Home Actress Shabnam Moghadami HD Instagram Photos and Wallpapers March 2022 Shabnam Moghadami Instagram - . آزرده از هیچ… آزرده از همه چیز… زخمهایی بر صورت داشت که گویی لبخند می زد ولی در گریبان خود می گریست و بر لبخند خود می گریست… . سروده‌ی بیژن جلالی. عکس،فاطمه رحمانی عزیز.تهران.بهاری که گذشت … بهار ِ هزارو‌چهارصد ِ عجیب. صورت‌آرایی،مریم بانو رهنما. . #بیژن_جلالی #شبنم_مقدمی #مریم_رهنما #فاطمه_رحمانی @maryamrahnama__ @falifilm

Shabnam Moghadami Instagram – . آزرده از هیچ… آزرده از همه چیز… زخمهایی بر صورت داشت که گویی لبخند می زد ولی در گریبان خود می گریست و بر لبخند خود می گریست… . سروده‌ی بیژن جلالی. عکس،فاطمه رحمانی عزیز.تهران.بهاری که گذشت … بهار ِ هزارو‌چهارصد ِ عجیب. صورت‌آرایی،مریم بانو رهنما. . #بیژن_جلالی #شبنم_مقدمی #مریم_رهنما #فاطمه_رحمانی @maryamrahnama__ @falifilm

Shabnam Moghadami Instagram - . آزرده از هیچ… آزرده از همه چیز… زخمهایی بر صورت داشت که گویی لبخند می زد ولی در گریبان خود می گریست و بر لبخند خود می گریست… . سروده‌ی بیژن جلالی. عکس،فاطمه رحمانی عزیز.تهران.بهاری که گذشت … بهار ِ هزارو‌چهارصد ِ عجیب. صورت‌آرایی،مریم بانو رهنما. . #بیژن_جلالی #شبنم_مقدمی #مریم_رهنما #فاطمه_رحمانی @maryamrahnama__ @falifilm

Shabnam Moghadami Instagram – .
آزرده از هیچ…
آزرده از همه چیز…
زخمهایی بر صورت داشت
که گویی لبخند می زد
ولی در گریبان خود می گریست
و بر لبخند خود می گریست…
.
سروده‌ی بیژن جلالی.
عکس،فاطمه رحمانی عزیز.تهران.بهاری که گذشت …
بهار ِ هزارو‌چهارصد ِ عجیب.
صورت‌آرایی،مریم بانو رهنما.
.
#بیژن_جلالی
#شبنم_مقدمی
#مریم_رهنما
#فاطمه_رحمانی

@maryamrahnama__
@falifilm | Posted on 04/Mar/2022 14:05:39

Shabnam Moghadami Instagram – .
آقای مهرجویی عزیزم!
هیچ دوست‌ندارم تصویر ِغمگین و خشمگینِ این روزهاتون رو اینجا بذارم …دوست ندارم این‌جور که این روزا توی فضای مجازی منتشر می‌شین به خاطر بیارم‌تون.
تصویر ِ شما برای من،همیشه تا همیشه،همون مرد ِ خوش‌تیپ ِ خاصه که سال ِ هفتاد توی بینال نقاشی، توی موزه هنرهای معاصر دیدم…با اون شال‌گردن ِ بلند ِ بافتنی ِ سرمه‌ای…در نزدیک ترین فاصله با تابلویی که داشتین سعی می‌کردین جزئیاتش رو ببینین…
همون هنرمند ِ بزرگی که با بزرگواری،من ِ جِغِلِه رو که «هامون » ِ شما قلب و جونش رو بیدار کرده بود، تحویل گرفتین …آدم حسابش کردین و درباره‌ی خرده استعدادکی که داشت باهاش حرف زدین…شما نه فقط ِ آدم ِ تاثیرگذار ِ زندگی ِ من، که آدم ِ مهم و راهبر و الگوی خیلی ها بودین و هستین…شما آدم خیلی مهمی هستین آقا…و من و بسیاری از ما هرگز اهمیت ِ تاثیر ِ شما و آثارتون رو بر خودمون و بر جریان ِ فرهنگی ِ این مملکت فراموش نمی‌کنیم.
حق دارین عصبانی و دلخور باشین…بایدم باشین…آدم که به حق‌کشی و سانسور عادت نمی‌کنه هیچوقت!اما کم نیارین لطفاً…توروخدا مثل ِ همیشه،همون‌جور مغرور و استوار،بمونین و‌ ادامه بدین…جایی نرین…این خاک و این آسمون مال ِ شماست،حق ِ شماست،عشق ِ شماست،سهم ِ شماست …مباد که فکر قهر و‌ رفتن و‌مهاجرت و اینا بزنه به سرتون…این انگار یه سیاست ِ نانوشته‌ست که بی‌اینکه ظاهرا ً زور و‌اجباری در کار باشه،شرایط رو جوری پیش‌ببرن که اندیشمندان و‌ فرهیخته‌گان و فرهنگ‌سازان، خودشون رو به تبعیدی خودخواسته بفرستن و به این ترتیب چنته‌ی فرهنگ و هنر ِ این مرز و بوم، روز به روز خالی و‌ خالی‌تر بشه…جایی نرین توروخدا …سخته، ولی بمونین.
ما دوست‌تون داریم آقا…می دونم کافی نیست…ولی گمونم مهمه .
#داریوش_مهرجویی 
#با_فرهیختگان_ایران_چه_کردیم 
#سینمای_ایران
#نخبه_کشی
Shabnam Moghadami Instagram – .
از این پنجره چه دیدنی‌ها می‌دیدیم آقاجان…خاطرت هست؟ 
چه باران‌ها ،چه برف‌ها…چه آسمان ِ آبی و خاکستری …چه بهار و خزان‌ها…
حالا که ما سال‌هاست رفته‌ایم و استخوان‌مان هم خاک شده…حالا که ارواح ِ گم‌نام ِ سرگردانی محسوب می‌شویم که نام‌ و شهرت‌مان که هیچ،یاد و خاطره‌مان هم دیگر به یاد ِ کسی نیست،از این پنجره دیگر چیزی پیدا نیست آقاجان…چیزی به جز غم…جز دلتنگی پیدا نیست…جانم برای‌تان بگوید آقاجان،صبح و شام ِ مردم ِ این روزگار ِ عجیب و غریب مرگ و خبر ِ مرگ و درد ِ بی‌درمان و جنگ و ستیز و بدبختی‌ست آقاجان…گرفتار ِکدام نفرین‌اند این‌ها نمی‌دانم!اما،هربار می‌آیم سری بزنم به عمارت ِمخروبه‌مان، از پشت ِ همین پنجره، هزار آدم ِ گرفتار ِ سربه‌گریبان غمگین می‌بینم که شبیه مایند…شبیه ارواح!..بیا یک روز با من به تماشای‌شان…مرده و زنده‌شان توفیر ندارد آقاجان.
خوش به اقبال ما که وقت ِ زندگی، زنده بودیم و‌ سَر که زمین گذاشتیم، تن‌مان خاک شد و روح مان آزاد…این‌ها خیلی بیچاره‌اند آقاجان…
.
متن، بخشی ست از «دل‌نوشته‌های روزهای بی آفتاب»که دیگر امیدی به انتشارشان ندارم.
.
عکس را از خانه‌ی اعیانی ِنیمه خرابی در پامنار ِ تهران برداشتم، در روزی از روزهای زمستان سال دوصفر.
.
تلفیق ِ این نوشته و این عکس از دلگیری ِ امروزم می‌آید.صبح ِ که خبر ِ مرگ ِ خودخواسته‌ی خانم فکور صبور،بازیگر ِ جوان و زیبا به اخبار ِ بد ِ دیگر ِ این روزها علاوه شد،انگار دلم یک‌باره سرریز شد.
خدایش بیامرزد.
.
امید به روزهای بهتر…امید به خدا.

#روزهای_سخت_مرگ_آلود
#امید_به_فردایی_بهتر 
.

Check out the latest gallery of Shabnam Moghadami