#چقدر مهربان، صمیمی ، متواضع وبازیگر به معنای واقعی .
#جناب کاویانی عزیز.
روحشون شاد ویادشون گرامی .
تسلیت به خانواده محترمشون.
#دراین هزاره ی هول،
دراین هزاره ی هراس ِ هزار پاره شدن،
درتوبه توی رنج.
دیگر قبای کهنه ،آویختن ندارد.
تکبیرها تهی
شعرها حکایت ژرفِ فاصله
وهر آوازی ،پلشتی تأکید،
برفریب غریبی ست،
که اعتماد معصومانه مارا،
بیهوده میکند
دست مرا بگیر!
بامن بگو، روبه کدام سو؟
روبه کدام سوی این جهان جَلَب،
باید گذر کنیم،
تا مصون بماند ازخیانتِ این جانیان،
رویای ساده ی زیستن
بسان انسان!
چهارشنبه ۱۰ خرداد۱۴۰۲
#دیده را طغیانِ بیداری گرفت.
#عکس: #استادمرتضی_پورصمدی
#جانم،نفسم،یاورم! زادروزت خجسته باد.
ازتمام کائنات بهترینهای عالم رو برای تو والمیرای نازنینم آرزومندم ، امید که روزگار شما وهمه جوانان این سرزمین سرشار از آرامش وعشق وسلامتی و شادمانی باشد .
#آه اگر آزادی سرودی می خواند همگانی!
معصومه جانم !خوش آمدی، آزادی مبارک.
بامید رهایی همه بیگناهانِ دربند!
#ناباورانه هرروز به سوگ عزیزی ارزشمند وبی بدیل می نشینیم!
حیف وهزاران حیف .
درخاطر من مانده اید ومی مانید به مهربانی ومحترم جناب پسیانی عزیز !
تسلیت به سرکار خانم نقوی، وفرزندانشان.
#من ساکتم اما
درسینه ام کسی، می کشد هوار،
می ترسم.
از ابرهای تیره
بارعدهای موذی کشدار،
می ترسم.
از زوزه های بادِ ویرانگر
بر قامتِ درخت ودار ،
می ترسم.
از اینهمه دهانِ بسته ی پیر
ازعاشقانِ عافیت
ازاینهمه مجنونِ موج سوار
می ترسم.
هوادوباره طوفانی ست
نگرانم نگران
از هلاکِ نهالهای هشیار،
می ترسم.
از اینهمه مترسک
ازاینهمه سیاست پیشه
از اینهمه تبهکار،
می ترسم.
از مردمانِ خاموشِ پشت پنجره
از اینهمه پنجره ی بسته ،
به سینه ی دیوار،
می ترسم.
چه خیمه شب بازی وقیحی ست ،جهان!
از هجوم اینهمه فریب
از این جماعتِ اشرار،
می ترسم.
گروهِ ساقطِ بازی
مامردمان ساده ایم
انکار می کنند کاسبان ودغلکاران
از بازی، از سادگی، از انکار ،
می ترسم.
از باورِ نومیدی
ازتباهی وتنهایی
از مرگِ غنچه های نازکِ آن سوی دیوار،
می ترسم.
تهران ۱۴۰۲
#تومپندارکه خاموشی من
هست برهان ِ فراموشی من
#اندر حکایت!
#من مرگ هیچ عزیز را باور نمی کنم.
نه در باورم نمی گنجد ،احساس می کنم جهان حجم عظیمی از مهربانی وشرافت را ازدست داده است . چه روزهای تلخی!
# تسلیت به خانواده محترم پورصمدی
#بعضی روزها انسان فقط خسته س.
#نه تنهاست،نه غمگین، ونه عاشق، فقط خسته س!
ایلهان برگ
#چوپرده دار به شمشیر می زند همه را
#کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند.
اردیبهشتِ اندوه
#ابرهای همه عالم دردلم می گریند.
#عالیجناب!
#خجسته باد زادروزتان
#مصداقِ شرافت، مهرِبی مضایقه، وتن ندادن به ابتذال ، از شما آموخته ام حتی وقتی سکوت کرده اید.
#ناصرتقوایی
#مرضیه_وفامهر
#بی آرزو چه میکنی ای دوست؟
به ملال؟
درخود به ملال
بایکی مرده سخن می گویم.
شب،خامُش ایستاده هوا
وزآخرین هیاهوی پرندگانِ کوچ
دیرگاه ها میگذرد.
اشکِ بی بهانه ام آیا
از اینگونه
بی اشک
به چه می گریی؟
مگر آن زمستانِ خاموش ِخشک
درمن است.
#شاملوی بزرگ
#م.امید
#سالیانِ بسیار نمی بایست
دریافتن را
که هرویرانه،نشانی ازغیاب انسانی ست،
که حضور انسان
آبادانی ست .
#شاملوی_بزرگ
#جهان فرتوت می شود ،وقتی شاعران الفاظ پر معناوتر وتازه شان را برمیدارند ومیروند ،تا بهشتشان را جای دیگری بسازند.
#شب شولای سیاهش را
برآشوب شهر می کشد،
شمع خود را می افروزم ،
به قدر وسعم،
مثل ماه،
وبه انتظار سپیده میمانم.
#لم داده سرما، برشانه های کوچه
واضطرابِ آذرخش،برخوابِ خرمنگاه!
غولِ غریبِ باد،
هوهوکنان میان شاخه ها فریاد می کشد،
چرخشی مدام، برمدارِ بیم،
رگبارهم،بیدادمیکند.
#تهران_خاوران