Home Actress Shabnam Moghadami HD Instagram Photos and Wallpapers August 2023 Shabnam Moghadami Instagram - . اینک موج سنگین گذر زمان است که در من می‌گذرد اینک موج سنگین گذر زمان است که چون جوبار آهن در من می‌گذرد اینک موج سنگین گذر زمان است که چون دریائی از پولاد و سنگ در من می‌گذرد… در گذرگاه نسیم سرودی دیگرگونه آغاز کرده‌ام در گذرگاه باران سرودی دیگرگونه آغاز کرده‌ام در گذرگاه سایه سرودی دیگرگونه آغاز کرده‌ام نیلوفر و باران در تو بود خنجر و فریادی در من فواره و رؤیا در تو بود تالاب و سیاهی در من در گذرگاهت سرودی دیگرگونه آغاز کردم من برگ را سرودی کردم سر سبز تر ز بیشه من موج را سرودی کردم پرنبض تر ز انسان من عشق را سرودی کردم پر طبل تر زمرگ سر سبز تر ز جنگل من برگ را سرودی کردم پرتپش تر از دل دریا من موج را سرودی کردم پر طبل تر از حیات من مرگ را سرودی کردم سروده‌ی #احمد_شاملو از دفتر ِ «آیدا در آینه» عکس از مجید ریاحی.تهران.بهار ِچهارصدو دو . #ا_بامداد #آیدا_در_آینه @majidriyahiphotography

Shabnam Moghadami Instagram – . اینک موج سنگین گذر زمان است که در من می‌گذرد اینک موج سنگین گذر زمان است که چون جوبار آهن در من می‌گذرد اینک موج سنگین گذر زمان است که چون دریائی از پولاد و سنگ در من می‌گذرد… در گذرگاه نسیم سرودی دیگرگونه آغاز کرده‌ام در گذرگاه باران سرودی دیگرگونه آغاز کرده‌ام در گذرگاه سایه سرودی دیگرگونه آغاز کرده‌ام نیلوفر و باران در تو بود خنجر و فریادی در من فواره و رؤیا در تو بود تالاب و سیاهی در من در گذرگاهت سرودی دیگرگونه آغاز کردم من برگ را سرودی کردم سر سبز تر ز بیشه من موج را سرودی کردم پرنبض تر ز انسان من عشق را سرودی کردم پر طبل تر زمرگ سر سبز تر ز جنگل من برگ را سرودی کردم پرتپش تر از دل دریا من موج را سرودی کردم پر طبل تر از حیات من مرگ را سرودی کردم سروده‌ی #احمد_شاملو از دفتر ِ «آیدا در آینه» عکس از مجید ریاحی.تهران.بهار ِچهارصدو دو . #ا_بامداد #آیدا_در_آینه @majidriyahiphotography

Shabnam Moghadami Instagram - . اینک موج سنگین گذر زمان است که در من می‌گذرد اینک موج سنگین گذر زمان است که چون جوبار آهن در من می‌گذرد اینک موج سنگین گذر زمان است که چون دریائی از پولاد و سنگ در من می‌گذرد… در گذرگاه نسیم سرودی دیگرگونه آغاز کرده‌ام در گذرگاه باران سرودی دیگرگونه آغاز کرده‌ام در گذرگاه سایه سرودی دیگرگونه آغاز کرده‌ام نیلوفر و باران در تو بود خنجر و فریادی در من فواره و رؤیا در تو بود تالاب و سیاهی در من در گذرگاهت سرودی دیگرگونه آغاز کردم من برگ را سرودی کردم سر سبز تر ز بیشه من موج را سرودی کردم پرنبض تر ز انسان من عشق را سرودی کردم پر طبل تر زمرگ سر سبز تر ز جنگل من برگ را سرودی کردم پرتپش تر از دل دریا من موج را سرودی کردم پر طبل تر از حیات من مرگ را سرودی کردم سروده‌ی #احمد_شاملو از دفتر ِ «آیدا در آینه» عکس از مجید ریاحی.تهران.بهار ِچهارصدو دو . #ا_بامداد #آیدا_در_آینه @majidriyahiphotography

Shabnam Moghadami Instagram – .
اینک موج سنگین گذر زمان است
که در من می‌گذرد
اینک موج سنگین گذر زمان است
که چون جوبار آهن در من می‌گذرد
اینک موج سنگین گذر زمان است
که چون دریائی از پولاد و سنگ
در من می‌گذرد…

در گذرگاه نسیم سرودی دیگرگونه آغاز کرده‌ام
در گذرگاه باران سرودی دیگرگونه آغاز کرده‌ام
در گذرگاه سایه سرودی دیگرگونه آغاز کرده‌ام

نیلوفر و باران در تو بود
خنجر و فریادی در من
فواره و رؤیا در تو بود
تالاب و سیاهی در من
در گذرگاهت
سرودی دیگرگونه آغاز کردم

من برگ را سرودی کردم
سر سبز تر ز بیشه
من موج را سرودی کردم
پرنبض تر ز انسان
من عشق را سرودی کردم
پر طبل تر زمرگ
سر سبز تر ز جنگل
من برگ را سرودی کردم
پرتپش تر از دل دریا
من موج را سرودی کردم

پر طبل تر از حیات
من مرگ را
سرودی کردم

سروده‌ی #احمد_شاملو
از دفتر ِ «آیدا در آینه»
عکس از مجید ریاحی.تهران.بهار ِچهارصدو دو
.
#ا_بامداد
#آیدا_در_آینه
@majidriyahiphotography | Posted on 11/May/2023 23:29:31

Shabnam Moghadami Instagram – .
و صبحی دیگر…صبح‌ ِ جمعه‌ای دیگر این‌گونه آغاز می‌شود…مرگ می‌بارد برای‌مان…مرگ می‌بارد بر سر‌ و جان‌مان.
سر ِ صبح،سه جوان را در اصفهان به دار کشیدند …با این همه خواهش ِ بخشش و تقاضای عفو …این همه اصرار به تغییر حکم،درست روز ِ بعد از اندکی شادمانی جوانان برای بازی فوتبال ،کشیدندشان بالا…داغ روی داغ گذاشتند دوباره.
و رضا حداد،رفیقی،همکار و برادری که هنوز برای رفتنش خیلی زود بود صبح ِ سیاه ِ امروز ترک‌مان گفت…
جان‌مان آیا طاقت ِ این همه سوگ را دارد؟قلب مان تاب می‌آوَرَد این همه غم ِمرگ را؟کی کم می‌آوریم مثل ِ رضا؟
.
سال‌ها پیش،با رضا،در نمایشی بازی می‌کردم به نام «باغ ِ مرگ»،که آتیلا پسیانی نوشته بود و سیامک احصایی کارگردانی‌اش می‌کرد…
صحنه‌ی آخر ِ نمایش رضا می‌مُرد و وسط ِ صحنه می‌افتاد…رویش پارچه‌ی سیاه می‌کشیدیم…از سقف،برف ِ سرخ می‌بارید روی جنازه‌اش…پیکرش تمام می‌شد سرخ و سیاه.
هرشب می‌گفت نگاه! چه مرگ زیبایی‌ست…چه باشکوه است…چه رنگین…نگاه کن!
مرگ شکوه ندارد رضا…مرگ رنگ ندارد…زیبایی ندارد…دیدی ؟
حالا دیدی؟
.

تسلیت،واژه‌ی بی‌مقداری‌ست این روزها برای این همه از دست دادن ها…آن‌قدر حقیر که نمی‌دانم باید اصلا به کارش برد، نوشتش یا نه…
و آن قدر …آن قدر آرزوی صبر برای هم کرده‌ایم که نمی‌دانم چیزی در چنته‌ی کائنات باقی مانده اصلا یا نه…
.

زاری در باغچه بس تلخ است
زاری بر چشمه‌یِ صافی
زاری بر لقاحِ شکوفه بس تلخ است
زاری بر شراعِ بلندِ نسیم
زاری بر سپیدارِ سبزبالا بس تلخ است…
بر برکه‌یِ لاجوردینِ ماهی و باد چه می‌کند این مدیحه گویِ تباهی؟
.
شعر،احمد شاملو.
نقاشی،اگنس سسیل…دل ِ خون از من!
.
Shabnam Moghadami Instagram – .

ای وای از این از دست دادن ها…

ای مرگ از جان رفیقانم چه میخواهی؟
آرامشم کو ؟
خنده ام کو ؟
اعتمادم کو؟
 بی هیچم و دیگر نمیدانم چه میخواهی؟

ما وارثان دردهای بی شماریم!
ما گریه های چشم های انتظاریم…
ما سرزمینی دور و تنها در غباریم
ما چیزی به غیر از غم به غیر از هم نداریم

ما حسرت یک خنده ی دنباله داریم
ما خسته از این روزهای بی قراریم…
.
جوانمرگی عادی نمی‌شود هرگز! گرچه بسیار هم باشد…
خدا‌نگهدار ِ حسام.متانت و خوش‌رویی و آداب‌دانی و تلاشگری و آرامشت از یادمان نخواهد رفت…رفتنت از آن داغ‌های جگر‌سوز است که حالاحالا‌ها بر دل‌مان خواهد ماند…خدا برسد به فریاد ِ دخترکت …همسرت…مادرت…خداوندا کرور کرور صبر برسان.
.
شاعر ِ شعر،حسین غیاثی‌ست.عکس حسام را نمی‌دانم کی‌برداشته.

#حسام_محمودی

Check out the latest gallery of Shabnam Moghadami