Tannaz Tabatabaei Instagram – حنا دیشب خود را در آغوش یلدا غلتاند و خود را در لابلای دستهای یلدا جا کرد.کمی بعد با نگاهی معصومانه به یلدا گفت خاله مامانم ترانه ای به من آموخت، ترانه ای زیبا و پر از امید، بخوانم؟ یلدا و آذر ، مهتاب، زهره،ناهید، آسمان و ستاره و شهاب و خواهران و برادران دیگرش همه جمع بودند ، سوسن و کوکب و بنفشه ها هم سر از خاک بر دمیدمند و گفتند بخوان دختر زیبا بخوان، و او ترانه ای خواند به زیبایی ایران و فرزندانش ، ستاره ها و گل هایش، ایران خانوم بالای مجلس نشسته بود و سفره ای برای فرزندانش پهن کرده بود ، حنا شعرش را خواند و ایران خانوم پیشانیش را بوسید و یلدا اورا تنگ در آغوش گرفت؛ طولانی و پر امید و سر آخر در گوشش زمزمه کرد : حنا جانم هر روز ترانه بخوان و بدان ، پایان شب سیه سپید است. . . برای ایران خانوم و دختران و پسران دلیرش ایران سرزمین الهه ها و پارسایان وتمام اسم هایی که در یلدا کنارما نبودند ، و آنهاییکه ستاره شدند و با کیان در فلک رقصیدند و آنهاییکه با حنا برای ما ترانه خواندند. #زن_زندگی_آزادی #ترانه_علیدوستی_را_آزاد_کنید #آزادی_همه_زندانیان #نه_به_اعدام #یلدا