Roya Nownahali Instagram – Posted @withrepost • @rouzbehmehr در آن قايقِ كوچكِ از آزمونْ برگذشته ي تو، براى تمامِ آزاديخواهان جهان جا هست. و ديدي كه قايقت چه سبكبال، به لَمحه اي، تمام آب هاي جهان را در نورديد؟ تمامِ آب هاي جهان در آن تشتِ رويين. زين پس تمامِ آب هاي زمين به تشتِ رويينِ تو مي ريزند. به دريايي كه در آن هيچ قايقي، هيچ گاه، غرق نخواهد شد. دريايي كه طوفان را در خود غَرق مي كند؛ دريايي با رنگين كماني مُدام. كه زين پس، تو، ربّ النوعِ رنگين كماني. كه ديگر رنگين كمان، نه يادمانِ عهدي ست پوسيده ميانِ آن خداي خشمگين و پيغامبرش نوح، كه ديگر انساني را به طوفان هلاك نكند؛ كه در قايقِ تو براى همه زندگيْ خواهانِ جهان جا هست. و دستانِ تو ايمن ترين كَشتي بان. كه ديگر رنگين كمان، نه كمان ِرستم است و نه سام و نه بهمن و نه هر جنگجوى ديگر؛ كه درياي تو همه ى جنگ ها را در خود حَل خواهد كرد. زين پس رنگين كمان بازيچه اي ست در دستان كوچكِ تو. همچون قايقت. بازيچه اي كه مي تواني بر فرازِ دريايت بگذاريش. يا پس از هر باران، در افق به ما نشانش دهي. و زين پس رنگين كمان تا هميشه، بر دست هاي پسربچه اي ظهور خواهد كرد. و باران هاي پاك بر درياي تو خواهد باريد. و تشتِ تو سَرْريز خواهد كرد. و آبِ پاك، روان خواهد شد بر نخل هاي سوخته. بر درياچه هاي خشكيده. بر خون هاي ريخته. بر دشت هاي تشنه. بر داغِ دلِ مادران. بر بدن هاي تب آلودِ كوفته. بر دل هاي سوخته. بر زخم هاي داغ. بر باغ. بر باغچه. بر جنگل و كوه و كوچه. بر شهر. بر زمين. بر سرزمينِ تو، سرزمينِ ما. بر زندگي. و اكنون من، در ميانه ي طوفان، به قايقِ امنِ تو مي آويزم. و به افق چشم مي دوزم. تا پس از طوفان، از ميانِ ابرهاي گسسته و بر فرازِ رقصِ نورها بر آب، رنگين كمان را نشانمان دهي. رنگين كمان بر دست هاي كوچك پسربچه اي. و اين يادمان عهدي ست ميانِ ما با تو؛ خداى رنگين كمان، براى آزادي، براى زندگي. ٢٦ آبان ١٤٠١ #براى_كيان #كيان_پيرفلك #زن_زندگي_آزادي #مهسا_اميني