران برقصند
قند باشد، بوسه باشد
خدا بخندد به خاطر ما
ما که کاری نکرده ایم …
.
عکسها را طاهره فلاحتپیشه برداشته از من ودوستای کوچولوی قشنگم.در تیرماهی که گذشت.
بچه ها اسماشون هست:
نفس ، مهنا،امیررضا، کیان، تیام، آتنا و بازیگر های قشنگ ِ این اپیزودهای آخر ِ «مردم معمولی»بودن.متاسفم که فامیلیهاشونو نمی دونم.
.
شعر ِ زیبا سرودهی سیدعلی صالحی ست.
.
لطفاً برای هم دعا و آرزوهای خوب کنیم.
لطفاً مراقب خودمون و همدیگه باشیم.و بیش از همیشه حواسمون به بچهها باشه.
.
#کودکانه
#کودکانگی
#بچه_ها
#خنده_هایی_که_گم_شد
.
نیم ساعت نشده رفاقتی بههم زدیم و معاشرتی کردیم با هم که نگو!
دوست شدیم و قرارشد عکس یادگاری بگیریم با هم.
اینجا هی بهشون میگفتم :
بچههااااااا!…بخندین!…بخندیم…اگه میخوایم عکسامون خیلی خوشگل بشه باید بخندیم!
د یالاااااا!زودباشین …یک، دو، سه ! خنده خنده خنده!
نمیخندیدن!…قلقلک شون دادم،بالا پایین پریدم ،بلند بلند خندیدم،شعر خوندم ،جیغ زدم…تا عاقبت به زور…این خنده مختصر رو که می بینین گرفتم ازشون…
ما که هیچ…هیچ و ناامید …مرگزده و خسته …غمگین و بیپناه…خشمگین …عبوس و بیلبخند…هیچ!
این بچهها چی؟طفلکیا چقدر گناه دارن …
خنده و شادی و کودکانگی باید دم دستیترین حس وحال بچه باشه …و نیست انگار! انگار سنگینی ِغصههای ما روی دل ِ کوچیک ونازک ِ اونها هم ناخودآگاه داره فشار میآره.چقدر گناه دارن…چقدر گناه داریم…
خدایا! نظر ِ لطفی…نگاه ِ خاص ِ محبت آمیز و مشکلگشایی…چیزی آخه!
.
آرزو کن که آن اتفاق قشنگ بیفتد
رویا ببارد
دختران برقصند
قند باشد، بوسه باشد
خدا بخندد به خاطر ما
ما که کاری نکرده ایم …
.
عکسها را طاهره فلاحتپیشه برداشته از من ودوستای کوچولوی قشنگم.در تیرماهی که گذشت.
بچه ها اسماشون هست:
نفس ، مهنا،امیررضا، کیان، تیام، آتنا و بازیگر های قشنگ ِ این اپیزودهای آخر ِ «مردم معمولی»بودن.متاسفم که فامیلیهاشونو نمی دونم.
.
شعر ِ زیبا سرودهی سیدعلی صالحی ست.
.
لطفاً برای هم دعا و آرزوهای خوب کنیم.
لطفاً مراقب خودمون و همدیگه باشیم.و بیش از همیشه حواسمون به بچهها باشه.
.
#کودکانه
#کودکانگی
#بچه_ها
#خنده_هایی_که_گم_شد
.
نیم ساعت نشده رفاقتی بههم زدیم و معاشرتی کردیم با هم که نگو!
دوست شدیم و قرارشد عکس یادگاری بگیریم با هم.
اینجا هی بهشون میگفتم :
بچههااااااا!…بخندین!…بخندیم…اگه میخوایم عکسامون خیلی خوشگل بشه باید بخندیم!
د یالاااااا!زودباشین …یک، دو، سه ! خنده خنده خنده!
نمیخندیدن!…قلقلک شون دادم،بالا پایین پریدم ،بلند بلند خندیدم،شعر خوندم ،جیغ زدم…تا عاقبت به زور…این خنده مختصر رو که می بینین گرفتم ازشون…
ما که هیچ…هیچ و ناامید …مرگزده و خسته …غمگین و بیپناه…خشمگین …عبوس و بیلبخند…هیچ!
این بچهها چی؟طفلکیا چقدر گناه دارن …
خنده و شادی و کودکانگی باید دم دستیترین حس وحال بچه باشه …و نیست انگار! انگار سنگینی ِغصههای ما روی دل ِ کوچیک ونازک ِ اونها هم ناخودآگاه داره فشار میآره.چقدر گناه دارن…چقدر گناه داریم…
خدایا! نظر ِ لطفی…نگاه ِ خاص ِ محبت آمیز و مشکلگشایی…چیزی آخه!
.
آرزو کن که آن اتفاق قشنگ بیفتد
رویا ببارد
دختران برقصند
قند باشد، بوسه باشد
خدا بخندد به خاطر ما
ما که کاری نکرده ایم …
.
عکسها را طاهره فلاحتپیشه برداشته از من ودوستای کوچولوی قشنگم.در تیرماهی که گذشت.
بچه ها اسماشون هست:
نفس ، مهنا،امیررضا، کیان، تیام، آتنا و بازیگر های قشنگ ِ این اپیزودهای آخر ِ «مردم معمولی»بودن.متاسفم که فامیلیهاشونو نمی دونم.
.
شعر ِ زیبا سرودهی سیدعلی صالحی ست.
.
لطفاً برای هم دعا و آرزوهای خوب کنیم.
لطفاً مراقب خودمون و همدیگه باشیم.و بیش از همیشه حواسمون به بچهها باشه.
.
#کودکانه
#کودکانگی
#بچه_ها
#خنده_هایی_که_گم_شد
.
مردم کاسهی چه کنم به دست ، همه گرفتار ِ هزار گرفتاری و کرونا در حال بیداد و قتلعام…آن وقت فلان وزیر و فلان وکیل و فلان مسئول پس از پایانِ دوره مشغول ِ انجام پروژه ی رایج و تکراری ِ کی بود کی بود من نبودم! و سنت ِ حسنهی بگم ؟ بگم؟ الان بگم یا کی بگم!؟
مشغول گردن ِ هم اندازی ِ تقصیرهایی هر کدام به بزرگی یک گناه ِ کبیره! چرا و به چه علت؟ واقعا فهمم نمی شود! از آه ونفرین ْ بترس که به نظر نمی آیند! محاکمه و دادگاهی هم که در کار نیست که فکر کنیم دنبال مقدمات تبرئه اند…خب پس چه؟!این حرف ها را برای چه می زنید واقعا؟! بگذارید مردم به درد خودشان بمیرند دیگر! مگر تا الان غیر این کاری کرده اید؟!نمک به زخم میپاشید چرا؟!
آنوقت که در مسند قدرت بودید،قربان آن وجدان ِ دیر کارکنِ تان! چرا زبان در قفا داشتید ؟!آن وقت که خرتان میرفت اگر می دیدید کسی دارد به مردم ، به جان و سلامت و نان و حیثیت شان خیانت می کند چرا چیزی نگفتید؟ الان دیگر چه فایده؟ من ِ رعیت …من ِ شهروند ِ سادهی بدبخت این را می فهمم شما وکیل الرعایا!…سیاستمداران خبره…پولتیشن های نامبر وان! چطور ممکن است نفهمید؟!
حالا توقع دارید این ها را گفتید مردم برایتان کف بزنند و هورا بکشند؟! نه دیگر قربان! نمی شود که هم مصلحت اندیش و اهل مماشات بود و از ترس تَردامنی به آب نزد، هم محبوب القلوب بود و از جانب مردم دوست داشته شد که!شما اولی را انتخاب کردید…تبعات انتخاب تان هم دامن ما مردم را گرفته …اقلا سکوت پیشه کنید ارواح رفتگان تان!
.
دلم گرفته
دلم عجیب گرفته است.
و هیچ چیز
نه این دقایق خوشبو، که روی شاخه نارنج میشود خاموش
نه این صداقت حرفی، که در سکوت میان دو برگ این گل شب بوست
نه !
هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف نمیرهاند.
و فکر میکنم
که این ترنم موزون حزن تا به ابد
شنیده خواهد شد…
مسافر،سرودهی سهرابسپهری، که این تکهاش انگار مال ِ این روزهاست.
دیوارنوشته،سالهاست روبهروی پنجرهی خانهی مادرم است.کاش آن اتفاق برای نویسنده افتاده باشد که بعید است!
#سهراب_سپهری
#به_یک_اتفاق_خوب_نیازمندیم
#دیوارنوشته
.
کوچهها باریکن …دُکّونا بستهس
خونهها تاریکن ، طاقا شیکستهس
از صدا افتاده تار و کمونچه ،مُرده میبرن کوچه به کوچه.
نگا کن ! مُردهها به مُرده نمیرن
حتا به شمعِ جون سپرده نمیرن
شکلِ فانوسیین که اگه خاموشه واسه نَفنیس
هنو یه عالم نفت توشه…
جماعت!
من دیگه حوصله ندارم!
به «خوب» امید و از «بد» گله ندارم .
گرچه از دیگرون فاصله ندارم ،کاری با کارِ این قافله ندارم !
کوچهها باریکن دُکّونا بستهس
خونهها تاریکن …طاقا شیکستهس
از صدا افتاده تار و کمونچه مُرده میبرن
کوچه به کوچه…
کابوس ِ مرگ عزیزان تمامی ندارد.
#صادق_صفایی هنرمند ِ نازنین و بی ادعا به پروردگار یکتا پیوست.
تسلیت به خانوادهی داغدارش ،تسلیت به سینمایایران، تسلیت به علیدهکردی عزیز که نه تنها رفیق، که برادرش بود.
.
تسلیت گویی،تَسَلایِ هیچ قلب غمگینی نیست می دانم…از سر ِ عادت چیزی می گوییم!وگرنه که کدام واژه میتواند آرام ِ این همه دل ِ غمزده از این همه سوگ باشد؟
.
شعر، «شبانه»، از مجموعهی «لحظه ها وهمیشه»سرودهی احمد شاملو.
#صادق_صفایی
#مرگ
#احمد_شاملو
#شبانه
.
روی ِ در ِ یه کافهی این روزا تعطیل، اینو نوشته بود…که به نظرم خیلی درسته…خدا به کسب و کارش رونق و برکت بده( بعد ِ بازگشایی ِ قرنطینهی پیک پنجم!)که حواسش به جز اغذیه و اشربه! به یه چیزای دیگهایام هست!
.
توضیح :
این کافهی بسته توی محوطهی لوکیشن فعلی ماست.
ما کافه نمیریم…ما هیچ جا به جز سر ِ کار (مثل ِ خیلی های دیگه اجباراً!) نمی ریم…همون سر ِ کار هم بی ماسک و محافظ و واکسن نزده!گروه گروه مبتلا میشیم…
که اهمیتی هم نداره البته!
#معرفت_بیاموزیم
.
سیستان و بلوچستان خشک و تشنه و بیمار …خوزستان بیآب و داغ و زخمخورده و عاصی و تفدیده …بوشهر و فارس ِزلزله زده و کرمان ِ سیل زده !…خیابانهای ایروان مملو از ایرانیهای خیابانخواب ِ به دنبال ِ واکسن…بیمارستانهای همهی شهرها لبالب ِبیماران کرونایی،بی حتی یه تخت ِ خالی!…سونامی ِ سرطانی که وعدهاش از چند سال پیش داده میشد و حالا داره بیداد می کنه…دارو های گرون ونایاب ِِ همهی بیماریها…تهران ِ روزهای گرم و بیمار و مردمون ِ بی اعصاب و ناهنجار…فقر و بیآیندگی و اضطراب…
خدایا …مگه طاقت ِ ما چقدره؟
و تازه امروز شنیدم وعده داده شد تورمی به انتظارمونه که بیسابقه خواهد بود!! ( رئیس اتاق بازرگانی گفت امروز !)
.
این تصویر که ساخته و پرداختهی دوستان هنرمندم، احسان میراث (قادری) و پیام ایرایی ست، من را به یاد ِ این شعر ِ زیبای بامداد میاندازد…که به زعم ِ من زیباترین گفتگوی زمین است با انسان .
.
پس آنگاه زمین به سخن درآمد…
و آدمی، خسته و تنها و اندیشناک بر سرِ سنگی نشسته بود پشیمان از کردوکار خویش…
و زمین
به سخن درآمده با او چنین میگفت:
ــ به تو نان دادم من، و علف به گوسفندان و به گاوانِ تو، و برگهای نازکِ ترّه که قاتقِ نان کنی.
انسان گفت: ــ چنین است.
پس زمین گفت:
ــ به هر گونه صدا من با تو به سخن درآمدم…
با نسیم و باد، و با جوشیدنِ چشمهها از سنگ، و با ریزشِ آبشاران؛ و با فروغلتیدنِ بهمنان از کوه آنگاه که سخت بیخبرت مییافتم، و به کوسِ تُندر و ترقهی توفان…
انسان گفت:
ــ میدانم میدانم، اما چگونه میتوانستم رازِ پیامت را دریابم؟
پس زمین با او، با انسان، چنین گفت:
ــ نه خود این سهل بود، که پیامگزاران نیز اندک نبودند…
.
متن ِ کامل ِ این شعر ِ بینظیر را در مجموعهآثار ِ شاملو ، یا در کتاب ِ شعر ِ «مدایح ِبیصله»می توانید بخوانید.
.
_ چه بر سر زمین ِ بخشنده آوردیم!…با ناآگاهی و بدکرداری و ناراستی و ناانسانی هامان!…خشمش را هم تاب نمیآوریم!
#زمین_مادر_ماست
#به_زمین_احترام_بگذاریم
#احمد_شاملو
#ا_بامداد
#مدایح_بی_صله
#شعر_نو
#گرافیک_پوستر
#احسان_میراث
#پیام_ایرایی
@ehsan.mirus
@payameraeeart
@who
@whoiran
@who
#helpiran
#sosiran
@unicefiran
…
من درد در رگانم
حسرت در استخوانم
چیزی نظیر آتش در جانم پیچید
سر تا سر وجود مرا گویی چیزی بهم فشرد
تا قطره ای به تفتگی خورشید جوشید از دو چشمم
از تلخی تمامی دریاها در اشک ناتوانی خود ساغری زدم…
.
بخشی از سرودهی احمد شاملو. با عنوان ِ «با چشم ها…»از مجموعه«کاشفان فروتن شوکران»
باصدای شاعر.
تصویر، اثری از آدرین هیلکا، با عنوان ِ «ناامیدی».
#ا.بامداد
#احمد_شاملو
#کاشفان_فروتن_شوکران
#این_روزها
#Adrianhilka
#hopless
.
می گه : از مردم جوامع مصیبت زده که در انواع و اقسام تنگناهای اقتصادی و اجتماعی قرار دارن، نمیتونی تقاضای رعایت قانون و شرع و اخلاق داشته باشی!
می گه مهر و احترام و نوعدوستی و اخلاق حسنه توی این جوامع می شن مفاهیم فانتزی …طبیعتدوستی و حیواندوستی که دیگه فحش خورم داره!
می گه از آدم گرسنه و بیکار و بیمار با جیب خالی توقع داری بافرهنگ باشه…با کلاس باشه، خداترس باشه و درست و انسانی رفتار کنه؟!
میگم اینجوریام نیست
به نظرم بدبین شدی یه خورده …
میگه : سرتو از پنجره ببر بیرون…می فهمی چی می گم!
می گم پس تلاش ِ این همه سال ِ فرهیختگان و فرهنگسازان و اندیشمندان و بزرگان دین و روشنگران راه بشریت چی ؟!
می گه : نونْ اول! …بقا اول! فقر، خودش به تنهایی می تونه همه زحمات همه اینایی که گفتی، توی یه دورهی کوتاه به باد فنا بده …
سرم پایینه…راستش اینه که…نمی خوام این چیزا رو باور کنم…
.
عکس تزئینی و چنان که مشخص است ایرانی نیست.
.
مرزهایی که دست ِ بشر ترسیم کرده روی نقشه های کاغذی، میان ِ سرزمین ها و آدم ها ودریاها و کوهها، تنها ارزش و کارایی ِسیاسی و جغرافیایی دارند.گرنه چه حد و مرز و چه تفاوتی هست میان ما،اگر همه آدمیزادهایم…اگر همهمان را به تمامی با یک کلام «انسان » می خوانند.
رنج هرکجای جهان برای هر قوم و هر قبیله و طایفهای مگر جز رنج است؟ ظلم مگر جز ظلم است؟ درد مگر جز درد است؟ کیفیت آلام ِ بشری چه تفاوت دارد برای گونههای مختلف بشر؟ گرسنگی و ترس برای ایرانی و افغانستانی و بولیویایی و یونانی و هندی چه تفاوت دارد؟!
.
این ها را گفتم که بگویم رنج ِ خواهر و برادر افغان، رنج من و ماست، از آن خواهیم گفت و خواهیم نوشت. تا هرگاه که لازم باشد.که این کمترین کاریست که می شود انجام داد برای همدردی.
نگویید خودمان به قدر کافی بیچارهگی داریم! نگویید خودمان نداریم بخوریم، نگویید جا نداریم،امکانات نداریم…نگویید به داد دل خودمان اول باید برسیم.«خودمان » و «خودشان» ندارد. همه یکیایم اگر «بنیآدم اعضای یکدیگرند…» را آنطور بادبهگلو انداخته می خوانیم!
.
ناگزیری و بیپناهی ِ مهاجر را اگر درک کنیم، دست از تنگ نظری و نژادپرستی برخواهیم داشت و شایسته است چنین کنیم…بعد با صدای بلند، بی آنکه فقط شعار داده باشیم برای فرزندان مان بخوانیم همه در آفرینش ز یک گوهریم و چو عضوی به درد آورد روزگار ما و دیگر عضو ها را نماند قرار…
.
#افغانستان
#افغانستانی
#بنی_آدم_اعضای_یکدیگرند
#مهاجرت_ناگزیر
#طالبان
#صلح_جهانی
.
ما روزهای عجیبی رو کنار هم گذروندیم…روزهای غمگین و شاد، سخت و آسون ، پرخنده و پرگریه…و همراه با استرس همیشگی کرونا، این لعنتی ِ این ماه ها وحشیتر!
گذشت اون روزا و اون ساعتا مثل ِ همهی ایام دیگهی زندگی…
اما مهم اینه که تمام این مدت ِ پنج شیش ماه همدل و همراه و هم دست ِ هم بودیم تا آخر.
هم رو دوست داشتیم و داریم، کنار ِ هم موندیم و میمونیم…از هم یادگرفتیم و یاد میگیریم،به هم قوت ِ قلب میدادیم و می دیم و همچنان دست مون توی دست های همه.
دوست جانهای گروه گریم، لباس، فیلمبرداری و صدابرداری،برنامه ریزی و کارگردانی،تدوین، تدارکات،نویسندگی و …همه و همه…
و البته رفقای عزیز و نازنین بازیگر همگی خسته نباشید.
به تلاش محترم و بینظیر تک تکمون برای بهتر شدن و بهتر بودن افتخار می کنم.
به امید روز و روزگار بهتر و آرام تر…برای همهمون.
دوست تون دارم.
@mardomemamuli
@rambodjavan1
@sasaei
@kamandamirsoleymani
@amir_noruzi65
@leilirashidi
@elnazhabibi67
@shadi_karamroudi
@khosrowpessyani
@atilapesianii
@maryam.shiraziii
@ghazal_shojaie
@maryamjanghorbann
and…
#مردم_معمولی
.
تقدیر من است این همه، یا سرنوشت توست
یا لعنتی ست جاودانه؟
که این فروکِش درد
خود انگیزه دردی دیگر بود؛
که هنگامی به آزادی عشق اعتراف می کردی
که جنازه یِ محبوس را
از زندان می بردند…
شعر «و حسرتی» از دفتر «مرثیه های خاک». احمد شاملو
تصویر ، اثر ِ مارک روریگوئز
«خاتون»
عشق سالهای اشغال
آنونس رسمی سریال «خاتون» به نویسندگی و کارگردانی تینا پاکروان منتشر شد.
موسیقی آنونس منتشر شده، قسمتی از موسیقی تیتراژ اول این سریال است که کیهان کلهر آن را ساخته است.
«خاتون» روایت داستانی-تاریخی از خانوادهای است که از اول شهریور ۱۳۲۰ آغاز شده و در دوران اشغال ایران توسط متفقین دچار تحولاتی میشود.
.
این سریال به صورت اختصاصی از «نماوا» پخش خواهد شد و تاریخ پخش آن به زودی اعلام می گردد.
ساخت آنونس: حمید نجفیراد
@tinapakravan
@kayhan_kalhor
@negarjavaheriian
@ashkan
@namava_ir
@khatoon.series
#سریال_خاتون #خاتون
#تیناپاکروان #تینا_پاکروان #کیهان_کلهر
#khatoon #khatoonseries #tinapakravan #kayhankalhor
.
روزی روزگاری ایران / رونمایی از موسیقی تیتراژ «خاتون» ساخته استاد کیهان کلهر
.
موسیقی تیتراژ سریال «خاتون» به نويسندگى و كارگردانى تینا پاکروان منتشر شد.
.
ساخت موسیقی «خاتون» را کیهان کلهر برعهده دارد و از قطعات ساخته شده برای این سریال، قطعه تیتراژ آن رونمایی شد.
.
.
موسیقی این سریال در پراگ ضبط شده است و همکاران آن عبارتند از: اجرا: ارکستر فیلارمونیک شهر پراگ، رهبر ارکستر: Adam Klemens ، صدابردار ارکستر: Jan Holzner، میکس موسیقی: Jan Holzner ، کیهان کلهر.
سریال «خاتون» از امروز به صورت اختصاصی از پلتفرم «نماوا» آغاز میشود.
.
قطعه «خاتون» علاوه بر پلتفرم و سایت بیپ تیونز در ایران، با نام ONCE UPON A TIME IN IRAN در پلتفرمهای بینالمللی از جمله اسپاتیفای، یوتیوب موزیک، اپل موزیک، دیزر، تیدال و… منتشر شده است و در بخش موزیکهای اینستاگرام نیز در دسترس است.
.
.
«خاتون» روایت داستانی-تاریخی از خانوادهای است که از اول شهریور ۱۳۲۰ آغاز شده و در دوران اشغال ایران توسط متفقین دچار تحولاتی میشود.
.
.
@tinapakravan
@kayhan_kalhor
@janholzner
@namava_ir
@khatoon.series
.
هر کدام از کودکانِ دیارِ آفتاب داستانی دارند به بلندای مثنوی. سرزمینِ شاهنامه و اسطوره، مادرانی دارد که سینهشان گنجینهی صدها داستانِ این کودکان است. صدگنج یکی از آنهاست.
•
ویدئوی صدگنج را تماشا کنید و با دیگران به اشتراک بگذارید.
@shabnammoghaddami
•
🌱 برای آبادانی و بهبود وضعیت زندگی مردم در مناطق محروم، با «مهر ماندگار» همراه شو.
🌐 www.mehr-mandegar.com
📞 ۰۲۱-۲۲۸۸۷۹۱۵
@mehr_mandegar_naseri
•
ويدئو: @alizandyieh @mimzendedel
#صدگنج #جنگارک #سیستان_و_بلوچستان #توسعه_پایدار #مهر_ماندگار_است #مهر_ماندگار #شبنم_مقدمی