Hamid Farrokhnejad Instagram – سواله برام مصدق و کاشانی چطور زانو به زانوی هم نشستن؟ ماتریالیست های سوپر چپ، چطور پنجاه و هفت اعلامیه های روح الله خمینی را هم تکثیر و پخش میکردند. این “ما”یی که الانیم با اون “ما”یی که اونجا بودیم چه جهش ژنی مخربی کرده ایم؟ اونها مدام در پذیرش و افزایش هم بودن، “ما”یِ ۱۴۰۱ در انکار و کاهش هم. دشمن فعلی ما یا مانع بزرگ فعلی ما کاهیدن های بی وقفه خودمان است. پیش پیش تفتیش عقاید راه افتاده. در ایدئولوژیک ترین نوع انقلاب ها هم این دادگاه و انگ و چسب ها مال صبحِ فردایِ تغییر و پیروزی ست. ما وسط عزا، توی لباس سیاه یقه هم را چسبیده ایم. در یک اشتباه تاریخی درِ داخل شدن را تنگ گرفته ایم. اگر بعدِ صد و اندی روز، فردا یکی دستش را برد بالا گفت نظرم عوض شد دیگه دفاعی از حاکمیت ندارم، یک جعبه شیرینی بردار برو در خونه ش. دیروز و پریروزش رو نکن تو چشمش. انسانه، تغییر کرده. چرا باید احمد زیدآبادی را از حیات سیاسی جان به لب کنیم؟ او و امثالش بروند کی خوشحال میشود؟ نامجو بی اعتبار شود کی میبرد؟ به نظرِ من هر کس دستش باتوم و تفنگ نباشد، و هر کس علیه ما ننویسد، فقط علیه ما ننویسد، یک “ما”ی بالقوه است. یک دوست احتمالی. آغوش باز این جنبش کی یارهاش را زیاد میکند