Kamand Amirsoleimani Instagram – خاطره ی یک خانم از بالا رفتن سالهای عمرش
🌹🌹🌹وقتی نوجوان بودم هر گاه میگفتند فلانی سی سالشه چقدر برایم دور از ذهن و باور بود
از نوجوانی تا بیست سالگی را خیلی دوست داشتم و سر از پا نمیشناختم
کم کم اما که به سی نزدیک و نزدیکتر میشدم گمان میکردم که دارد دیر میشود
هول هولکی به خانه بخت رفتم و از مادر شدن لذت بردم
وقتی سی ساله شدم تازه فهمیدم که چقدر از بیست سالگی زیباتر شدهام. دلم نمیخواست آینه را رها کنم و گمان میکردم سی سالگی بهترین سن ممکن است
در تکاپویی همه سو نگر عاشقانه و مادرانه و دلبرانه با یار و همسر و کودکان خویش تند پا تر از زمان جست و خیز میکردم و دلم میخواست زمان همانجا بایستد
سی را که در میکده زندگی به چهل رساندم تازه فهمیدم که شراب فهمیدنم چه گوارا است
انگار میزان اندیشه و باورم میزانترین زمان خود را تسخیر کرده است
آه که من چقدر چهل سالگی را دوست داشتم همان سن و سالی که وقتی بیست ساله بودم ما را از آن میهراسانیدند
چهل هم گذشت به دروازه پنجاه که رسیدم گفتم چقدر حالا روزهایم زیباتر و اندیشه ام جا گیر تر از همیشه است
و با شکوهی بی مانند برای جهان و روزگاری که میرفت خود را برازنده ترین یافتم چرا که هم توان جست و خیزم بود و هم امکان لذت جستن از حاصل تلاش خویش
به شصت که نزدیک شدم اولش کمی ترسیدم اما به سرعت باور کردم که این زیباترین و مطمئنترین ایستگاه زندگی است
غزل غزل زندگی را شانه کردم و به گیسوانی که سپیدی موهایم را در میان مش و رنگین کمان های زیبا و جذاب از پا در آوردم به خودم گفتم : چقدر این مکان زمانی دلرباست و اینجا درست همان جا و همان زمانی است که می جستم . اکنون که در هفت گاه زندگی گذران می کنم دیگر هیچ هراسی در دل ندارم که باورمند شربی مدام و سر بلند به گیسوان سپید و اندیشه بلند خویش هستم . من اکنون ایمان دارم که به هشتاد هم که برسم باور خواهم کرد که هشتاد زیباترین عدد شناسنامه من خواهد شد . آلبوم زندگی را ورق بزنید ، استکانی چایی بریزید و به شکرانهٔ نفس کشیدن و سلامتیتان سربکشید ، مبادا زندگی را دست نخورده بگذارید…پایان کار آدمی نه به رفتن یار است و نه تنهایی و نه مرگ … دورهٔ آدمی زمانی تمام می شود که دلش پیر شود یا قبل از مرگ انسانیتش بمیرد . پس هوشیار باش و لذت ببر ….. | Posted on 11/May/2022 09:25:58