Hasti Mahdavifar Top 100 Instagram Photos and Posts

Related Posts

Share This Post

Most liked photo of Hasti Mahdavifar with over 114.9K likes is the following photo

Most liked Instagram photo of Hasti Mahdavifar
We have around 101 most liked photos of Hasti Mahdavifar with the thumbnails listed below. Click on any of them to view the full image along with its caption, like count, and a button to download the photo.

Hasti Mahdavifar Instagram - 💛
.
Photo by : @mohamadbadrloo ✨🌻
Hasti Mahdavifar Instagram - تيغ سانسور اين بار تيز تر از هميشه !
سلام دوستان عزیز
از اول مرداد ماه سال گذشته از برنامه همرفيق با من تماس گرفتند تا مهمانشان باشم.
رفقات حكم ميكرد تا پس از مدتها مهمان برنامه اى باشم كه براى عواملش احترام قائل بودم.
 مهر ماه با برادرم عزیزم مهمان همرفيق بوديم.
بنا به دلايلى ، قرار شد تا آذر ماه دوباره و اينبار به همراه يك رفيق صميمى مهمان همرفيق باشم.
از صميمى ترين دوستم نهال دشتى خواهش كردم كه در برنامه كنار من باشد.او هم رفاقت كرد و آمد.
نزديك به هشت ماه از آن روز و آن برنامه كه به گمانم جذاب هم شده بود ميگذرد.
اگر شما از آن برنامه چيزى ديده ايد من هم ديده ام!
اگر خبرى خوانده ايد من هم خوانده ام!
تهيه كننده همرفيق هم ظاهرا در چند ماه گذشته آنقدر گرفتار انواع و اقسام مصائب شده اند كه نميتوانند پاسخى به من بدهند و اگر هم پاسخى باشد در حد امروز و فردا كردن و وعده آينده دادن است.در نتیجه علت پخش نشدن برنامه،برای شخص من در هاله ای از ابهام باقی ماند.
از سويى شرمنده رفيقى هستم كه به خاطر من به همرفيق آمد و از سويى امروز بدهكارِ خودم هستم كه چرا رفاقت كردم و به همرفيق رفتم! و حتی خارج از وظایفم کمکی کردم!
ميخواهم بگويم كسانى كه بر همرفيق نظارت ميكنند و مانع پخش آن به واسطه حضور ما و یا به هر دلیلی بودند مفهوم رفاقت را در ذهن من تغيير داده اند. 
و اين رشته سر دراز دارد…
اگر قرار باشد نظارت هاى كلافه كننده و بى مورد تلويزيون در پلتفرمهاى اينترنتى هم اعمال شود از امروز بايد بر عاقبت اين پلتفرمها گريست. آنچنان كه امروز همه علاقه مندان به هنر به حال وضعيت تلويزيون ميگريند.
اينكه با اصرار مهمانى را دعوت كنيم (حتی برای دوبار)و بعد چنين رفتارى با او كنيم، يا گفتگويش را پاره پاره كنيم يا صورتش را بيرنگ كنيم نه فقط نامش رفاقت نيست بلكه دشمنى آشكار است.پا بر گلوی جوانان گذاشتن است ، انکارشان است، فراری دادنشان است!
و از همه رنج آور تر عدم پاسخگويى است كه مستقيما مفهوم بى احترامى دارد.
اميدى ندارم كه توضيحى در خور از جانب سانسور كنندگان يا تهيه كننده محترم(كه احتمالا خودشان زير فشار سانسور كنندگان هستند)بگيرم اما قطعا اين رفتار ناپسند سبب خواهد شد كه در آينده فريب مدعیان رفاقت را نخورم و براى رسم رفاقت وقت و دقت بيشترى صرف كنم.گرچه همیشه زیر تیغ بُرنده ی سانسور بوده ام،خواستم لااقل اینبار دیگر
 خود سانسوری نکنم.
در پايان از شهاب عزيز،برادر عزیزم‌ هومن و خصوصا دوست مهربانم نهال ممنونم كه در كنارم بودند تا همرفيقى تماشايى رقم بزنيم.
حيف 
دوستدار شما هستی مهدوی 
#همرفیق
Hasti Mahdavifar Instagram - حقيقتا بعد از اينهمه مدت روم نميشه چيزي بگم ! فقط ميتونم بگم سلام ❤️👋🏻
.
#غیبت_طولانی
Hasti Mahdavifar Instagram - حقيقتا بعد از اينهمه مدت روم نميشه چيزي بگم ! فقط ميتونم بگم سلام ❤️👋🏻
.
#غیبت_طولانی
Hasti Mahdavifar Instagram - حقيقتا بعد از اينهمه مدت روم نميشه چيزي بگم ! فقط ميتونم بگم سلام ❤️👋🏻
.
#غیبت_طولانی
Hasti Mahdavifar Instagram - حقيقتا بعد از اينهمه مدت روم نميشه چيزي بگم ! فقط ميتونم بگم سلام ❤️👋🏻
.
#غیبت_طولانی
Hasti Mahdavifar Instagram - حقيقتا بعد از اينهمه مدت روم نميشه چيزي بگم ! فقط ميتونم بگم سلام ❤️👋🏻
.
#غیبت_طولانی
Hasti Mahdavifar Instagram - حقيقتا بعد از اينهمه مدت روم نميشه چيزي بگم ! فقط ميتونم بگم سلام ❤️👋🏻
.
#غیبت_طولانی
Hasti Mahdavifar Instagram - او نه آدم آدم بود ، نه میمون میمون . موجودی بود میان این دوتا که مسخ شده بود ....
.
پ.ن : خنده م نمیومد، خوابم ميومد...
.
(عکس ها مربوط به گذشته میباشند )
Hasti Mahdavifar Instagram - او نه آدم آدم بود ، نه میمون میمون . موجودی بود میان این دوتا که مسخ شده بود ....
.
پ.ن : خنده م نمیومد، خوابم ميومد...
.
(عکس ها مربوط به گذشته میباشند )
Hasti Mahdavifar Instagram - او نه آدم آدم بود ، نه میمون میمون . موجودی بود میان این دوتا که مسخ شده بود ....
.
پ.ن : خنده م نمیومد، خوابم ميومد...
.
(عکس ها مربوط به گذشته میباشند )
Hasti Mahdavifar Instagram - Photo by : me 
.
#love #amore #valentine #Venice #italy #streetphotography #streetphotographers #streetphotographer #streetleaks #tspf #instagram #everybodystreet #streetlife #canon #canonphotography
Hasti Mahdavifar Instagram - Happy new year 🎉🎈🎊 
.
Photo by: @electstudio 
Special thanks to @jafari.saeed 

With best wishes for all ❤️
Hasti Mahdavifar Instagram - سلام بابا 👋🏼
هفده ساله نيستي ...حالا بعدا بهت ميگم چي شد تو اين سالها 🤍🕊
Hasti Mahdavifar Instagram - #علي_سليماني 🕊🤍
#واكسن_بخريد 
#covid_19
Hasti Mahdavifar Instagram - تقديم به تمام کسانی که امشب جای خالی عزیزانشان را بیشتر از قبل احساس میکنند...

#پست_ورق_زدنی 

برسد به دست رئيس جمهور📜
Hasti Mahdavifar Instagram - تقديم به تمام کسانی که امشب جای خالی عزیزانشان را بیشتر از قبل احساس میکنند...

#پست_ورق_زدنی 

برسد به دست رئيس جمهور📜
Hasti Mahdavifar Instagram - تقديم به تمام کسانی که امشب جای خالی عزیزانشان را بیشتر از قبل احساس میکنند...

#پست_ورق_زدنی 

برسد به دست رئيس جمهور📜
Hasti Mahdavifar Instagram - تقديم به تمام کسانی که امشب جای خالی عزیزانشان را بیشتر از قبل احساس میکنند...

#پست_ورق_زدنی 

برسد به دست رئيس جمهور📜
Hasti Mahdavifar Instagram - تقديم به تمام کسانی که امشب جای خالی عزیزانشان را بیشتر از قبل احساس میکنند...

#پست_ورق_زدنی 

برسد به دست رئيس جمهور📜
Hasti Mahdavifar Instagram - تقديم به تمام کسانی که امشب جای خالی عزیزانشان را بیشتر از قبل احساس میکنند...

#پست_ورق_زدنی 

برسد به دست رئيس جمهور📜
Hasti Mahdavifar Instagram - تقديم به تمام کسانی که امشب جای خالی عزیزانشان را بیشتر از قبل احساس میکنند...

#پست_ورق_زدنی 

برسد به دست رئيس جمهور📜
Hasti Mahdavifar Instagram - خب سلام. یه مجموعه عکس از ماجرای نیمروز-رد خون همراه با توضيحات :
.
عکس اول : صحنه آمادس .کارگردان خواب هستن،با سر دردی شدید. منم با اخم منتظر بیدار شدن ایشان.
.
عکس دوم : بهنوش جانم (معروف به مامی) در حال گرفتن ماچی شدید از بنده
.
عکس سوم:کارگردان زمانی که نمیخواد هیچ حرفی رو بشنوه!
.
عکس چهارم: مذاکرات من و گارکردان و تلاش من برای به کُرسی نشوندن حرف خودم و ابراهیم امینی (نویسنده ) در هاله ای از ابهام که پیش خودش داره میگه پس من اینجا چی کاره ام!
.
عکس پنجم: اها این عکس . یه عکس آنالوگ که مجید طالبی گرفته ، من نشسته در صحرا،همراه با غروب،با پایی سبز و فکر کردن به فرق بین پا داشتن و نداشتن!
.
عکس ششم: تقریبا جمعی از سر گروه ها زمانی که هنوز رو فُرم و سرِ پا بودن.
.
عکس هفتم : اهااا اینم خیلی نکته داره، گروه کارگردانی همراه با گروه صدا تصویر.
 اما نکته: اون کتِ قرمزی که تن منه بعد گرفتن این سکانس ناگهان غیب شد. ینی در واقع پیچونده شد.ینی در حقیقت دزدیده شد. حالا من اسم نمیبرم توسط کی...
.
عکس هشتم :کارگردان مشغول خاراندن پایش، و عکاس مشغول خوابی عمیق.
.
عکس نهم : من در حال غش غش خندیدن، یادم نیست به چی ! اما برام چیز طبیعی ای بود این خنده های از ته دل سر این کار. کلا کارم فقط خندیدن بود اونجا. ینی ناخواسته از همه ی حرکات و سکنات و حرفای دوستان خنده ام میگرفت.
.
عکس دهم : خب ،این عکس سه تا عکسه . از بالا سمت چپ : اختلاف بین کارگردان و دستیارش امیرحسین.
از بالا سمت راست : تفاهم بین کارگردان و دستیارش.
عکس پایین : تکرار دائم اختلاف و تفاهم در طول فیلمبرداری بین کارگردان و دستیارش امیر حسین.
نظر من راجع به عکس آخر : بیشتر داره میگه : از کجا اومدی ؟ 
ازین ور اومدیم.
کجا داری میری؟ 
نمیدونم بریم ببینیم چی میشه دیگه...
.
پ.ن اول : بقیه عکسا با توضیحاتشون رو میذارم استوری (اینجا دیگه جا نداشت)
.
پ.ن دوم : بخشی از این عکسها رو مجید طالبی گرفته ، بخشی رو من، و بخشی ناصر میرخانی
Hasti Mahdavifar Instagram - خب سلام. یه مجموعه عکس از ماجرای نیمروز-رد خون همراه با توضيحات :
.
عکس اول : صحنه آمادس .کارگردان خواب هستن،با سر دردی شدید. منم با اخم منتظر بیدار شدن ایشان.
.
عکس دوم : بهنوش جانم (معروف به مامی) در حال گرفتن ماچی شدید از بنده
.
عکس سوم:کارگردان زمانی که نمیخواد هیچ حرفی رو بشنوه!
.
عکس چهارم: مذاکرات من و گارکردان و تلاش من برای به کُرسی نشوندن حرف خودم و ابراهیم امینی (نویسنده ) در هاله ای از ابهام که پیش خودش داره میگه پس من اینجا چی کاره ام!
.
عکس پنجم: اها این عکس . یه عکس آنالوگ که مجید طالبی گرفته ، من نشسته در صحرا،همراه با غروب،با پایی سبز و فکر کردن به فرق بین پا داشتن و نداشتن!
.
عکس ششم: تقریبا جمعی از سر گروه ها زمانی که هنوز رو فُرم و سرِ پا بودن.
.
عکس هفتم : اهااا اینم خیلی نکته داره، گروه کارگردانی همراه با گروه صدا تصویر.
 اما نکته: اون کتِ قرمزی که تن منه بعد گرفتن این سکانس ناگهان غیب شد. ینی در واقع پیچونده شد.ینی در حقیقت دزدیده شد. حالا من اسم نمیبرم توسط کی...
.
عکس هشتم :کارگردان مشغول خاراندن پایش، و عکاس مشغول خوابی عمیق.
.
عکس نهم : من در حال غش غش خندیدن، یادم نیست به چی ! اما برام چیز طبیعی ای بود این خنده های از ته دل سر این کار. کلا کارم فقط خندیدن بود اونجا. ینی ناخواسته از همه ی حرکات و سکنات و حرفای دوستان خنده ام میگرفت.
.
عکس دهم : خب ،این عکس سه تا عکسه . از بالا سمت چپ : اختلاف بین کارگردان و دستیارش امیرحسین.
از بالا سمت راست : تفاهم بین کارگردان و دستیارش.
عکس پایین : تکرار دائم اختلاف و تفاهم در طول فیلمبرداری بین کارگردان و دستیارش امیر حسین.
نظر من راجع به عکس آخر : بیشتر داره میگه : از کجا اومدی ؟ 
ازین ور اومدیم.
کجا داری میری؟ 
نمیدونم بریم ببینیم چی میشه دیگه...
.
پ.ن اول : بقیه عکسا با توضیحاتشون رو میذارم استوری (اینجا دیگه جا نداشت)
.
پ.ن دوم : بخشی از این عکسها رو مجید طالبی گرفته ، بخشی رو من، و بخشی ناصر میرخانی
Hasti Mahdavifar Instagram - خب سلام. یه مجموعه عکس از ماجرای نیمروز-رد خون همراه با توضيحات :
.
عکس اول : صحنه آمادس .کارگردان خواب هستن،با سر دردی شدید. منم با اخم منتظر بیدار شدن ایشان.
.
عکس دوم : بهنوش جانم (معروف به مامی) در حال گرفتن ماچی شدید از بنده
.
عکس سوم:کارگردان زمانی که نمیخواد هیچ حرفی رو بشنوه!
.
عکس چهارم: مذاکرات من و گارکردان و تلاش من برای به کُرسی نشوندن حرف خودم و ابراهیم امینی (نویسنده ) در هاله ای از ابهام که پیش خودش داره میگه پس من اینجا چی کاره ام!
.
عکس پنجم: اها این عکس . یه عکس آنالوگ که مجید طالبی گرفته ، من نشسته در صحرا،همراه با غروب،با پایی سبز و فکر کردن به فرق بین پا داشتن و نداشتن!
.
عکس ششم: تقریبا جمعی از سر گروه ها زمانی که هنوز رو فُرم و سرِ پا بودن.
.
عکس هفتم : اهااا اینم خیلی نکته داره، گروه کارگردانی همراه با گروه صدا تصویر.
 اما نکته: اون کتِ قرمزی که تن منه بعد گرفتن این سکانس ناگهان غیب شد. ینی در واقع پیچونده شد.ینی در حقیقت دزدیده شد. حالا من اسم نمیبرم توسط کی...
.
عکس هشتم :کارگردان مشغول خاراندن پایش، و عکاس مشغول خوابی عمیق.
.
عکس نهم : من در حال غش غش خندیدن، یادم نیست به چی ! اما برام چیز طبیعی ای بود این خنده های از ته دل سر این کار. کلا کارم فقط خندیدن بود اونجا. ینی ناخواسته از همه ی حرکات و سکنات و حرفای دوستان خنده ام میگرفت.
.
عکس دهم : خب ،این عکس سه تا عکسه . از بالا سمت چپ : اختلاف بین کارگردان و دستیارش امیرحسین.
از بالا سمت راست : تفاهم بین کارگردان و دستیارش.
عکس پایین : تکرار دائم اختلاف و تفاهم در طول فیلمبرداری بین کارگردان و دستیارش امیر حسین.
نظر من راجع به عکس آخر : بیشتر داره میگه : از کجا اومدی ؟ 
ازین ور اومدیم.
کجا داری میری؟ 
نمیدونم بریم ببینیم چی میشه دیگه...
.
پ.ن اول : بقیه عکسا با توضیحاتشون رو میذارم استوری (اینجا دیگه جا نداشت)
.
پ.ن دوم : بخشی از این عکسها رو مجید طالبی گرفته ، بخشی رو من، و بخشی ناصر میرخانی
Hasti Mahdavifar Instagram - خب سلام. یه مجموعه عکس از ماجرای نیمروز-رد خون همراه با توضيحات :
.
عکس اول : صحنه آمادس .کارگردان خواب هستن،با سر دردی شدید. منم با اخم منتظر بیدار شدن ایشان.
.
عکس دوم : بهنوش جانم (معروف به مامی) در حال گرفتن ماچی شدید از بنده
.
عکس سوم:کارگردان زمانی که نمیخواد هیچ حرفی رو بشنوه!
.
عکس چهارم: مذاکرات من و گارکردان و تلاش من برای به کُرسی نشوندن حرف خودم و ابراهیم امینی (نویسنده ) در هاله ای از ابهام که پیش خودش داره میگه پس من اینجا چی کاره ام!
.
عکس پنجم: اها این عکس . یه عکس آنالوگ که مجید طالبی گرفته ، من نشسته در صحرا،همراه با غروب،با پایی سبز و فکر کردن به فرق بین پا داشتن و نداشتن!
.
عکس ششم: تقریبا جمعی از سر گروه ها زمانی که هنوز رو فُرم و سرِ پا بودن.
.
عکس هفتم : اهااا اینم خیلی نکته داره، گروه کارگردانی همراه با گروه صدا تصویر.
 اما نکته: اون کتِ قرمزی که تن منه بعد گرفتن این سکانس ناگهان غیب شد. ینی در واقع پیچونده شد.ینی در حقیقت دزدیده شد. حالا من اسم نمیبرم توسط کی...
.
عکس هشتم :کارگردان مشغول خاراندن پایش، و عکاس مشغول خوابی عمیق.
.
عکس نهم : من در حال غش غش خندیدن، یادم نیست به چی ! اما برام چیز طبیعی ای بود این خنده های از ته دل سر این کار. کلا کارم فقط خندیدن بود اونجا. ینی ناخواسته از همه ی حرکات و سکنات و حرفای دوستان خنده ام میگرفت.
.
عکس دهم : خب ،این عکس سه تا عکسه . از بالا سمت چپ : اختلاف بین کارگردان و دستیارش امیرحسین.
از بالا سمت راست : تفاهم بین کارگردان و دستیارش.
عکس پایین : تکرار دائم اختلاف و تفاهم در طول فیلمبرداری بین کارگردان و دستیارش امیر حسین.
نظر من راجع به عکس آخر : بیشتر داره میگه : از کجا اومدی ؟ 
ازین ور اومدیم.
کجا داری میری؟ 
نمیدونم بریم ببینیم چی میشه دیگه...
.
پ.ن اول : بقیه عکسا با توضیحاتشون رو میذارم استوری (اینجا دیگه جا نداشت)
.
پ.ن دوم : بخشی از این عکسها رو مجید طالبی گرفته ، بخشی رو من، و بخشی ناصر میرخانی
Hasti Mahdavifar Instagram - خب سلام. یه مجموعه عکس از ماجرای نیمروز-رد خون همراه با توضيحات :
.
عکس اول : صحنه آمادس .کارگردان خواب هستن،با سر دردی شدید. منم با اخم منتظر بیدار شدن ایشان.
.
عکس دوم : بهنوش جانم (معروف به مامی) در حال گرفتن ماچی شدید از بنده
.
عکس سوم:کارگردان زمانی که نمیخواد هیچ حرفی رو بشنوه!
.
عکس چهارم: مذاکرات من و گارکردان و تلاش من برای به کُرسی نشوندن حرف خودم و ابراهیم امینی (نویسنده ) در هاله ای از ابهام که پیش خودش داره میگه پس من اینجا چی کاره ام!
.
عکس پنجم: اها این عکس . یه عکس آنالوگ که مجید طالبی گرفته ، من نشسته در صحرا،همراه با غروب،با پایی سبز و فکر کردن به فرق بین پا داشتن و نداشتن!
.
عکس ششم: تقریبا جمعی از سر گروه ها زمانی که هنوز رو فُرم و سرِ پا بودن.
.
عکس هفتم : اهااا اینم خیلی نکته داره، گروه کارگردانی همراه با گروه صدا تصویر.
 اما نکته: اون کتِ قرمزی که تن منه بعد گرفتن این سکانس ناگهان غیب شد. ینی در واقع پیچونده شد.ینی در حقیقت دزدیده شد. حالا من اسم نمیبرم توسط کی...
.
عکس هشتم :کارگردان مشغول خاراندن پایش، و عکاس مشغول خوابی عمیق.
.
عکس نهم : من در حال غش غش خندیدن، یادم نیست به چی ! اما برام چیز طبیعی ای بود این خنده های از ته دل سر این کار. کلا کارم فقط خندیدن بود اونجا. ینی ناخواسته از همه ی حرکات و سکنات و حرفای دوستان خنده ام میگرفت.
.
عکس دهم : خب ،این عکس سه تا عکسه . از بالا سمت چپ : اختلاف بین کارگردان و دستیارش امیرحسین.
از بالا سمت راست : تفاهم بین کارگردان و دستیارش.
عکس پایین : تکرار دائم اختلاف و تفاهم در طول فیلمبرداری بین کارگردان و دستیارش امیر حسین.
نظر من راجع به عکس آخر : بیشتر داره میگه : از کجا اومدی ؟ 
ازین ور اومدیم.
کجا داری میری؟ 
نمیدونم بریم ببینیم چی میشه دیگه...
.
پ.ن اول : بقیه عکسا با توضیحاتشون رو میذارم استوری (اینجا دیگه جا نداشت)
.
پ.ن دوم : بخشی از این عکسها رو مجید طالبی گرفته ، بخشی رو من، و بخشی ناصر میرخانی
Hasti Mahdavifar Instagram - خب سلام. یه مجموعه عکس از ماجرای نیمروز-رد خون همراه با توضيحات :
.
عکس اول : صحنه آمادس .کارگردان خواب هستن،با سر دردی شدید. منم با اخم منتظر بیدار شدن ایشان.
.
عکس دوم : بهنوش جانم (معروف به مامی) در حال گرفتن ماچی شدید از بنده
.
عکس سوم:کارگردان زمانی که نمیخواد هیچ حرفی رو بشنوه!
.
عکس چهارم: مذاکرات من و گارکردان و تلاش من برای به کُرسی نشوندن حرف خودم و ابراهیم امینی (نویسنده ) در هاله ای از ابهام که پیش خودش داره میگه پس من اینجا چی کاره ام!
.
عکس پنجم: اها این عکس . یه عکس آنالوگ که مجید طالبی گرفته ، من نشسته در صحرا،همراه با غروب،با پایی سبز و فکر کردن به فرق بین پا داشتن و نداشتن!
.
عکس ششم: تقریبا جمعی از سر گروه ها زمانی که هنوز رو فُرم و سرِ پا بودن.
.
عکس هفتم : اهااا اینم خیلی نکته داره، گروه کارگردانی همراه با گروه صدا تصویر.
 اما نکته: اون کتِ قرمزی که تن منه بعد گرفتن این سکانس ناگهان غیب شد. ینی در واقع پیچونده شد.ینی در حقیقت دزدیده شد. حالا من اسم نمیبرم توسط کی...
.
عکس هشتم :کارگردان مشغول خاراندن پایش، و عکاس مشغول خوابی عمیق.
.
عکس نهم : من در حال غش غش خندیدن، یادم نیست به چی ! اما برام چیز طبیعی ای بود این خنده های از ته دل سر این کار. کلا کارم فقط خندیدن بود اونجا. ینی ناخواسته از همه ی حرکات و سکنات و حرفای دوستان خنده ام میگرفت.
.
عکس دهم : خب ،این عکس سه تا عکسه . از بالا سمت چپ : اختلاف بین کارگردان و دستیارش امیرحسین.
از بالا سمت راست : تفاهم بین کارگردان و دستیارش.
عکس پایین : تکرار دائم اختلاف و تفاهم در طول فیلمبرداری بین کارگردان و دستیارش امیر حسین.
نظر من راجع به عکس آخر : بیشتر داره میگه : از کجا اومدی ؟ 
ازین ور اومدیم.
کجا داری میری؟ 
نمیدونم بریم ببینیم چی میشه دیگه...
.
پ.ن اول : بقیه عکسا با توضیحاتشون رو میذارم استوری (اینجا دیگه جا نداشت)
.
پ.ن دوم : بخشی از این عکسها رو مجید طالبی گرفته ، بخشی رو من، و بخشی ناصر میرخانی
Hasti Mahdavifar Instagram - خب سلام. یه مجموعه عکس از ماجرای نیمروز-رد خون همراه با توضيحات :
.
عکس اول : صحنه آمادس .کارگردان خواب هستن،با سر دردی شدید. منم با اخم منتظر بیدار شدن ایشان.
.
عکس دوم : بهنوش جانم (معروف به مامی) در حال گرفتن ماچی شدید از بنده
.
عکس سوم:کارگردان زمانی که نمیخواد هیچ حرفی رو بشنوه!
.
عکس چهارم: مذاکرات من و گارکردان و تلاش من برای به کُرسی نشوندن حرف خودم و ابراهیم امینی (نویسنده ) در هاله ای از ابهام که پیش خودش داره میگه پس من اینجا چی کاره ام!
.
عکس پنجم: اها این عکس . یه عکس آنالوگ که مجید طالبی گرفته ، من نشسته در صحرا،همراه با غروب،با پایی سبز و فکر کردن به فرق بین پا داشتن و نداشتن!
.
عکس ششم: تقریبا جمعی از سر گروه ها زمانی که هنوز رو فُرم و سرِ پا بودن.
.
عکس هفتم : اهااا اینم خیلی نکته داره، گروه کارگردانی همراه با گروه صدا تصویر.
 اما نکته: اون کتِ قرمزی که تن منه بعد گرفتن این سکانس ناگهان غیب شد. ینی در واقع پیچونده شد.ینی در حقیقت دزدیده شد. حالا من اسم نمیبرم توسط کی...
.
عکس هشتم :کارگردان مشغول خاراندن پایش، و عکاس مشغول خوابی عمیق.
.
عکس نهم : من در حال غش غش خندیدن، یادم نیست به چی ! اما برام چیز طبیعی ای بود این خنده های از ته دل سر این کار. کلا کارم فقط خندیدن بود اونجا. ینی ناخواسته از همه ی حرکات و سکنات و حرفای دوستان خنده ام میگرفت.
.
عکس دهم : خب ،این عکس سه تا عکسه . از بالا سمت چپ : اختلاف بین کارگردان و دستیارش امیرحسین.
از بالا سمت راست : تفاهم بین کارگردان و دستیارش.
عکس پایین : تکرار دائم اختلاف و تفاهم در طول فیلمبرداری بین کارگردان و دستیارش امیر حسین.
نظر من راجع به عکس آخر : بیشتر داره میگه : از کجا اومدی ؟ 
ازین ور اومدیم.
کجا داری میری؟ 
نمیدونم بریم ببینیم چی میشه دیگه...
.
پ.ن اول : بقیه عکسا با توضیحاتشون رو میذارم استوری (اینجا دیگه جا نداشت)
.
پ.ن دوم : بخشی از این عکسها رو مجید طالبی گرفته ، بخشی رو من، و بخشی ناصر میرخانی
Hasti Mahdavifar Instagram - خب سلام. یه مجموعه عکس از ماجرای نیمروز-رد خون همراه با توضيحات :
.
عکس اول : صحنه آمادس .کارگردان خواب هستن،با سر دردی شدید. منم با اخم منتظر بیدار شدن ایشان.
.
عکس دوم : بهنوش جانم (معروف به مامی) در حال گرفتن ماچی شدید از بنده
.
عکس سوم:کارگردان زمانی که نمیخواد هیچ حرفی رو بشنوه!
.
عکس چهارم: مذاکرات من و گارکردان و تلاش من برای به کُرسی نشوندن حرف خودم و ابراهیم امینی (نویسنده ) در هاله ای از ابهام که پیش خودش داره میگه پس من اینجا چی کاره ام!
.
عکس پنجم: اها این عکس . یه عکس آنالوگ که مجید طالبی گرفته ، من نشسته در صحرا،همراه با غروب،با پایی سبز و فکر کردن به فرق بین پا داشتن و نداشتن!
.
عکس ششم: تقریبا جمعی از سر گروه ها زمانی که هنوز رو فُرم و سرِ پا بودن.
.
عکس هفتم : اهااا اینم خیلی نکته داره، گروه کارگردانی همراه با گروه صدا تصویر.
 اما نکته: اون کتِ قرمزی که تن منه بعد گرفتن این سکانس ناگهان غیب شد. ینی در واقع پیچونده شد.ینی در حقیقت دزدیده شد. حالا من اسم نمیبرم توسط کی...
.
عکس هشتم :کارگردان مشغول خاراندن پایش، و عکاس مشغول خوابی عمیق.
.
عکس نهم : من در حال غش غش خندیدن، یادم نیست به چی ! اما برام چیز طبیعی ای بود این خنده های از ته دل سر این کار. کلا کارم فقط خندیدن بود اونجا. ینی ناخواسته از همه ی حرکات و سکنات و حرفای دوستان خنده ام میگرفت.
.
عکس دهم : خب ،این عکس سه تا عکسه . از بالا سمت چپ : اختلاف بین کارگردان و دستیارش امیرحسین.
از بالا سمت راست : تفاهم بین کارگردان و دستیارش.
عکس پایین : تکرار دائم اختلاف و تفاهم در طول فیلمبرداری بین کارگردان و دستیارش امیر حسین.
نظر من راجع به عکس آخر : بیشتر داره میگه : از کجا اومدی ؟ 
ازین ور اومدیم.
کجا داری میری؟ 
نمیدونم بریم ببینیم چی میشه دیگه...
.
پ.ن اول : بقیه عکسا با توضیحاتشون رو میذارم استوری (اینجا دیگه جا نداشت)
.
پ.ن دوم : بخشی از این عکسها رو مجید طالبی گرفته ، بخشی رو من، و بخشی ناصر میرخانی
Hasti Mahdavifar Instagram - خب سلام. یه مجموعه عکس از ماجرای نیمروز-رد خون همراه با توضيحات :
.
عکس اول : صحنه آمادس .کارگردان خواب هستن،با سر دردی شدید. منم با اخم منتظر بیدار شدن ایشان.
.
عکس دوم : بهنوش جانم (معروف به مامی) در حال گرفتن ماچی شدید از بنده
.
عکس سوم:کارگردان زمانی که نمیخواد هیچ حرفی رو بشنوه!
.
عکس چهارم: مذاکرات من و گارکردان و تلاش من برای به کُرسی نشوندن حرف خودم و ابراهیم امینی (نویسنده ) در هاله ای از ابهام که پیش خودش داره میگه پس من اینجا چی کاره ام!
.
عکس پنجم: اها این عکس . یه عکس آنالوگ که مجید طالبی گرفته ، من نشسته در صحرا،همراه با غروب،با پایی سبز و فکر کردن به فرق بین پا داشتن و نداشتن!
.
عکس ششم: تقریبا جمعی از سر گروه ها زمانی که هنوز رو فُرم و سرِ پا بودن.
.
عکس هفتم : اهااا اینم خیلی نکته داره، گروه کارگردانی همراه با گروه صدا تصویر.
 اما نکته: اون کتِ قرمزی که تن منه بعد گرفتن این سکانس ناگهان غیب شد. ینی در واقع پیچونده شد.ینی در حقیقت دزدیده شد. حالا من اسم نمیبرم توسط کی...
.
عکس هشتم :کارگردان مشغول خاراندن پایش، و عکاس مشغول خوابی عمیق.
.
عکس نهم : من در حال غش غش خندیدن، یادم نیست به چی ! اما برام چیز طبیعی ای بود این خنده های از ته دل سر این کار. کلا کارم فقط خندیدن بود اونجا. ینی ناخواسته از همه ی حرکات و سکنات و حرفای دوستان خنده ام میگرفت.
.
عکس دهم : خب ،این عکس سه تا عکسه . از بالا سمت چپ : اختلاف بین کارگردان و دستیارش امیرحسین.
از بالا سمت راست : تفاهم بین کارگردان و دستیارش.
عکس پایین : تکرار دائم اختلاف و تفاهم در طول فیلمبرداری بین کارگردان و دستیارش امیر حسین.
نظر من راجع به عکس آخر : بیشتر داره میگه : از کجا اومدی ؟ 
ازین ور اومدیم.
کجا داری میری؟ 
نمیدونم بریم ببینیم چی میشه دیگه...
.
پ.ن اول : بقیه عکسا با توضیحاتشون رو میذارم استوری (اینجا دیگه جا نداشت)
.
پ.ن دوم : بخشی از این عکسها رو مجید طالبی گرفته ، بخشی رو من، و بخشی ناصر میرخانی
Hasti Mahdavifar Instagram - خب سلام. یه مجموعه عکس از ماجرای نیمروز-رد خون همراه با توضيحات :
.
عکس اول : صحنه آمادس .کارگردان خواب هستن،با سر دردی شدید. منم با اخم منتظر بیدار شدن ایشان.
.
عکس دوم : بهنوش جانم (معروف به مامی) در حال گرفتن ماچی شدید از بنده
.
عکس سوم:کارگردان زمانی که نمیخواد هیچ حرفی رو بشنوه!
.
عکس چهارم: مذاکرات من و گارکردان و تلاش من برای به کُرسی نشوندن حرف خودم و ابراهیم امینی (نویسنده ) در هاله ای از ابهام که پیش خودش داره میگه پس من اینجا چی کاره ام!
.
عکس پنجم: اها این عکس . یه عکس آنالوگ که مجید طالبی گرفته ، من نشسته در صحرا،همراه با غروب،با پایی سبز و فکر کردن به فرق بین پا داشتن و نداشتن!
.
عکس ششم: تقریبا جمعی از سر گروه ها زمانی که هنوز رو فُرم و سرِ پا بودن.
.
عکس هفتم : اهااا اینم خیلی نکته داره، گروه کارگردانی همراه با گروه صدا تصویر.
 اما نکته: اون کتِ قرمزی که تن منه بعد گرفتن این سکانس ناگهان غیب شد. ینی در واقع پیچونده شد.ینی در حقیقت دزدیده شد. حالا من اسم نمیبرم توسط کی...
.
عکس هشتم :کارگردان مشغول خاراندن پایش، و عکاس مشغول خوابی عمیق.
.
عکس نهم : من در حال غش غش خندیدن، یادم نیست به چی ! اما برام چیز طبیعی ای بود این خنده های از ته دل سر این کار. کلا کارم فقط خندیدن بود اونجا. ینی ناخواسته از همه ی حرکات و سکنات و حرفای دوستان خنده ام میگرفت.
.
عکس دهم : خب ،این عکس سه تا عکسه . از بالا سمت چپ : اختلاف بین کارگردان و دستیارش امیرحسین.
از بالا سمت راست : تفاهم بین کارگردان و دستیارش.
عکس پایین : تکرار دائم اختلاف و تفاهم در طول فیلمبرداری بین کارگردان و دستیارش امیر حسین.
نظر من راجع به عکس آخر : بیشتر داره میگه : از کجا اومدی ؟ 
ازین ور اومدیم.
کجا داری میری؟ 
نمیدونم بریم ببینیم چی میشه دیگه...
.
پ.ن اول : بقیه عکسا با توضیحاتشون رو میذارم استوری (اینجا دیگه جا نداشت)
.
پ.ن دوم : بخشی از این عکسها رو مجید طالبی گرفته ، بخشی رو من، و بخشی ناصر میرخانی
Hasti Mahdavifar Instagram - سلام بابا 
امروز هفدهم اردیبهشت تو این ساعت دقیقا شد شونزده سال که رفتی ...🕊
Hasti Mahdavifar Instagram - Photo by: me 
.
#spiderman #venice #adidas #venicecarnival #veniceitaly #streetphotography #streetphotographer #streetphotographersmagazine #streetphotographers #streetleaks #tspf #reportagespotlight #portbox #instagram #everybodystreet #canon  #canonphotography
Hasti Mahdavifar Instagram - نامه ای به مسئول محترم .
سلام 
ببخشيدا ، معذرت ميخوام ، شرمنده كه مزاحمتون شدم ، ميدونم سرتون هم شلوغه الان و گرفتارين ، ولي ميخواستم سوال كنم دامپزشك ها رو جزو كادر درمان حساب نكردين احيانا ؟! 
جهت تزريق واكسن ميپرسم. 
بازم ببخشيد .يه وقت فكرنكنيد من فضولم ها، كنجكاوم.
سواله به هر حال ...پيش مياد . باي 
.
پ.ن : اگر گذرتون به کلینیک ها و بيمارستان هاي دامپزشكي بيوفته ، متوجه ميشيد كه به دليل مراجعه ي بسيار زياد مردم چقدر محيط براي پزشكان و پرسنل پر خطر است .
Photo by: me
#دامپزشک #دامپزشکان #دامپزشکی #واکسن #کووید۱۹ 
. 
#covid_19 #vet #pet 
#dogs #cats #animals #streetphotographers #streetnight #streephotography #streetphotographer #pavia #paviaitaly #italy #streetlife #tspf #reportagespotlight #everybodystreet #portbox #instagram #canon #canonphotography
Hasti Mahdavifar Instagram - 🎬ماجرای نیمروز_ردخون از بیست و هشتم فروردین در شبکه ی نمایش خانگی.
کارگردان : محمد حسین مهدویان
تهیه کنند : سید محمود رضوی 
عکس از : @majidtalebi 
@nimroozmovie
Hasti Mahdavifar Instagram - #دوربين_باباش
.
عكس از : @behzadomrani
.
#negativephotography
#analogphotography
Hasti Mahdavifar Instagram - بیست و‌ نه ... ممنونم از لطف همه تون 🙏🏽❤️
Hasti Mahdavifar Instagram - چه موهاي زيبايي ژينا ...
.
#مهسا_امینی
Hasti Mahdavifar Instagram - Photo by : me .
#streetphotography #streetphotographers ##streetphotographersmagazine #tehranstreetphotofestival #tspf #instagram #iran #tehran #dog #coronavirus #hungrydog #dogsarefamily #streetleaks #humans #peaple #coldweather
Hasti Mahdavifar Instagram - گفتم علی نرو گیر می کنی ...🖤
.
#پلاسکو 
Photo by : me
Hasti Mahdavifar Instagram - يادآوري روزهاي قرنطينه  ي ٣٣ روزه. فكر كنم اين ويدئو رو ششم يا هفتم فرودين گرفتم.ميخواستم تا ابد بمونم تو خونه . نشد . نذاشتن. .
.

آخرش يكي از فيلماي مورد علاقه م رو ميبينم. يه جمله ي معروفي اين فيلم داره كه روي مجله نوشته شده بود . اما من بهش اعتقادي ندارم . اما شديدا به اينكه شياطين با تمام قوا كماكان زنده هستند معتقدم. همه آنها چهره هایی معصوم عین کودکان دارند،فقط بايد ياد بگيريم عين يه مادر بغلشون نكنيم . بايد ياد بگيريم به اجبار ديگران و تحت تاثير عواطف ازشون پرستاري نكنيم. و گرنه اين چرخه كه بي پايانه...
.
#حرفاي_مادر_بزرگي
#اسم_فيلم_چيست؟
#بله_من_زورم_زياده
.
پ.ن ١: نه يادمون بره نه برامون عادي بشه. كرونا هنوز نرفته و به قوت خود باقيست.
پ.ن ٢ براي پاسخ به سوالات : ميز تلويزيون (ساخته ي دست خودم )صد و پنجاه كيلوست. در نتيجه تخت (ساخته ي دست خودم ) بايد ميومد تو سالن.
پ.ن ٣ پاسخ به سوالات : بيوتي چرا نيست؟ نميتونم بگم .اما گربه ي پشت پنجره و پاندا كامان به قدرت خود باقي اند.
Hasti Mahdavifar Instagram - رونمایی از پوستر رسمی «هفت و نیم» در آستانه اکران

پوستر رسمی و ایرانی فیلم «هفت و نیم» با طرحی از وحید عبدالحسینی منتشر شد.
به گزارش روابط عمومی فیلم، «هفت و نیم» به کارگردانی و نویسندگی نوید محمودی و تهیه کنندگی جمشید محمودی از سه شنبه 14 مردادماه به صورت آنلاین اکران می شود و در آستانه اکران پوستر ایرانی این فیلم منتشر شد.
این فیلم از سه شنبه ساعت 20:00 در سامانه فیلیمو و نماوا به نمایش درمی آید.
«هفت و نیم» محصول مشترک ایران و افغانستان است که سال گذشته در جشنواره بین المللی فیلم بوسان افتتاح شده و مورد استقبال منتقدان آسیایی قرار گرفته است. فیلم ماجرای زندگی هفت دختر افغانی و ایرانی را در هفت اپیزود روایت می کند. نوید محمودی غزال طلایی جشنواره جهانی فیلم پارسی را  برای این فیلم دریافت کرد.فیلم در بیش از ده فستیوال جهانی فیلم حضور موفق داشته است 
بازیگران به ترتیب قصه‌ها عبارتند از:
قصه شبانه: ندا جبرائیلی، شادی مختاری، آتیه جاوید 
قصه نگار: هستی مهدوی، محمدرضا غفاری 
قصه ناهید: آناهیتا افشار، علی رضا کمالی نژاد 
قصه فرشته: فرشته حسینی ، حسین مهری، رویا جاویدنیا ، هانیه قاسمی 
قصه نیلوفر: شیدا خلیق ،علی رضا استادی 
قصه شکر: متین حیدری نیا ، روژان تقی زاده
Hasti Mahdavifar Instagram - 🖤

#ایران 
#دختران_ايران 
#مهسا_امینی
Hasti Mahdavifar Instagram - 🖤

#ایران 
#دختران_ايران 
#مهسا_امینی
Hasti Mahdavifar Instagram - Photo by : me 
.
#mourning #lamentation #ashoura #covid_19 #coronavirus #streetphotographersmagazine #instagram #portbox #streetleaks #streetlife #streetphotographersfdn #trentparke #everybodystreet #streetphotography #streetphotographer #streetphotographers #tspf #peaple #peaple_and_world #natgeo #canonphotography #canon #canon60d #tehran #iran
Hasti Mahdavifar Instagram - سلام بابا 👋🏻
هجده سال شد كه نيستي .
ای کاش بودی می دیدی...
Hasti Mahdavifar Instagram - به نام خداوند رنگین کمان.... که مرده ...اره ، خدا مرده ... دیگه کم‌کم ‌‌باید بیدار میشد....داره زیادی طول میکشه خوابیدنش... #کیان‌_‌پیرفلک  #مهسا‌امینی
Hasti Mahdavifar Instagram - به نام خداوند رنگین کمان.... که مرده ...اره ، خدا مرده ... دیگه کم‌کم ‌‌باید بیدار میشد....داره زیادی طول میکشه خوابیدنش... #کیان‌_‌پیرفلک  #مهسا‌امینی
Hasti Mahdavifar Instagram - از اين صحنه زيبا تر نه ديده ام ، و نه ديگر ميبينم ... ❤️✨ 
.
#زهراامیرابراهیمی  #فستيوال_كن #كن
Hasti Mahdavifar Instagram - از اين صحنه زيبا تر نه ديده ام ، و نه ديگر ميبينم ... ❤️✨ 
.
#زهراامیرابراهیمی  #فستيوال_كن #كن
Hasti Mahdavifar Instagram - سلام بابا 
نوزده سال شد كه رفتی... 
خوبه كه نيستی ببینی...
Hasti Mahdavifar Instagram - از مجموعه سنگین 
Photos by me
.
#florenceacademyofart #florence #italy #canon #canonphotography #streetphotographers #instagram #streetleaks
Hasti Mahdavifar Instagram - از مجموعه سنگین 
Photos by me
.
#florenceacademyofart #florence #italy #canon #canonphotography #streetphotographers #instagram #streetleaks
Hasti Mahdavifar Instagram - از مجموعه سنگین 
Photos by me
.
#florenceacademyofart #florence #italy #canon #canonphotography #streetphotographers #instagram #streetleaks
Hasti Mahdavifar Instagram - Photo by : me 
#streetphotography #photography #streetphotographer  #streetphotographersmagazine #tehranstreetphotofestival #streetleaks #instagram
Hasti Mahdavifar Instagram - ⚽️🤛🏻
Photo by : me
#italy #football #venice
Hasti Mahdavifar Instagram - Photo by : me .
#streetphotography #streetphotographersmagazine #streetphotographer #dogs #coronavirus #tehranstreetphotofestival #tehranstreetphotographyfestival #streetleaks #foggy #feedinganimals #instagram #tehran #northoftehran
Hasti Mahdavifar Instagram - فستیوال فیلم کوتاه ارمنستان ♥️
یک روز در شهر زیبای دلیجان 
@yerevanshortfilmfestival : thank you for everything.☄️
I always love you🫶🏻✨♥️
Hasti Mahdavifar Instagram - فستیوال فیلم کوتاه ارمنستان ♥️
یک روز در شهر زیبای دلیجان 
@yerevanshortfilmfestival : thank you for everything.☄️
I always love you🫶🏻✨♥️
Hasti Mahdavifar Instagram - فستیوال فیلم کوتاه ارمنستان ♥️
یک روز در شهر زیبای دلیجان 
@yerevanshortfilmfestival : thank you for everything.☄️
I always love you🫶🏻✨♥️
Hasti Mahdavifar Instagram - فستیوال فیلم کوتاه ارمنستان ♥️
یک روز در شهر زیبای دلیجان 
@yerevanshortfilmfestival : thank you for everything.☄️
I always love you🫶🏻✨♥️
Hasti Mahdavifar Instagram - فستیوال فیلم کوتاه ارمنستان ♥️
یک روز در شهر زیبای دلیجان 
@yerevanshortfilmfestival : thank you for everything.☄️
I always love you🫶🏻✨♥️
Hasti Mahdavifar Instagram - فستیوال فیلم کوتاه ارمنستان ♥️
یک روز در شهر زیبای دلیجان 
@yerevanshortfilmfestival : thank you for everything.☄️
I always love you🫶🏻✨♥️
Hasti Mahdavifar Instagram - از مجموعه آيز وايد شات.
پسر براي دختر ماسك كلمبينا ميزند . ونيزي ها هر ساله كارناوال جالبي دارند. 
قبل از شروع دوره ي چهل روزه ي گياه خواري ، و پرهيز از اعمالي كه برايشان گناه تعريف شده ، جشن و پايكوبي برگزار ميكنند تا بعد از آن به نيايش مشغول شوند . ماسك ميزنند ، و اتفاقا عكس فلسفه اي كه نقاب دارد ، اين بار تلاش ميكنند خود را نزديك به چيزي كه دوست دارند نشان دهند . 
فقير و غني يكي ميشوند و دو هفته را به خوشگذراني ميپردازند . 
گاهي هم با پوشيدن لباس هايي فاخر سعي ميكنند سياسيون و دولتمردانشان را به سخره بگيرند . كه اين مورد از محبوب ترين ها برايشان محسوب ميشوند و به قول خودشان در اين دو هفته هر گونه و خطا و اشتباه و گناه جايز است . چون نقاب داريم و كسي قرار نيست ما را بشناسد . 
اينها را نيكولا برايم تعرyيف كرد . با همسرش بود .يك ونيزيه اصيل كه نميدانست تمام فلسفه اين كارناوال را چگونه برايم خلاصه بگويد . آخرش گفت هستي بيخيال . تك تك اين سنگ فرشهايي كه رويش راه ميرويم پر از قصه است . تو از ايران بگو.از تهران بگو . شيراز و اصفهان هم ميشناسم . از آنها بگو . 
گفتم نيكولا ، چه طوري ايران را برايت خلاصه كنم . فقط ميتوانم بگويم بيا . بيا ببين . 
چون سكه نداشتم ، يك دو رويي كف دستم گذاشت و گفت اين كرايه قايق . من تو را تا سن ماركو ميبرم تا گم نشوي . چون ونيز تنها جاييست كه نه قطب نما ميشناسد نه گوگل مپ .
گفتم من اين دو يورو را چجوري بهت پس بدهم ؟ گفت وقتي رسيدم ايران با تو تماس ميگيرم . آنوقت دو يورو را پس بده . 
پ.ن : اينكه چرا در اين فستيوال با ماسك هاي پزشكي كرونا هم روبرو شدم برايم هنوز سوال است .
چون تصميم گرفتم مجموعه آيز وايد شات رو منتشر كنم سعي ميكنم در هر پشت راجع به عنواع ماسك ها هم توضيحي بدهم.
.
Photo by : me 
. 
#eyeswideshut #eyeswideshutcollection  #venice #venicecarnival #italy #mask #colombinamask #streetphotography #streetphotographer #streetphographyinternational #streetphotographersmagazine #tspf #streetleaks #portbox #windowreflection #Reflection #windows #bnw_demand #streetphotographersfdn #instagram #reportagespotlight #streetlife #tehranstreetphotofestival #trentparke  #burndiary #canon #canonphotography
Hasti Mahdavifar Instagram - سلام بابا 👋🏻
خوبی؟
امروز بیست سال شد که رفتی...
میگم که... چیز...یکم طولانی شده رفتنت...نمیدونم کجایی،اصن هستی یا نیستی،ولی حالا اگه تونستی یه جوری برگرد.
البته ...کماکان میگم خوبه که نیستی و ببینی...
🤍🕊️🌑
.
#dad 
#daughter 
.
#پدر 
#دختر 
❤️‍🩹
Hasti Mahdavifar Instagram - Photo by : me
.
#portrait #portraitphotography #streetphotographersmagazine #tspf 
#tehranstreetphotofestival #instagram #streetleaks #hunter #canon #canonphotography #florence #florenceitaly #atención #streetphotographersfdn
Hasti Mahdavifar Instagram - Photo by : me
.
#love #amore #valentine #covid_19 #streetphotography #florance  #italy #streetphotographer #streetphotographers #tspf #streetleaks #everybodystreet #reportagespotlight #mask #instagram #canon #canonphotography
Hasti Mahdavifar Instagram - سلام بابا 👋🏻
تولدت مبارک...
خیلی خب می‌شد اگه الان بودی.
اما راستش هر‌چی فکر میکنم میبینم خوبه که رفتی و نمی‌بینی... 
پدر یه دختر بودن کار سختیه.
دختر یه پدر بودن سخت تر...
.
#پدر 
#dad 🤍🕊️
Hasti Mahdavifar Instagram - نگاه ها همه سنگ است و قلب ها همه سنگ
چه سنگبارانی ! گیرم گریختی همه عمر،
کجا پناه بری ؟
خانه خدا سنگ است!
.
Photo by: me 
#covid_19 #corona #mask #streetphotography #streetphotographers #streetphotographersmagazine #instagram #sleepygirl #streetphotographersfdn #tspf #portbox #streetlife #evrybodystreet #streetleaks #bnw_demand #trentparke #reportagespotlight #burndiary #canon #canonphotography #cameratest #florance
Hasti Mahdavifar Instagram - ⚔️ #sectumsempra
Hasti Mahdavifar Instagram - يكمم سياه و سفيد حالا
#كبوتر_فضول
#سرت_رو_نكن_تو_گوشي_مردم
.
Photo by : me 
.
#blackandwhitephotography #human #dog #Pigeons #bird #technology #streetphotographersmagazine #streetphotography #streetphotographers #tehranstreetphotofestival #instagram #streetleaks #streetphotographersfdn #streetlife #tspf #portbox #bnw_demand #burndiary #evrybodystreet #reportagespotlight #pavia #paviaitaly #canon #canonphotography #hunter #canonphotographer
Hasti Mahdavifar Instagram - نوروز #پیروز 🐆
.
Photos by: @alirezashahrdari 
.
Happy new year...
Hasti Mahdavifar Instagram - نوروز #پیروز 🐆
.
Photos by: @alirezashahrdari 
.
Happy new year...
Hasti Mahdavifar Instagram - از مجموعه سنگین 
.
Photo by me
.
#florenceacademyofart #florenceitaly #streetleaks #portbox #reportagespotlight #burndiary #instagram #covid_19 #mask #canon #canonphotography
Hasti Mahdavifar Instagram - Photo by : me
.
#portrait #portraitphotography #streetphotographersmagazine #tspf  #streetphotographers #streetphotographers #streetleaks #streetphotographyinternational #instagram #paviaitaly #pavia #canon #canonphotography #lens50mmfix #streetphotographersfdn
Hasti Mahdavifar Instagram - وقتی هنرجوها نمیخوان درس رو یاد بگیرن...
سکوت هم که کلا براشون معنایی نداره .
هر کاری دلشون بخواد میکنن...
خب در واقع از یه مشت نخبه ی دیوانه هم نمیشه انتظار بیشتری داشت.
قرار بود این کارگاه بازیگری باشه.نمیدونم چه جوری به جانورشناسی و موسیقی شناسی ختم شد...🫠
یعنی این اساتید خودشون یه سور زدن به من در بازیگری.
الان متوجه شدم من تا الان اشتباهی بازیگر بودم .بازیگرای واقعی اینا هستن.
خلاصه که هرچی من برای اینا علمی ریسه کرده بودم،آخرش خیلی علمی زدن پنبه اش کردن.😵‍💫
.
معرفی میکنم : با استعدادترین و باهوش ترین افرادی که الان تو زندگیم دیدم 👆🏻

@mashghehonar_academy 

پ•ن ۱: فروید اگه دستم بهت برسه...😡
پ.ن ۲ : خدا بهم رحم کرد ۴،۵ نفرشون غایب بودن تو این جلسه،وگرنه همین چند تا جمله هم نمیتونستم دیگه بنویسم...

موقعیت کنونی من : در حال پیدا کردن دکمه ی ریست فکتوریه مغزم...😵‍💫
Hasti Mahdavifar Instagram - همه ی ما معترضیم به هزار و یک چیز .
ميخواهيد همه ي ما را اعدام كنيد ؟
 ازين هشتاد و پنج ميليون شايد ده میلیون برایتان ماند. دقیقا با این شاید ده میلیون چه کار میخواهید بکنید؟
.
#مجید_کاظمی  #سعید_یعقوبی  #صالح_میرهاشمی 
#مهسا_امینی
Hasti Mahdavifar Instagram - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia
Hasti Mahdavifar Instagram - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia
Hasti Mahdavifar Instagram - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia
Hasti Mahdavifar Instagram - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia
Hasti Mahdavifar Instagram - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia
Hasti Mahdavifar Instagram - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia
Hasti Mahdavifar Instagram - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia
Hasti Mahdavifar Instagram - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia
Hasti Mahdavifar Instagram - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia
Hasti Mahdavifar Instagram - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia
Hasti Mahdavifar Instagram - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia
Hasti Mahdavifar Instagram - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia
Hasti Mahdavifar Instagram - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia
Hasti Mahdavifar Instagram - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia
Hasti Mahdavifar Instagram - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia
Hasti Mahdavifar Instagram - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia
Hasti Mahdavifar Instagram - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia
Hasti Mahdavifar Instagram - يك شهر را عطر نرگس موهايت برداشت ...
ممنون که هستی 
.
 #مهسا_امینی
Hasti Mahdavifar Instagram - بیوتی پانزده ساله شد❤️
‏‎همانطور كه در تصاوير ميبينيد،اين سگِ خرِ فيلسوف مسلک من اجازه نداد که ما یک عکس سالم از او بگیریم.کلا تفنگ اش را روی رگبار تنظیم کرده و شمشیرش را از رو برای ما بسته و به آنی بود که حمام خون راه بیاندازد.
.
‏‎اما به لطف خودش به خیر گذشت و ما کشته نشدیم و بعد از ثبت این تصاویر نعره زنان و جامه دران به سمت کوه ها دویدیم و پس از اینکه از زنده ماندن یکدیگر مطمئن شدیم،لحظاتی سکوت کردیم و سپس سجده‌ی شکر و وحشت را یکجا و یکصدا به سمت قبله خواندیم.
.
خلاصه که همکاری نکرد و سالروز تولدش ذره ای برایش ارزش نداشت.
.
‏‎به هر روی تولدت مبارک @naso.rosa جان من ❤️💃🏻🎂🎊
.
‏‎اميد به اينكه سايه ات لااقل سه قرن بالای سر من باشد.
‏‎چون به راستی من در این پانزده سال از تو آموختم هر آنچه باید را...
.
‏‎پ.ن : با تشکر فراوان از تیم محترم موفق اما ناموفق در عملیات عکاسی 🙏🏻
.
‏#15thbirthday #ceremony
Hasti Mahdavifar Instagram - بیوتی پانزده ساله شد❤️
‏‎همانطور كه در تصاوير ميبينيد،اين سگِ خرِ فيلسوف مسلک من اجازه نداد که ما یک عکس سالم از او بگیریم.کلا تفنگ اش را روی رگبار تنظیم کرده و شمشیرش را از رو برای ما بسته و به آنی بود که حمام خون راه بیاندازد.
.
‏‎اما به لطف خودش به خیر گذشت و ما کشته نشدیم و بعد از ثبت این تصاویر نعره زنان و جامه دران به سمت کوه ها دویدیم و پس از اینکه از زنده ماندن یکدیگر مطمئن شدیم،لحظاتی سکوت کردیم و سپس سجده‌ی شکر و وحشت را یکجا و یکصدا به سمت قبله خواندیم.
.
خلاصه که همکاری نکرد و سالروز تولدش ذره ای برایش ارزش نداشت.
.
‏‎به هر روی تولدت مبارک @naso.rosa جان من ❤️💃🏻🎂🎊
.
‏‎اميد به اينكه سايه ات لااقل سه قرن بالای سر من باشد.
‏‎چون به راستی من در این پانزده سال از تو آموختم هر آنچه باید را...
.
‏‎پ.ن : با تشکر فراوان از تیم محترم موفق اما ناموفق در عملیات عکاسی 🙏🏻
.
‏#15thbirthday #ceremony
Hasti Mahdavifar Instagram - بیوتی پانزده ساله شد❤️
‏‎همانطور كه در تصاوير ميبينيد،اين سگِ خرِ فيلسوف مسلک من اجازه نداد که ما یک عکس سالم از او بگیریم.کلا تفنگ اش را روی رگبار تنظیم کرده و شمشیرش را از رو برای ما بسته و به آنی بود که حمام خون راه بیاندازد.
.
‏‎اما به لطف خودش به خیر گذشت و ما کشته نشدیم و بعد از ثبت این تصاویر نعره زنان و جامه دران به سمت کوه ها دویدیم و پس از اینکه از زنده ماندن یکدیگر مطمئن شدیم،لحظاتی سکوت کردیم و سپس سجده‌ی شکر و وحشت را یکجا و یکصدا به سمت قبله خواندیم.
.
خلاصه که همکاری نکرد و سالروز تولدش ذره ای برایش ارزش نداشت.
.
‏‎به هر روی تولدت مبارک @naso.rosa جان من ❤️💃🏻🎂🎊
.
‏‎اميد به اينكه سايه ات لااقل سه قرن بالای سر من باشد.
‏‎چون به راستی من در این پانزده سال از تو آموختم هر آنچه باید را...
.
‏‎پ.ن : با تشکر فراوان از تیم محترم موفق اما ناموفق در عملیات عکاسی 🙏🏻
.
‏#15thbirthday #ceremony
Hasti Mahdavifar Instagram - بیوتی پانزده ساله شد❤️
‏‎همانطور كه در تصاوير ميبينيد،اين سگِ خرِ فيلسوف مسلک من اجازه نداد که ما یک عکس سالم از او بگیریم.کلا تفنگ اش را روی رگبار تنظیم کرده و شمشیرش را از رو برای ما بسته و به آنی بود که حمام خون راه بیاندازد.
.
‏‎اما به لطف خودش به خیر گذشت و ما کشته نشدیم و بعد از ثبت این تصاویر نعره زنان و جامه دران به سمت کوه ها دویدیم و پس از اینکه از زنده ماندن یکدیگر مطمئن شدیم،لحظاتی سکوت کردیم و سپس سجده‌ی شکر و وحشت را یکجا و یکصدا به سمت قبله خواندیم.
.
خلاصه که همکاری نکرد و سالروز تولدش ذره ای برایش ارزش نداشت.
.
‏‎به هر روی تولدت مبارک @naso.rosa جان من ❤️💃🏻🎂🎊
.
‏‎اميد به اينكه سايه ات لااقل سه قرن بالای سر من باشد.
‏‎چون به راستی من در این پانزده سال از تو آموختم هر آنچه باید را...
.
‏‎پ.ن : با تشکر فراوان از تیم محترم موفق اما ناموفق در عملیات عکاسی 🙏🏻
.
‏#15thbirthday #ceremony
Hasti Mahdavifar - 114.9K Likes - 💛
.
Photo by : @mohamadbadrloo ✨🌻

114.9K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : 💛 . Photo by : @mohamadbadrloo ✨🌻
Likes : 114931
Hasti Mahdavifar - 106.7K Likes - تيغ سانسور اين بار تيز تر از هميشه !
سلام دوستان عزیز
از اول مرداد ماه سال گذشته از برنامه همرفيق با من تماس گرفتند تا مهمانشان باشم.
رفقات حكم ميكرد تا پس از مدتها مهمان برنامه اى باشم كه براى عواملش احترام قائل بودم.
 مهر ماه با برادرم عزیزم مهمان همرفيق بوديم.
بنا به دلايلى ، قرار شد تا آذر ماه دوباره و اينبار به همراه يك رفيق صميمى مهمان همرفيق باشم.
از صميمى ترين دوستم نهال دشتى خواهش كردم كه در برنامه كنار من باشد.او هم رفاقت كرد و آمد.
نزديك به هشت ماه از آن روز و آن برنامه كه به گمانم جذاب هم شده بود ميگذرد.
اگر شما از آن برنامه چيزى ديده ايد من هم ديده ام!
اگر خبرى خوانده ايد من هم خوانده ام!
تهيه كننده همرفيق هم ظاهرا در چند ماه گذشته آنقدر گرفتار انواع و اقسام مصائب شده اند كه نميتوانند پاسخى به من بدهند و اگر هم پاسخى باشد در حد امروز و فردا كردن و وعده آينده دادن است.در نتیجه علت پخش نشدن برنامه،برای شخص من در هاله ای از ابهام باقی ماند.
از سويى شرمنده رفيقى هستم كه به خاطر من به همرفيق آمد و از سويى امروز بدهكارِ خودم هستم كه چرا رفاقت كردم و به همرفيق رفتم! و حتی خارج از وظایفم کمکی کردم!
ميخواهم بگويم كسانى كه بر همرفيق نظارت ميكنند و مانع پخش آن به واسطه حضور ما و یا به هر دلیلی بودند مفهوم رفاقت را در ذهن من تغيير داده اند. 
و اين رشته سر دراز دارد…
اگر قرار باشد نظارت هاى كلافه كننده و بى مورد تلويزيون در پلتفرمهاى اينترنتى هم اعمال شود از امروز بايد بر عاقبت اين پلتفرمها گريست. آنچنان كه امروز همه علاقه مندان به هنر به حال وضعيت تلويزيون ميگريند.
اينكه با اصرار مهمانى را دعوت كنيم (حتی برای دوبار)و بعد چنين رفتارى با او كنيم، يا گفتگويش را پاره پاره كنيم يا صورتش را بيرنگ كنيم نه فقط نامش رفاقت نيست بلكه دشمنى آشكار است.پا بر گلوی جوانان گذاشتن است ، انکارشان است، فراری دادنشان است!
و از همه رنج آور تر عدم پاسخگويى است كه مستقيما مفهوم بى احترامى دارد.
اميدى ندارم كه توضيحى در خور از جانب سانسور كنندگان يا تهيه كننده محترم(كه احتمالا خودشان زير فشار سانسور كنندگان هستند)بگيرم اما قطعا اين رفتار ناپسند سبب خواهد شد كه در آينده فريب مدعیان رفاقت را نخورم و براى رسم رفاقت وقت و دقت بيشترى صرف كنم.گرچه همیشه زیر تیغ بُرنده ی سانسور بوده ام،خواستم لااقل اینبار دیگر
 خود سانسوری نکنم.
در پايان از شهاب عزيز،برادر عزیزم‌ هومن و خصوصا دوست مهربانم نهال ممنونم كه در كنارم بودند تا همرفيقى تماشايى رقم بزنيم.
حيف 
دوستدار شما هستی مهدوی 
#همرفیق

106.7K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : تيغ سانسور اين بار تيز تر از هميشه ! سلام دوستان عزیز از اول مرداد ماه سال گذشته از برنامه همرفيق با من تماس گرفتند تا مهمانشان باشم. رفقات حكم ميكرد تا پس از مدتها مهمان برنامه اى باشم كه براى عواملش احترام قائل بودم. مهر ماه با برادرم عزیزم مهمان همرفيق بوديم. بنا به دلايلى ، قرار شد تا آذر ماه دوباره و اينبار به همراه يك رفيق صميمى مهمان همرفيق باشم. از صميمى ترين دوستم نهال دشتى خواهش كردم كه در برنامه كنار من باشد.او هم رفاقت كرد و آمد. نزديك به هشت ماه از آن روز و آن برنامه كه به گمانم جذاب هم شده بود ميگذرد. اگر شما از آن برنامه چيزى ديده ايد من هم ديده ام! اگر خبرى خوانده ايد من هم خوانده ام! تهيه كننده همرفيق هم ظاهرا در چند ماه گذشته آنقدر گرفتار انواع و اقسام مصائب شده اند كه نميتوانند پاسخى به من بدهند و اگر هم پاسخى باشد در حد امروز و فردا كردن و وعده آينده دادن است.در نتیجه علت پخش نشدن برنامه،برای شخص من در هاله ای از ابهام باقی ماند. از سويى شرمنده رفيقى هستم كه به خاطر من به همرفيق آمد و از سويى امروز بدهكارِ خودم هستم كه چرا رفاقت كردم و به همرفيق رفتم! و حتی خارج از وظایفم کمکی کردم! ميخواهم بگويم كسانى كه بر همرفيق نظارت ميكنند و مانع پخش آن به واسطه حضور ما و یا به هر دلیلی بودند مفهوم رفاقت را در ذهن من تغيير داده اند. و اين رشته سر دراز دارد… اگر قرار باشد نظارت هاى كلافه كننده و بى مورد تلويزيون در پلتفرمهاى اينترنتى هم اعمال شود از امروز بايد بر عاقبت اين پلتفرمها گريست. آنچنان كه امروز همه علاقه مندان به هنر به حال وضعيت تلويزيون ميگريند. اينكه با اصرار مهمانى را دعوت كنيم (حتی برای دوبار)و بعد چنين رفتارى با او كنيم، يا گفتگويش را پاره پاره كنيم يا صورتش را بيرنگ كنيم نه فقط نامش رفاقت نيست بلكه دشمنى آشكار است.پا بر گلوی جوانان گذاشتن است ، انکارشان است، فراری دادنشان است! و از همه رنج آور تر عدم پاسخگويى است كه مستقيما مفهوم بى احترامى دارد. اميدى ندارم كه توضيحى در خور از جانب سانسور كنندگان يا تهيه كننده محترم(كه احتمالا خودشان زير فشار سانسور كنندگان هستند)بگيرم اما قطعا اين رفتار ناپسند سبب خواهد شد كه در آينده فريب مدعیان رفاقت را نخورم و براى رسم رفاقت وقت و دقت بيشترى صرف كنم.گرچه همیشه زیر تیغ بُرنده ی سانسور بوده ام،خواستم لااقل اینبار دیگر خود سانسوری نکنم. در پايان از شهاب عزيز،برادر عزیزم‌ هومن و خصوصا دوست مهربانم نهال ممنونم كه در كنارم بودند تا همرفيقى تماشايى رقم بزنيم. حيف دوستدار شما هستی مهدوی #همرفیق
Likes : 106706
Hasti Mahdavifar - 100.3K Likes - حقيقتا بعد از اينهمه مدت روم نميشه چيزي بگم ! فقط ميتونم بگم سلام ❤️👋🏻
.
#غیبت_طولانی

100.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : حقيقتا بعد از اينهمه مدت روم نميشه چيزي بگم ! فقط ميتونم بگم سلام ❤️👋🏻 . #غیبت_طولانی
Likes : 100251
Hasti Mahdavifar - 100.3K Likes - حقيقتا بعد از اينهمه مدت روم نميشه چيزي بگم ! فقط ميتونم بگم سلام ❤️👋🏻
.
#غیبت_طولانی

100.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : حقيقتا بعد از اينهمه مدت روم نميشه چيزي بگم ! فقط ميتونم بگم سلام ❤️👋🏻 . #غیبت_طولانی
Likes : 100251
Hasti Mahdavifar - 100.3K Likes - حقيقتا بعد از اينهمه مدت روم نميشه چيزي بگم ! فقط ميتونم بگم سلام ❤️👋🏻
.
#غیبت_طولانی

100.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : حقيقتا بعد از اينهمه مدت روم نميشه چيزي بگم ! فقط ميتونم بگم سلام ❤️👋🏻 . #غیبت_طولانی
Likes : 100251
Hasti Mahdavifar - 100.3K Likes - حقيقتا بعد از اينهمه مدت روم نميشه چيزي بگم ! فقط ميتونم بگم سلام ❤️👋🏻
.
#غیبت_طولانی

100.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : حقيقتا بعد از اينهمه مدت روم نميشه چيزي بگم ! فقط ميتونم بگم سلام ❤️👋🏻 . #غیبت_طولانی
Likes : 100251
Hasti Mahdavifar - 100.3K Likes - حقيقتا بعد از اينهمه مدت روم نميشه چيزي بگم ! فقط ميتونم بگم سلام ❤️👋🏻
.
#غیبت_طولانی

100.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : حقيقتا بعد از اينهمه مدت روم نميشه چيزي بگم ! فقط ميتونم بگم سلام ❤️👋🏻 . #غیبت_طولانی
Likes : 100251
Hasti Mahdavifar - 100.3K Likes - حقيقتا بعد از اينهمه مدت روم نميشه چيزي بگم ! فقط ميتونم بگم سلام ❤️👋🏻
.
#غیبت_طولانی

100.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : حقيقتا بعد از اينهمه مدت روم نميشه چيزي بگم ! فقط ميتونم بگم سلام ❤️👋🏻 . #غیبت_طولانی
Likes : 100251
Hasti Mahdavifar - 92.6K Likes - او نه آدم آدم بود ، نه میمون میمون . موجودی بود میان این دوتا که مسخ شده بود ....
.
پ.ن : خنده م نمیومد، خوابم ميومد...
.
(عکس ها مربوط به گذشته میباشند )

92.6K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : او نه آدم آدم بود ، نه میمون میمون . موجودی بود میان این دوتا که مسخ شده بود …. . پ.ن : خنده م نمیومد، خوابم ميومد… . (عکس ها مربوط به گذشته میباشند )
Likes : 92638
Hasti Mahdavifar - 92.6K Likes - او نه آدم آدم بود ، نه میمون میمون . موجودی بود میان این دوتا که مسخ شده بود ....
.
پ.ن : خنده م نمیومد، خوابم ميومد...
.
(عکس ها مربوط به گذشته میباشند )

92.6K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : او نه آدم آدم بود ، نه میمون میمون . موجودی بود میان این دوتا که مسخ شده بود …. . پ.ن : خنده م نمیومد، خوابم ميومد… . (عکس ها مربوط به گذشته میباشند )
Likes : 92638
Hasti Mahdavifar - 92.6K Likes - او نه آدم آدم بود ، نه میمون میمون . موجودی بود میان این دوتا که مسخ شده بود ....
.
پ.ن : خنده م نمیومد، خوابم ميومد...
.
(عکس ها مربوط به گذشته میباشند )

92.6K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : او نه آدم آدم بود ، نه میمون میمون . موجودی بود میان این دوتا که مسخ شده بود …. . پ.ن : خنده م نمیومد، خوابم ميومد… . (عکس ها مربوط به گذشته میباشند )
Likes : 92638
Hasti Mahdavifar - 59.3K Likes - Photo by : me 
.
#love #amore #valentine #Venice #italy #streetphotography #streetphotographers #streetphotographer #streetleaks #tspf #instagram #everybodystreet #streetlife #canon #canonphotography

59.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : Photo by : me . #love #amore #valentine #Venice #italy #streetphotography #streetphotographers #streetphotographer #streetleaks #tspf #instagram #everybodystreet #streetlife #canon #canonphotography
Likes : 59336
Hasti Mahdavifar - 59.2K Likes - Happy new year 🎉🎈🎊 
.
Photo by: @electstudio 
Special thanks to @jafari.saeed 

With best wishes for all ❤️

59.2K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : Happy new year 🎉🎈🎊 . Photo by: @electstudio Special thanks to @jafari.saeed With best wishes for all ❤️
Likes : 59203
Hasti Mahdavifar - 56.8K Likes - سلام بابا 👋🏼
هفده ساله نيستي ...حالا بعدا بهت ميگم چي شد تو اين سالها 🤍🕊

56.8K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : سلام بابا 👋🏼 هفده ساله نيستي …حالا بعدا بهت ميگم چي شد تو اين سالها 🤍🕊
Likes : 56837
Hasti Mahdavifar - 52.4K Likes - #علي_سليماني 🕊🤍
#واكسن_بخريد 
#covid_19

52.4K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : #علي_سليماني 🕊🤍 #واكسن_بخريد #covid_19
Likes : 52358
Hasti Mahdavifar - 46.3K Likes - تقديم به تمام کسانی که امشب جای خالی عزیزانشان را بیشتر از قبل احساس میکنند...

#پست_ورق_زدنی 

برسد به دست رئيس جمهور📜

46.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : تقديم به تمام کسانی که امشب جای خالی عزیزانشان را بیشتر از قبل احساس میکنند… #پست_ورق_زدنی برسد به دست رئيس جمهور📜
Likes : 46260
Hasti Mahdavifar - 46.3K Likes - تقديم به تمام کسانی که امشب جای خالی عزیزانشان را بیشتر از قبل احساس میکنند...

#پست_ورق_زدنی 

برسد به دست رئيس جمهور📜

46.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : تقديم به تمام کسانی که امشب جای خالی عزیزانشان را بیشتر از قبل احساس میکنند… #پست_ورق_زدنی برسد به دست رئيس جمهور📜
Likes : 46260
Hasti Mahdavifar - 46.3K Likes - تقديم به تمام کسانی که امشب جای خالی عزیزانشان را بیشتر از قبل احساس میکنند...

#پست_ورق_زدنی 

برسد به دست رئيس جمهور📜

46.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : تقديم به تمام کسانی که امشب جای خالی عزیزانشان را بیشتر از قبل احساس میکنند… #پست_ورق_زدنی برسد به دست رئيس جمهور📜
Likes : 46260
Hasti Mahdavifar - 46.3K Likes - تقديم به تمام کسانی که امشب جای خالی عزیزانشان را بیشتر از قبل احساس میکنند...

#پست_ورق_زدنی 

برسد به دست رئيس جمهور📜

46.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : تقديم به تمام کسانی که امشب جای خالی عزیزانشان را بیشتر از قبل احساس میکنند… #پست_ورق_زدنی برسد به دست رئيس جمهور📜
Likes : 46260
Hasti Mahdavifar - 46.3K Likes - تقديم به تمام کسانی که امشب جای خالی عزیزانشان را بیشتر از قبل احساس میکنند...

#پست_ورق_زدنی 

برسد به دست رئيس جمهور📜

46.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : تقديم به تمام کسانی که امشب جای خالی عزیزانشان را بیشتر از قبل احساس میکنند… #پست_ورق_زدنی برسد به دست رئيس جمهور📜
Likes : 46260
Hasti Mahdavifar - 46.3K Likes - تقديم به تمام کسانی که امشب جای خالی عزیزانشان را بیشتر از قبل احساس میکنند...

#پست_ورق_زدنی 

برسد به دست رئيس جمهور📜

46.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : تقديم به تمام کسانی که امشب جای خالی عزیزانشان را بیشتر از قبل احساس میکنند… #پست_ورق_زدنی برسد به دست رئيس جمهور📜
Likes : 46260
Hasti Mahdavifar - 46.3K Likes - تقديم به تمام کسانی که امشب جای خالی عزیزانشان را بیشتر از قبل احساس میکنند...

#پست_ورق_زدنی 

برسد به دست رئيس جمهور📜

46.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : تقديم به تمام کسانی که امشب جای خالی عزیزانشان را بیشتر از قبل احساس میکنند… #پست_ورق_زدنی برسد به دست رئيس جمهور📜
Likes : 46260
Hasti Mahdavifar - 45K Likes - خب سلام. یه مجموعه عکس از ماجرای نیمروز-رد خون همراه با توضيحات :
.
عکس اول : صحنه آمادس .کارگردان خواب هستن،با سر دردی شدید. منم با اخم منتظر بیدار شدن ایشان.
.
عکس دوم : بهنوش جانم (معروف به مامی) در حال گرفتن ماچی شدید از بنده
.
عکس سوم:کارگردان زمانی که نمیخواد هیچ حرفی رو بشنوه!
.
عکس چهارم: مذاکرات من و گارکردان و تلاش من برای به کُرسی نشوندن حرف خودم و ابراهیم امینی (نویسنده ) در هاله ای از ابهام که پیش خودش داره میگه پس من اینجا چی کاره ام!
.
عکس پنجم: اها این عکس . یه عکس آنالوگ که مجید طالبی گرفته ، من نشسته در صحرا،همراه با غروب،با پایی سبز و فکر کردن به فرق بین پا داشتن و نداشتن!
.
عکس ششم: تقریبا جمعی از سر گروه ها زمانی که هنوز رو فُرم و سرِ پا بودن.
.
عکس هفتم : اهااا اینم خیلی نکته داره، گروه کارگردانی همراه با گروه صدا تصویر.
 اما نکته: اون کتِ قرمزی که تن منه بعد گرفتن این سکانس ناگهان غیب شد. ینی در واقع پیچونده شد.ینی در حقیقت دزدیده شد. حالا من اسم نمیبرم توسط کی...
.
عکس هشتم :کارگردان مشغول خاراندن پایش، و عکاس مشغول خوابی عمیق.
.
عکس نهم : من در حال غش غش خندیدن، یادم نیست به چی ! اما برام چیز طبیعی ای بود این خنده های از ته دل سر این کار. کلا کارم فقط خندیدن بود اونجا. ینی ناخواسته از همه ی حرکات و سکنات و حرفای دوستان خنده ام میگرفت.
.
عکس دهم : خب ،این عکس سه تا عکسه . از بالا سمت چپ : اختلاف بین کارگردان و دستیارش امیرحسین.
از بالا سمت راست : تفاهم بین کارگردان و دستیارش.
عکس پایین : تکرار دائم اختلاف و تفاهم در طول فیلمبرداری بین کارگردان و دستیارش امیر حسین.
نظر من راجع به عکس آخر : بیشتر داره میگه : از کجا اومدی ؟ 
ازین ور اومدیم.
کجا داری میری؟ 
نمیدونم بریم ببینیم چی میشه دیگه...
.
پ.ن اول : بقیه عکسا با توضیحاتشون رو میذارم استوری (اینجا دیگه جا نداشت)
.
پ.ن دوم : بخشی از این عکسها رو مجید طالبی گرفته ، بخشی رو من، و بخشی ناصر میرخانی

45K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : خب سلام. یه مجموعه عکس از ماجرای نیمروز-رد خون همراه با توضيحات : . عکس اول : صحنه آمادس .کارگردان خواب هستن،با سر دردی شدید. منم با اخم منتظر بیدار شدن ایشان. . عکس دوم : بهنوش جانم (معروف به مامی) در حال گرفتن ماچی شدید از بنده . عکس سوم:کارگردان زمانی که نمیخواد هیچ حرفی رو بشنوه! . عکس چهارم: مذاکرات من و گارکردان و تلاش من برای به کُرسی نشوندن حرف خودم و ابراهیم امینی (نویسنده ) در هاله ای از ابهام که پیش خودش داره میگه پس من اینجا چی کاره ام! . عکس پنجم: اها این عکس . یه عکس آنالوگ که مجید طالبی گرفته ، من نشسته در صحرا،همراه با غروب،با پایی سبز و فکر کردن به فرق بین پا داشتن و نداشتن! . عکس ششم: تقریبا جمعی از سر گروه ها زمانی که هنوز رو فُرم و سرِ پا بودن. . عکس هفتم : اهااا اینم خیلی نکته داره، گروه کارگردانی همراه با گروه صدا تصویر. اما نکته: اون کتِ قرمزی که تن منه بعد گرفتن این سکانس ناگهان غیب شد. ینی در واقع پیچونده شد.ینی در حقیقت دزدیده شد. حالا من اسم نمیبرم توسط کی… . عکس هشتم :کارگردان مشغول خاراندن پایش، و عکاس مشغول خوابی عمیق. . عکس نهم : من در حال غش غش خندیدن، یادم نیست به چی ! اما برام چیز طبیعی ای بود این خنده های از ته دل سر این کار. کلا کارم فقط خندیدن بود اونجا. ینی ناخواسته از همه ی حرکات و سکنات و حرفای دوستان خنده ام میگرفت. . عکس دهم : خب ،این عکس سه تا عکسه . از بالا سمت چپ : اختلاف بین کارگردان و دستیارش امیرحسین. از بالا سمت راست : تفاهم بین کارگردان و دستیارش. عکس پایین : تکرار دائم اختلاف و تفاهم در طول فیلمبرداری بین کارگردان و دستیارش امیر حسین. نظر من راجع به عکس آخر : بیشتر داره میگه : از کجا اومدی ؟ ازین ور اومدیم. کجا داری میری؟ نمیدونم بریم ببینیم چی میشه دیگه… . پ.ن اول : بقیه عکسا با توضیحاتشون رو میذارم استوری (اینجا دیگه جا نداشت) . پ.ن دوم : بخشی از این عکسها رو مجید طالبی گرفته ، بخشی رو من، و بخشی ناصر میرخانی
Likes : 45009
Hasti Mahdavifar - 45K Likes - خب سلام. یه مجموعه عکس از ماجرای نیمروز-رد خون همراه با توضيحات :
.
عکس اول : صحنه آمادس .کارگردان خواب هستن،با سر دردی شدید. منم با اخم منتظر بیدار شدن ایشان.
.
عکس دوم : بهنوش جانم (معروف به مامی) در حال گرفتن ماچی شدید از بنده
.
عکس سوم:کارگردان زمانی که نمیخواد هیچ حرفی رو بشنوه!
.
عکس چهارم: مذاکرات من و گارکردان و تلاش من برای به کُرسی نشوندن حرف خودم و ابراهیم امینی (نویسنده ) در هاله ای از ابهام که پیش خودش داره میگه پس من اینجا چی کاره ام!
.
عکس پنجم: اها این عکس . یه عکس آنالوگ که مجید طالبی گرفته ، من نشسته در صحرا،همراه با غروب،با پایی سبز و فکر کردن به فرق بین پا داشتن و نداشتن!
.
عکس ششم: تقریبا جمعی از سر گروه ها زمانی که هنوز رو فُرم و سرِ پا بودن.
.
عکس هفتم : اهااا اینم خیلی نکته داره، گروه کارگردانی همراه با گروه صدا تصویر.
 اما نکته: اون کتِ قرمزی که تن منه بعد گرفتن این سکانس ناگهان غیب شد. ینی در واقع پیچونده شد.ینی در حقیقت دزدیده شد. حالا من اسم نمیبرم توسط کی...
.
عکس هشتم :کارگردان مشغول خاراندن پایش، و عکاس مشغول خوابی عمیق.
.
عکس نهم : من در حال غش غش خندیدن، یادم نیست به چی ! اما برام چیز طبیعی ای بود این خنده های از ته دل سر این کار. کلا کارم فقط خندیدن بود اونجا. ینی ناخواسته از همه ی حرکات و سکنات و حرفای دوستان خنده ام میگرفت.
.
عکس دهم : خب ،این عکس سه تا عکسه . از بالا سمت چپ : اختلاف بین کارگردان و دستیارش امیرحسین.
از بالا سمت راست : تفاهم بین کارگردان و دستیارش.
عکس پایین : تکرار دائم اختلاف و تفاهم در طول فیلمبرداری بین کارگردان و دستیارش امیر حسین.
نظر من راجع به عکس آخر : بیشتر داره میگه : از کجا اومدی ؟ 
ازین ور اومدیم.
کجا داری میری؟ 
نمیدونم بریم ببینیم چی میشه دیگه...
.
پ.ن اول : بقیه عکسا با توضیحاتشون رو میذارم استوری (اینجا دیگه جا نداشت)
.
پ.ن دوم : بخشی از این عکسها رو مجید طالبی گرفته ، بخشی رو من، و بخشی ناصر میرخانی

45K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : خب سلام. یه مجموعه عکس از ماجرای نیمروز-رد خون همراه با توضيحات : . عکس اول : صحنه آمادس .کارگردان خواب هستن،با سر دردی شدید. منم با اخم منتظر بیدار شدن ایشان. . عکس دوم : بهنوش جانم (معروف به مامی) در حال گرفتن ماچی شدید از بنده . عکس سوم:کارگردان زمانی که نمیخواد هیچ حرفی رو بشنوه! . عکس چهارم: مذاکرات من و گارکردان و تلاش من برای به کُرسی نشوندن حرف خودم و ابراهیم امینی (نویسنده ) در هاله ای از ابهام که پیش خودش داره میگه پس من اینجا چی کاره ام! . عکس پنجم: اها این عکس . یه عکس آنالوگ که مجید طالبی گرفته ، من نشسته در صحرا،همراه با غروب،با پایی سبز و فکر کردن به فرق بین پا داشتن و نداشتن! . عکس ششم: تقریبا جمعی از سر گروه ها زمانی که هنوز رو فُرم و سرِ پا بودن. . عکس هفتم : اهااا اینم خیلی نکته داره، گروه کارگردانی همراه با گروه صدا تصویر. اما نکته: اون کتِ قرمزی که تن منه بعد گرفتن این سکانس ناگهان غیب شد. ینی در واقع پیچونده شد.ینی در حقیقت دزدیده شد. حالا من اسم نمیبرم توسط کی… . عکس هشتم :کارگردان مشغول خاراندن پایش، و عکاس مشغول خوابی عمیق. . عکس نهم : من در حال غش غش خندیدن، یادم نیست به چی ! اما برام چیز طبیعی ای بود این خنده های از ته دل سر این کار. کلا کارم فقط خندیدن بود اونجا. ینی ناخواسته از همه ی حرکات و سکنات و حرفای دوستان خنده ام میگرفت. . عکس دهم : خب ،این عکس سه تا عکسه . از بالا سمت چپ : اختلاف بین کارگردان و دستیارش امیرحسین. از بالا سمت راست : تفاهم بین کارگردان و دستیارش. عکس پایین : تکرار دائم اختلاف و تفاهم در طول فیلمبرداری بین کارگردان و دستیارش امیر حسین. نظر من راجع به عکس آخر : بیشتر داره میگه : از کجا اومدی ؟ ازین ور اومدیم. کجا داری میری؟ نمیدونم بریم ببینیم چی میشه دیگه… . پ.ن اول : بقیه عکسا با توضیحاتشون رو میذارم استوری (اینجا دیگه جا نداشت) . پ.ن دوم : بخشی از این عکسها رو مجید طالبی گرفته ، بخشی رو من، و بخشی ناصر میرخانی
Likes : 45009
Hasti Mahdavifar - 45K Likes - خب سلام. یه مجموعه عکس از ماجرای نیمروز-رد خون همراه با توضيحات :
.
عکس اول : صحنه آمادس .کارگردان خواب هستن،با سر دردی شدید. منم با اخم منتظر بیدار شدن ایشان.
.
عکس دوم : بهنوش جانم (معروف به مامی) در حال گرفتن ماچی شدید از بنده
.
عکس سوم:کارگردان زمانی که نمیخواد هیچ حرفی رو بشنوه!
.
عکس چهارم: مذاکرات من و گارکردان و تلاش من برای به کُرسی نشوندن حرف خودم و ابراهیم امینی (نویسنده ) در هاله ای از ابهام که پیش خودش داره میگه پس من اینجا چی کاره ام!
.
عکس پنجم: اها این عکس . یه عکس آنالوگ که مجید طالبی گرفته ، من نشسته در صحرا،همراه با غروب،با پایی سبز و فکر کردن به فرق بین پا داشتن و نداشتن!
.
عکس ششم: تقریبا جمعی از سر گروه ها زمانی که هنوز رو فُرم و سرِ پا بودن.
.
عکس هفتم : اهااا اینم خیلی نکته داره، گروه کارگردانی همراه با گروه صدا تصویر.
 اما نکته: اون کتِ قرمزی که تن منه بعد گرفتن این سکانس ناگهان غیب شد. ینی در واقع پیچونده شد.ینی در حقیقت دزدیده شد. حالا من اسم نمیبرم توسط کی...
.
عکس هشتم :کارگردان مشغول خاراندن پایش، و عکاس مشغول خوابی عمیق.
.
عکس نهم : من در حال غش غش خندیدن، یادم نیست به چی ! اما برام چیز طبیعی ای بود این خنده های از ته دل سر این کار. کلا کارم فقط خندیدن بود اونجا. ینی ناخواسته از همه ی حرکات و سکنات و حرفای دوستان خنده ام میگرفت.
.
عکس دهم : خب ،این عکس سه تا عکسه . از بالا سمت چپ : اختلاف بین کارگردان و دستیارش امیرحسین.
از بالا سمت راست : تفاهم بین کارگردان و دستیارش.
عکس پایین : تکرار دائم اختلاف و تفاهم در طول فیلمبرداری بین کارگردان و دستیارش امیر حسین.
نظر من راجع به عکس آخر : بیشتر داره میگه : از کجا اومدی ؟ 
ازین ور اومدیم.
کجا داری میری؟ 
نمیدونم بریم ببینیم چی میشه دیگه...
.
پ.ن اول : بقیه عکسا با توضیحاتشون رو میذارم استوری (اینجا دیگه جا نداشت)
.
پ.ن دوم : بخشی از این عکسها رو مجید طالبی گرفته ، بخشی رو من، و بخشی ناصر میرخانی

45K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : خب سلام. یه مجموعه عکس از ماجرای نیمروز-رد خون همراه با توضيحات : . عکس اول : صحنه آمادس .کارگردان خواب هستن،با سر دردی شدید. منم با اخم منتظر بیدار شدن ایشان. . عکس دوم : بهنوش جانم (معروف به مامی) در حال گرفتن ماچی شدید از بنده . عکس سوم:کارگردان زمانی که نمیخواد هیچ حرفی رو بشنوه! . عکس چهارم: مذاکرات من و گارکردان و تلاش من برای به کُرسی نشوندن حرف خودم و ابراهیم امینی (نویسنده ) در هاله ای از ابهام که پیش خودش داره میگه پس من اینجا چی کاره ام! . عکس پنجم: اها این عکس . یه عکس آنالوگ که مجید طالبی گرفته ، من نشسته در صحرا،همراه با غروب،با پایی سبز و فکر کردن به فرق بین پا داشتن و نداشتن! . عکس ششم: تقریبا جمعی از سر گروه ها زمانی که هنوز رو فُرم و سرِ پا بودن. . عکس هفتم : اهااا اینم خیلی نکته داره، گروه کارگردانی همراه با گروه صدا تصویر. اما نکته: اون کتِ قرمزی که تن منه بعد گرفتن این سکانس ناگهان غیب شد. ینی در واقع پیچونده شد.ینی در حقیقت دزدیده شد. حالا من اسم نمیبرم توسط کی… . عکس هشتم :کارگردان مشغول خاراندن پایش، و عکاس مشغول خوابی عمیق. . عکس نهم : من در حال غش غش خندیدن، یادم نیست به چی ! اما برام چیز طبیعی ای بود این خنده های از ته دل سر این کار. کلا کارم فقط خندیدن بود اونجا. ینی ناخواسته از همه ی حرکات و سکنات و حرفای دوستان خنده ام میگرفت. . عکس دهم : خب ،این عکس سه تا عکسه . از بالا سمت چپ : اختلاف بین کارگردان و دستیارش امیرحسین. از بالا سمت راست : تفاهم بین کارگردان و دستیارش. عکس پایین : تکرار دائم اختلاف و تفاهم در طول فیلمبرداری بین کارگردان و دستیارش امیر حسین. نظر من راجع به عکس آخر : بیشتر داره میگه : از کجا اومدی ؟ ازین ور اومدیم. کجا داری میری؟ نمیدونم بریم ببینیم چی میشه دیگه… . پ.ن اول : بقیه عکسا با توضیحاتشون رو میذارم استوری (اینجا دیگه جا نداشت) . پ.ن دوم : بخشی از این عکسها رو مجید طالبی گرفته ، بخشی رو من، و بخشی ناصر میرخانی
Likes : 45009
Hasti Mahdavifar - 45K Likes - خب سلام. یه مجموعه عکس از ماجرای نیمروز-رد خون همراه با توضيحات :
.
عکس اول : صحنه آمادس .کارگردان خواب هستن،با سر دردی شدید. منم با اخم منتظر بیدار شدن ایشان.
.
عکس دوم : بهنوش جانم (معروف به مامی) در حال گرفتن ماچی شدید از بنده
.
عکس سوم:کارگردان زمانی که نمیخواد هیچ حرفی رو بشنوه!
.
عکس چهارم: مذاکرات من و گارکردان و تلاش من برای به کُرسی نشوندن حرف خودم و ابراهیم امینی (نویسنده ) در هاله ای از ابهام که پیش خودش داره میگه پس من اینجا چی کاره ام!
.
عکس پنجم: اها این عکس . یه عکس آنالوگ که مجید طالبی گرفته ، من نشسته در صحرا،همراه با غروب،با پایی سبز و فکر کردن به فرق بین پا داشتن و نداشتن!
.
عکس ششم: تقریبا جمعی از سر گروه ها زمانی که هنوز رو فُرم و سرِ پا بودن.
.
عکس هفتم : اهااا اینم خیلی نکته داره، گروه کارگردانی همراه با گروه صدا تصویر.
 اما نکته: اون کتِ قرمزی که تن منه بعد گرفتن این سکانس ناگهان غیب شد. ینی در واقع پیچونده شد.ینی در حقیقت دزدیده شد. حالا من اسم نمیبرم توسط کی...
.
عکس هشتم :کارگردان مشغول خاراندن پایش، و عکاس مشغول خوابی عمیق.
.
عکس نهم : من در حال غش غش خندیدن، یادم نیست به چی ! اما برام چیز طبیعی ای بود این خنده های از ته دل سر این کار. کلا کارم فقط خندیدن بود اونجا. ینی ناخواسته از همه ی حرکات و سکنات و حرفای دوستان خنده ام میگرفت.
.
عکس دهم : خب ،این عکس سه تا عکسه . از بالا سمت چپ : اختلاف بین کارگردان و دستیارش امیرحسین.
از بالا سمت راست : تفاهم بین کارگردان و دستیارش.
عکس پایین : تکرار دائم اختلاف و تفاهم در طول فیلمبرداری بین کارگردان و دستیارش امیر حسین.
نظر من راجع به عکس آخر : بیشتر داره میگه : از کجا اومدی ؟ 
ازین ور اومدیم.
کجا داری میری؟ 
نمیدونم بریم ببینیم چی میشه دیگه...
.
پ.ن اول : بقیه عکسا با توضیحاتشون رو میذارم استوری (اینجا دیگه جا نداشت)
.
پ.ن دوم : بخشی از این عکسها رو مجید طالبی گرفته ، بخشی رو من، و بخشی ناصر میرخانی

45K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : خب سلام. یه مجموعه عکس از ماجرای نیمروز-رد خون همراه با توضيحات : . عکس اول : صحنه آمادس .کارگردان خواب هستن،با سر دردی شدید. منم با اخم منتظر بیدار شدن ایشان. . عکس دوم : بهنوش جانم (معروف به مامی) در حال گرفتن ماچی شدید از بنده . عکس سوم:کارگردان زمانی که نمیخواد هیچ حرفی رو بشنوه! . عکس چهارم: مذاکرات من و گارکردان و تلاش من برای به کُرسی نشوندن حرف خودم و ابراهیم امینی (نویسنده ) در هاله ای از ابهام که پیش خودش داره میگه پس من اینجا چی کاره ام! . عکس پنجم: اها این عکس . یه عکس آنالوگ که مجید طالبی گرفته ، من نشسته در صحرا،همراه با غروب،با پایی سبز و فکر کردن به فرق بین پا داشتن و نداشتن! . عکس ششم: تقریبا جمعی از سر گروه ها زمانی که هنوز رو فُرم و سرِ پا بودن. . عکس هفتم : اهااا اینم خیلی نکته داره، گروه کارگردانی همراه با گروه صدا تصویر. اما نکته: اون کتِ قرمزی که تن منه بعد گرفتن این سکانس ناگهان غیب شد. ینی در واقع پیچونده شد.ینی در حقیقت دزدیده شد. حالا من اسم نمیبرم توسط کی… . عکس هشتم :کارگردان مشغول خاراندن پایش، و عکاس مشغول خوابی عمیق. . عکس نهم : من در حال غش غش خندیدن، یادم نیست به چی ! اما برام چیز طبیعی ای بود این خنده های از ته دل سر این کار. کلا کارم فقط خندیدن بود اونجا. ینی ناخواسته از همه ی حرکات و سکنات و حرفای دوستان خنده ام میگرفت. . عکس دهم : خب ،این عکس سه تا عکسه . از بالا سمت چپ : اختلاف بین کارگردان و دستیارش امیرحسین. از بالا سمت راست : تفاهم بین کارگردان و دستیارش. عکس پایین : تکرار دائم اختلاف و تفاهم در طول فیلمبرداری بین کارگردان و دستیارش امیر حسین. نظر من راجع به عکس آخر : بیشتر داره میگه : از کجا اومدی ؟ ازین ور اومدیم. کجا داری میری؟ نمیدونم بریم ببینیم چی میشه دیگه… . پ.ن اول : بقیه عکسا با توضیحاتشون رو میذارم استوری (اینجا دیگه جا نداشت) . پ.ن دوم : بخشی از این عکسها رو مجید طالبی گرفته ، بخشی رو من، و بخشی ناصر میرخانی
Likes : 45009
Hasti Mahdavifar - 45K Likes - خب سلام. یه مجموعه عکس از ماجرای نیمروز-رد خون همراه با توضيحات :
.
عکس اول : صحنه آمادس .کارگردان خواب هستن،با سر دردی شدید. منم با اخم منتظر بیدار شدن ایشان.
.
عکس دوم : بهنوش جانم (معروف به مامی) در حال گرفتن ماچی شدید از بنده
.
عکس سوم:کارگردان زمانی که نمیخواد هیچ حرفی رو بشنوه!
.
عکس چهارم: مذاکرات من و گارکردان و تلاش من برای به کُرسی نشوندن حرف خودم و ابراهیم امینی (نویسنده ) در هاله ای از ابهام که پیش خودش داره میگه پس من اینجا چی کاره ام!
.
عکس پنجم: اها این عکس . یه عکس آنالوگ که مجید طالبی گرفته ، من نشسته در صحرا،همراه با غروب،با پایی سبز و فکر کردن به فرق بین پا داشتن و نداشتن!
.
عکس ششم: تقریبا جمعی از سر گروه ها زمانی که هنوز رو فُرم و سرِ پا بودن.
.
عکس هفتم : اهااا اینم خیلی نکته داره، گروه کارگردانی همراه با گروه صدا تصویر.
 اما نکته: اون کتِ قرمزی که تن منه بعد گرفتن این سکانس ناگهان غیب شد. ینی در واقع پیچونده شد.ینی در حقیقت دزدیده شد. حالا من اسم نمیبرم توسط کی...
.
عکس هشتم :کارگردان مشغول خاراندن پایش، و عکاس مشغول خوابی عمیق.
.
عکس نهم : من در حال غش غش خندیدن، یادم نیست به چی ! اما برام چیز طبیعی ای بود این خنده های از ته دل سر این کار. کلا کارم فقط خندیدن بود اونجا. ینی ناخواسته از همه ی حرکات و سکنات و حرفای دوستان خنده ام میگرفت.
.
عکس دهم : خب ،این عکس سه تا عکسه . از بالا سمت چپ : اختلاف بین کارگردان و دستیارش امیرحسین.
از بالا سمت راست : تفاهم بین کارگردان و دستیارش.
عکس پایین : تکرار دائم اختلاف و تفاهم در طول فیلمبرداری بین کارگردان و دستیارش امیر حسین.
نظر من راجع به عکس آخر : بیشتر داره میگه : از کجا اومدی ؟ 
ازین ور اومدیم.
کجا داری میری؟ 
نمیدونم بریم ببینیم چی میشه دیگه...
.
پ.ن اول : بقیه عکسا با توضیحاتشون رو میذارم استوری (اینجا دیگه جا نداشت)
.
پ.ن دوم : بخشی از این عکسها رو مجید طالبی گرفته ، بخشی رو من، و بخشی ناصر میرخانی

45K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : خب سلام. یه مجموعه عکس از ماجرای نیمروز-رد خون همراه با توضيحات : . عکس اول : صحنه آمادس .کارگردان خواب هستن،با سر دردی شدید. منم با اخم منتظر بیدار شدن ایشان. . عکس دوم : بهنوش جانم (معروف به مامی) در حال گرفتن ماچی شدید از بنده . عکس سوم:کارگردان زمانی که نمیخواد هیچ حرفی رو بشنوه! . عکس چهارم: مذاکرات من و گارکردان و تلاش من برای به کُرسی نشوندن حرف خودم و ابراهیم امینی (نویسنده ) در هاله ای از ابهام که پیش خودش داره میگه پس من اینجا چی کاره ام! . عکس پنجم: اها این عکس . یه عکس آنالوگ که مجید طالبی گرفته ، من نشسته در صحرا،همراه با غروب،با پایی سبز و فکر کردن به فرق بین پا داشتن و نداشتن! . عکس ششم: تقریبا جمعی از سر گروه ها زمانی که هنوز رو فُرم و سرِ پا بودن. . عکس هفتم : اهااا اینم خیلی نکته داره، گروه کارگردانی همراه با گروه صدا تصویر. اما نکته: اون کتِ قرمزی که تن منه بعد گرفتن این سکانس ناگهان غیب شد. ینی در واقع پیچونده شد.ینی در حقیقت دزدیده شد. حالا من اسم نمیبرم توسط کی… . عکس هشتم :کارگردان مشغول خاراندن پایش، و عکاس مشغول خوابی عمیق. . عکس نهم : من در حال غش غش خندیدن، یادم نیست به چی ! اما برام چیز طبیعی ای بود این خنده های از ته دل سر این کار. کلا کارم فقط خندیدن بود اونجا. ینی ناخواسته از همه ی حرکات و سکنات و حرفای دوستان خنده ام میگرفت. . عکس دهم : خب ،این عکس سه تا عکسه . از بالا سمت چپ : اختلاف بین کارگردان و دستیارش امیرحسین. از بالا سمت راست : تفاهم بین کارگردان و دستیارش. عکس پایین : تکرار دائم اختلاف و تفاهم در طول فیلمبرداری بین کارگردان و دستیارش امیر حسین. نظر من راجع به عکس آخر : بیشتر داره میگه : از کجا اومدی ؟ ازین ور اومدیم. کجا داری میری؟ نمیدونم بریم ببینیم چی میشه دیگه… . پ.ن اول : بقیه عکسا با توضیحاتشون رو میذارم استوری (اینجا دیگه جا نداشت) . پ.ن دوم : بخشی از این عکسها رو مجید طالبی گرفته ، بخشی رو من، و بخشی ناصر میرخانی
Likes : 45009
Hasti Mahdavifar - 45K Likes - خب سلام. یه مجموعه عکس از ماجرای نیمروز-رد خون همراه با توضيحات :
.
عکس اول : صحنه آمادس .کارگردان خواب هستن،با سر دردی شدید. منم با اخم منتظر بیدار شدن ایشان.
.
عکس دوم : بهنوش جانم (معروف به مامی) در حال گرفتن ماچی شدید از بنده
.
عکس سوم:کارگردان زمانی که نمیخواد هیچ حرفی رو بشنوه!
.
عکس چهارم: مذاکرات من و گارکردان و تلاش من برای به کُرسی نشوندن حرف خودم و ابراهیم امینی (نویسنده ) در هاله ای از ابهام که پیش خودش داره میگه پس من اینجا چی کاره ام!
.
عکس پنجم: اها این عکس . یه عکس آنالوگ که مجید طالبی گرفته ، من نشسته در صحرا،همراه با غروب،با پایی سبز و فکر کردن به فرق بین پا داشتن و نداشتن!
.
عکس ششم: تقریبا جمعی از سر گروه ها زمانی که هنوز رو فُرم و سرِ پا بودن.
.
عکس هفتم : اهااا اینم خیلی نکته داره، گروه کارگردانی همراه با گروه صدا تصویر.
 اما نکته: اون کتِ قرمزی که تن منه بعد گرفتن این سکانس ناگهان غیب شد. ینی در واقع پیچونده شد.ینی در حقیقت دزدیده شد. حالا من اسم نمیبرم توسط کی...
.
عکس هشتم :کارگردان مشغول خاراندن پایش، و عکاس مشغول خوابی عمیق.
.
عکس نهم : من در حال غش غش خندیدن، یادم نیست به چی ! اما برام چیز طبیعی ای بود این خنده های از ته دل سر این کار. کلا کارم فقط خندیدن بود اونجا. ینی ناخواسته از همه ی حرکات و سکنات و حرفای دوستان خنده ام میگرفت.
.
عکس دهم : خب ،این عکس سه تا عکسه . از بالا سمت چپ : اختلاف بین کارگردان و دستیارش امیرحسین.
از بالا سمت راست : تفاهم بین کارگردان و دستیارش.
عکس پایین : تکرار دائم اختلاف و تفاهم در طول فیلمبرداری بین کارگردان و دستیارش امیر حسین.
نظر من راجع به عکس آخر : بیشتر داره میگه : از کجا اومدی ؟ 
ازین ور اومدیم.
کجا داری میری؟ 
نمیدونم بریم ببینیم چی میشه دیگه...
.
پ.ن اول : بقیه عکسا با توضیحاتشون رو میذارم استوری (اینجا دیگه جا نداشت)
.
پ.ن دوم : بخشی از این عکسها رو مجید طالبی گرفته ، بخشی رو من، و بخشی ناصر میرخانی

45K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : خب سلام. یه مجموعه عکس از ماجرای نیمروز-رد خون همراه با توضيحات : . عکس اول : صحنه آمادس .کارگردان خواب هستن،با سر دردی شدید. منم با اخم منتظر بیدار شدن ایشان. . عکس دوم : بهنوش جانم (معروف به مامی) در حال گرفتن ماچی شدید از بنده . عکس سوم:کارگردان زمانی که نمیخواد هیچ حرفی رو بشنوه! . عکس چهارم: مذاکرات من و گارکردان و تلاش من برای به کُرسی نشوندن حرف خودم و ابراهیم امینی (نویسنده ) در هاله ای از ابهام که پیش خودش داره میگه پس من اینجا چی کاره ام! . عکس پنجم: اها این عکس . یه عکس آنالوگ که مجید طالبی گرفته ، من نشسته در صحرا،همراه با غروب،با پایی سبز و فکر کردن به فرق بین پا داشتن و نداشتن! . عکس ششم: تقریبا جمعی از سر گروه ها زمانی که هنوز رو فُرم و سرِ پا بودن. . عکس هفتم : اهااا اینم خیلی نکته داره، گروه کارگردانی همراه با گروه صدا تصویر. اما نکته: اون کتِ قرمزی که تن منه بعد گرفتن این سکانس ناگهان غیب شد. ینی در واقع پیچونده شد.ینی در حقیقت دزدیده شد. حالا من اسم نمیبرم توسط کی… . عکس هشتم :کارگردان مشغول خاراندن پایش، و عکاس مشغول خوابی عمیق. . عکس نهم : من در حال غش غش خندیدن، یادم نیست به چی ! اما برام چیز طبیعی ای بود این خنده های از ته دل سر این کار. کلا کارم فقط خندیدن بود اونجا. ینی ناخواسته از همه ی حرکات و سکنات و حرفای دوستان خنده ام میگرفت. . عکس دهم : خب ،این عکس سه تا عکسه . از بالا سمت چپ : اختلاف بین کارگردان و دستیارش امیرحسین. از بالا سمت راست : تفاهم بین کارگردان و دستیارش. عکس پایین : تکرار دائم اختلاف و تفاهم در طول فیلمبرداری بین کارگردان و دستیارش امیر حسین. نظر من راجع به عکس آخر : بیشتر داره میگه : از کجا اومدی ؟ ازین ور اومدیم. کجا داری میری؟ نمیدونم بریم ببینیم چی میشه دیگه… . پ.ن اول : بقیه عکسا با توضیحاتشون رو میذارم استوری (اینجا دیگه جا نداشت) . پ.ن دوم : بخشی از این عکسها رو مجید طالبی گرفته ، بخشی رو من، و بخشی ناصر میرخانی
Likes : 45009
Hasti Mahdavifar - 45K Likes - خب سلام. یه مجموعه عکس از ماجرای نیمروز-رد خون همراه با توضيحات :
.
عکس اول : صحنه آمادس .کارگردان خواب هستن،با سر دردی شدید. منم با اخم منتظر بیدار شدن ایشان.
.
عکس دوم : بهنوش جانم (معروف به مامی) در حال گرفتن ماچی شدید از بنده
.
عکس سوم:کارگردان زمانی که نمیخواد هیچ حرفی رو بشنوه!
.
عکس چهارم: مذاکرات من و گارکردان و تلاش من برای به کُرسی نشوندن حرف خودم و ابراهیم امینی (نویسنده ) در هاله ای از ابهام که پیش خودش داره میگه پس من اینجا چی کاره ام!
.
عکس پنجم: اها این عکس . یه عکس آنالوگ که مجید طالبی گرفته ، من نشسته در صحرا،همراه با غروب،با پایی سبز و فکر کردن به فرق بین پا داشتن و نداشتن!
.
عکس ششم: تقریبا جمعی از سر گروه ها زمانی که هنوز رو فُرم و سرِ پا بودن.
.
عکس هفتم : اهااا اینم خیلی نکته داره، گروه کارگردانی همراه با گروه صدا تصویر.
 اما نکته: اون کتِ قرمزی که تن منه بعد گرفتن این سکانس ناگهان غیب شد. ینی در واقع پیچونده شد.ینی در حقیقت دزدیده شد. حالا من اسم نمیبرم توسط کی...
.
عکس هشتم :کارگردان مشغول خاراندن پایش، و عکاس مشغول خوابی عمیق.
.
عکس نهم : من در حال غش غش خندیدن، یادم نیست به چی ! اما برام چیز طبیعی ای بود این خنده های از ته دل سر این کار. کلا کارم فقط خندیدن بود اونجا. ینی ناخواسته از همه ی حرکات و سکنات و حرفای دوستان خنده ام میگرفت.
.
عکس دهم : خب ،این عکس سه تا عکسه . از بالا سمت چپ : اختلاف بین کارگردان و دستیارش امیرحسین.
از بالا سمت راست : تفاهم بین کارگردان و دستیارش.
عکس پایین : تکرار دائم اختلاف و تفاهم در طول فیلمبرداری بین کارگردان و دستیارش امیر حسین.
نظر من راجع به عکس آخر : بیشتر داره میگه : از کجا اومدی ؟ 
ازین ور اومدیم.
کجا داری میری؟ 
نمیدونم بریم ببینیم چی میشه دیگه...
.
پ.ن اول : بقیه عکسا با توضیحاتشون رو میذارم استوری (اینجا دیگه جا نداشت)
.
پ.ن دوم : بخشی از این عکسها رو مجید طالبی گرفته ، بخشی رو من، و بخشی ناصر میرخانی

45K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : خب سلام. یه مجموعه عکس از ماجرای نیمروز-رد خون همراه با توضيحات : . عکس اول : صحنه آمادس .کارگردان خواب هستن،با سر دردی شدید. منم با اخم منتظر بیدار شدن ایشان. . عکس دوم : بهنوش جانم (معروف به مامی) در حال گرفتن ماچی شدید از بنده . عکس سوم:کارگردان زمانی که نمیخواد هیچ حرفی رو بشنوه! . عکس چهارم: مذاکرات من و گارکردان و تلاش من برای به کُرسی نشوندن حرف خودم و ابراهیم امینی (نویسنده ) در هاله ای از ابهام که پیش خودش داره میگه پس من اینجا چی کاره ام! . عکس پنجم: اها این عکس . یه عکس آنالوگ که مجید طالبی گرفته ، من نشسته در صحرا،همراه با غروب،با پایی سبز و فکر کردن به فرق بین پا داشتن و نداشتن! . عکس ششم: تقریبا جمعی از سر گروه ها زمانی که هنوز رو فُرم و سرِ پا بودن. . عکس هفتم : اهااا اینم خیلی نکته داره، گروه کارگردانی همراه با گروه صدا تصویر. اما نکته: اون کتِ قرمزی که تن منه بعد گرفتن این سکانس ناگهان غیب شد. ینی در واقع پیچونده شد.ینی در حقیقت دزدیده شد. حالا من اسم نمیبرم توسط کی… . عکس هشتم :کارگردان مشغول خاراندن پایش، و عکاس مشغول خوابی عمیق. . عکس نهم : من در حال غش غش خندیدن، یادم نیست به چی ! اما برام چیز طبیعی ای بود این خنده های از ته دل سر این کار. کلا کارم فقط خندیدن بود اونجا. ینی ناخواسته از همه ی حرکات و سکنات و حرفای دوستان خنده ام میگرفت. . عکس دهم : خب ،این عکس سه تا عکسه . از بالا سمت چپ : اختلاف بین کارگردان و دستیارش امیرحسین. از بالا سمت راست : تفاهم بین کارگردان و دستیارش. عکس پایین : تکرار دائم اختلاف و تفاهم در طول فیلمبرداری بین کارگردان و دستیارش امیر حسین. نظر من راجع به عکس آخر : بیشتر داره میگه : از کجا اومدی ؟ ازین ور اومدیم. کجا داری میری؟ نمیدونم بریم ببینیم چی میشه دیگه… . پ.ن اول : بقیه عکسا با توضیحاتشون رو میذارم استوری (اینجا دیگه جا نداشت) . پ.ن دوم : بخشی از این عکسها رو مجید طالبی گرفته ، بخشی رو من، و بخشی ناصر میرخانی
Likes : 45009
Hasti Mahdavifar - 45K Likes - خب سلام. یه مجموعه عکس از ماجرای نیمروز-رد خون همراه با توضيحات :
.
عکس اول : صحنه آمادس .کارگردان خواب هستن،با سر دردی شدید. منم با اخم منتظر بیدار شدن ایشان.
.
عکس دوم : بهنوش جانم (معروف به مامی) در حال گرفتن ماچی شدید از بنده
.
عکس سوم:کارگردان زمانی که نمیخواد هیچ حرفی رو بشنوه!
.
عکس چهارم: مذاکرات من و گارکردان و تلاش من برای به کُرسی نشوندن حرف خودم و ابراهیم امینی (نویسنده ) در هاله ای از ابهام که پیش خودش داره میگه پس من اینجا چی کاره ام!
.
عکس پنجم: اها این عکس . یه عکس آنالوگ که مجید طالبی گرفته ، من نشسته در صحرا،همراه با غروب،با پایی سبز و فکر کردن به فرق بین پا داشتن و نداشتن!
.
عکس ششم: تقریبا جمعی از سر گروه ها زمانی که هنوز رو فُرم و سرِ پا بودن.
.
عکس هفتم : اهااا اینم خیلی نکته داره، گروه کارگردانی همراه با گروه صدا تصویر.
 اما نکته: اون کتِ قرمزی که تن منه بعد گرفتن این سکانس ناگهان غیب شد. ینی در واقع پیچونده شد.ینی در حقیقت دزدیده شد. حالا من اسم نمیبرم توسط کی...
.
عکس هشتم :کارگردان مشغول خاراندن پایش، و عکاس مشغول خوابی عمیق.
.
عکس نهم : من در حال غش غش خندیدن، یادم نیست به چی ! اما برام چیز طبیعی ای بود این خنده های از ته دل سر این کار. کلا کارم فقط خندیدن بود اونجا. ینی ناخواسته از همه ی حرکات و سکنات و حرفای دوستان خنده ام میگرفت.
.
عکس دهم : خب ،این عکس سه تا عکسه . از بالا سمت چپ : اختلاف بین کارگردان و دستیارش امیرحسین.
از بالا سمت راست : تفاهم بین کارگردان و دستیارش.
عکس پایین : تکرار دائم اختلاف و تفاهم در طول فیلمبرداری بین کارگردان و دستیارش امیر حسین.
نظر من راجع به عکس آخر : بیشتر داره میگه : از کجا اومدی ؟ 
ازین ور اومدیم.
کجا داری میری؟ 
نمیدونم بریم ببینیم چی میشه دیگه...
.
پ.ن اول : بقیه عکسا با توضیحاتشون رو میذارم استوری (اینجا دیگه جا نداشت)
.
پ.ن دوم : بخشی از این عکسها رو مجید طالبی گرفته ، بخشی رو من، و بخشی ناصر میرخانی

45K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : خب سلام. یه مجموعه عکس از ماجرای نیمروز-رد خون همراه با توضيحات : . عکس اول : صحنه آمادس .کارگردان خواب هستن،با سر دردی شدید. منم با اخم منتظر بیدار شدن ایشان. . عکس دوم : بهنوش جانم (معروف به مامی) در حال گرفتن ماچی شدید از بنده . عکس سوم:کارگردان زمانی که نمیخواد هیچ حرفی رو بشنوه! . عکس چهارم: مذاکرات من و گارکردان و تلاش من برای به کُرسی نشوندن حرف خودم و ابراهیم امینی (نویسنده ) در هاله ای از ابهام که پیش خودش داره میگه پس من اینجا چی کاره ام! . عکس پنجم: اها این عکس . یه عکس آنالوگ که مجید طالبی گرفته ، من نشسته در صحرا،همراه با غروب،با پایی سبز و فکر کردن به فرق بین پا داشتن و نداشتن! . عکس ششم: تقریبا جمعی از سر گروه ها زمانی که هنوز رو فُرم و سرِ پا بودن. . عکس هفتم : اهااا اینم خیلی نکته داره، گروه کارگردانی همراه با گروه صدا تصویر. اما نکته: اون کتِ قرمزی که تن منه بعد گرفتن این سکانس ناگهان غیب شد. ینی در واقع پیچونده شد.ینی در حقیقت دزدیده شد. حالا من اسم نمیبرم توسط کی… . عکس هشتم :کارگردان مشغول خاراندن پایش، و عکاس مشغول خوابی عمیق. . عکس نهم : من در حال غش غش خندیدن، یادم نیست به چی ! اما برام چیز طبیعی ای بود این خنده های از ته دل سر این کار. کلا کارم فقط خندیدن بود اونجا. ینی ناخواسته از همه ی حرکات و سکنات و حرفای دوستان خنده ام میگرفت. . عکس دهم : خب ،این عکس سه تا عکسه . از بالا سمت چپ : اختلاف بین کارگردان و دستیارش امیرحسین. از بالا سمت راست : تفاهم بین کارگردان و دستیارش. عکس پایین : تکرار دائم اختلاف و تفاهم در طول فیلمبرداری بین کارگردان و دستیارش امیر حسین. نظر من راجع به عکس آخر : بیشتر داره میگه : از کجا اومدی ؟ ازین ور اومدیم. کجا داری میری؟ نمیدونم بریم ببینیم چی میشه دیگه… . پ.ن اول : بقیه عکسا با توضیحاتشون رو میذارم استوری (اینجا دیگه جا نداشت) . پ.ن دوم : بخشی از این عکسها رو مجید طالبی گرفته ، بخشی رو من، و بخشی ناصر میرخانی
Likes : 45009
Hasti Mahdavifar - 45K Likes - خب سلام. یه مجموعه عکس از ماجرای نیمروز-رد خون همراه با توضيحات :
.
عکس اول : صحنه آمادس .کارگردان خواب هستن،با سر دردی شدید. منم با اخم منتظر بیدار شدن ایشان.
.
عکس دوم : بهنوش جانم (معروف به مامی) در حال گرفتن ماچی شدید از بنده
.
عکس سوم:کارگردان زمانی که نمیخواد هیچ حرفی رو بشنوه!
.
عکس چهارم: مذاکرات من و گارکردان و تلاش من برای به کُرسی نشوندن حرف خودم و ابراهیم امینی (نویسنده ) در هاله ای از ابهام که پیش خودش داره میگه پس من اینجا چی کاره ام!
.
عکس پنجم: اها این عکس . یه عکس آنالوگ که مجید طالبی گرفته ، من نشسته در صحرا،همراه با غروب،با پایی سبز و فکر کردن به فرق بین پا داشتن و نداشتن!
.
عکس ششم: تقریبا جمعی از سر گروه ها زمانی که هنوز رو فُرم و سرِ پا بودن.
.
عکس هفتم : اهااا اینم خیلی نکته داره، گروه کارگردانی همراه با گروه صدا تصویر.
 اما نکته: اون کتِ قرمزی که تن منه بعد گرفتن این سکانس ناگهان غیب شد. ینی در واقع پیچونده شد.ینی در حقیقت دزدیده شد. حالا من اسم نمیبرم توسط کی...
.
عکس هشتم :کارگردان مشغول خاراندن پایش، و عکاس مشغول خوابی عمیق.
.
عکس نهم : من در حال غش غش خندیدن، یادم نیست به چی ! اما برام چیز طبیعی ای بود این خنده های از ته دل سر این کار. کلا کارم فقط خندیدن بود اونجا. ینی ناخواسته از همه ی حرکات و سکنات و حرفای دوستان خنده ام میگرفت.
.
عکس دهم : خب ،این عکس سه تا عکسه . از بالا سمت چپ : اختلاف بین کارگردان و دستیارش امیرحسین.
از بالا سمت راست : تفاهم بین کارگردان و دستیارش.
عکس پایین : تکرار دائم اختلاف و تفاهم در طول فیلمبرداری بین کارگردان و دستیارش امیر حسین.
نظر من راجع به عکس آخر : بیشتر داره میگه : از کجا اومدی ؟ 
ازین ور اومدیم.
کجا داری میری؟ 
نمیدونم بریم ببینیم چی میشه دیگه...
.
پ.ن اول : بقیه عکسا با توضیحاتشون رو میذارم استوری (اینجا دیگه جا نداشت)
.
پ.ن دوم : بخشی از این عکسها رو مجید طالبی گرفته ، بخشی رو من، و بخشی ناصر میرخانی

45K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : خب سلام. یه مجموعه عکس از ماجرای نیمروز-رد خون همراه با توضيحات : . عکس اول : صحنه آمادس .کارگردان خواب هستن،با سر دردی شدید. منم با اخم منتظر بیدار شدن ایشان. . عکس دوم : بهنوش جانم (معروف به مامی) در حال گرفتن ماچی شدید از بنده . عکس سوم:کارگردان زمانی که نمیخواد هیچ حرفی رو بشنوه! . عکس چهارم: مذاکرات من و گارکردان و تلاش من برای به کُرسی نشوندن حرف خودم و ابراهیم امینی (نویسنده ) در هاله ای از ابهام که پیش خودش داره میگه پس من اینجا چی کاره ام! . عکس پنجم: اها این عکس . یه عکس آنالوگ که مجید طالبی گرفته ، من نشسته در صحرا،همراه با غروب،با پایی سبز و فکر کردن به فرق بین پا داشتن و نداشتن! . عکس ششم: تقریبا جمعی از سر گروه ها زمانی که هنوز رو فُرم و سرِ پا بودن. . عکس هفتم : اهااا اینم خیلی نکته داره، گروه کارگردانی همراه با گروه صدا تصویر. اما نکته: اون کتِ قرمزی که تن منه بعد گرفتن این سکانس ناگهان غیب شد. ینی در واقع پیچونده شد.ینی در حقیقت دزدیده شد. حالا من اسم نمیبرم توسط کی… . عکس هشتم :کارگردان مشغول خاراندن پایش، و عکاس مشغول خوابی عمیق. . عکس نهم : من در حال غش غش خندیدن، یادم نیست به چی ! اما برام چیز طبیعی ای بود این خنده های از ته دل سر این کار. کلا کارم فقط خندیدن بود اونجا. ینی ناخواسته از همه ی حرکات و سکنات و حرفای دوستان خنده ام میگرفت. . عکس دهم : خب ،این عکس سه تا عکسه . از بالا سمت چپ : اختلاف بین کارگردان و دستیارش امیرحسین. از بالا سمت راست : تفاهم بین کارگردان و دستیارش. عکس پایین : تکرار دائم اختلاف و تفاهم در طول فیلمبرداری بین کارگردان و دستیارش امیر حسین. نظر من راجع به عکس آخر : بیشتر داره میگه : از کجا اومدی ؟ ازین ور اومدیم. کجا داری میری؟ نمیدونم بریم ببینیم چی میشه دیگه… . پ.ن اول : بقیه عکسا با توضیحاتشون رو میذارم استوری (اینجا دیگه جا نداشت) . پ.ن دوم : بخشی از این عکسها رو مجید طالبی گرفته ، بخشی رو من، و بخشی ناصر میرخانی
Likes : 45009
Hasti Mahdavifar - 45K Likes - خب سلام. یه مجموعه عکس از ماجرای نیمروز-رد خون همراه با توضيحات :
.
عکس اول : صحنه آمادس .کارگردان خواب هستن،با سر دردی شدید. منم با اخم منتظر بیدار شدن ایشان.
.
عکس دوم : بهنوش جانم (معروف به مامی) در حال گرفتن ماچی شدید از بنده
.
عکس سوم:کارگردان زمانی که نمیخواد هیچ حرفی رو بشنوه!
.
عکس چهارم: مذاکرات من و گارکردان و تلاش من برای به کُرسی نشوندن حرف خودم و ابراهیم امینی (نویسنده ) در هاله ای از ابهام که پیش خودش داره میگه پس من اینجا چی کاره ام!
.
عکس پنجم: اها این عکس . یه عکس آنالوگ که مجید طالبی گرفته ، من نشسته در صحرا،همراه با غروب،با پایی سبز و فکر کردن به فرق بین پا داشتن و نداشتن!
.
عکس ششم: تقریبا جمعی از سر گروه ها زمانی که هنوز رو فُرم و سرِ پا بودن.
.
عکس هفتم : اهااا اینم خیلی نکته داره، گروه کارگردانی همراه با گروه صدا تصویر.
 اما نکته: اون کتِ قرمزی که تن منه بعد گرفتن این سکانس ناگهان غیب شد. ینی در واقع پیچونده شد.ینی در حقیقت دزدیده شد. حالا من اسم نمیبرم توسط کی...
.
عکس هشتم :کارگردان مشغول خاراندن پایش، و عکاس مشغول خوابی عمیق.
.
عکس نهم : من در حال غش غش خندیدن، یادم نیست به چی ! اما برام چیز طبیعی ای بود این خنده های از ته دل سر این کار. کلا کارم فقط خندیدن بود اونجا. ینی ناخواسته از همه ی حرکات و سکنات و حرفای دوستان خنده ام میگرفت.
.
عکس دهم : خب ،این عکس سه تا عکسه . از بالا سمت چپ : اختلاف بین کارگردان و دستیارش امیرحسین.
از بالا سمت راست : تفاهم بین کارگردان و دستیارش.
عکس پایین : تکرار دائم اختلاف و تفاهم در طول فیلمبرداری بین کارگردان و دستیارش امیر حسین.
نظر من راجع به عکس آخر : بیشتر داره میگه : از کجا اومدی ؟ 
ازین ور اومدیم.
کجا داری میری؟ 
نمیدونم بریم ببینیم چی میشه دیگه...
.
پ.ن اول : بقیه عکسا با توضیحاتشون رو میذارم استوری (اینجا دیگه جا نداشت)
.
پ.ن دوم : بخشی از این عکسها رو مجید طالبی گرفته ، بخشی رو من، و بخشی ناصر میرخانی

45K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : خب سلام. یه مجموعه عکس از ماجرای نیمروز-رد خون همراه با توضيحات : . عکس اول : صحنه آمادس .کارگردان خواب هستن،با سر دردی شدید. منم با اخم منتظر بیدار شدن ایشان. . عکس دوم : بهنوش جانم (معروف به مامی) در حال گرفتن ماچی شدید از بنده . عکس سوم:کارگردان زمانی که نمیخواد هیچ حرفی رو بشنوه! . عکس چهارم: مذاکرات من و گارکردان و تلاش من برای به کُرسی نشوندن حرف خودم و ابراهیم امینی (نویسنده ) در هاله ای از ابهام که پیش خودش داره میگه پس من اینجا چی کاره ام! . عکس پنجم: اها این عکس . یه عکس آنالوگ که مجید طالبی گرفته ، من نشسته در صحرا،همراه با غروب،با پایی سبز و فکر کردن به فرق بین پا داشتن و نداشتن! . عکس ششم: تقریبا جمعی از سر گروه ها زمانی که هنوز رو فُرم و سرِ پا بودن. . عکس هفتم : اهااا اینم خیلی نکته داره، گروه کارگردانی همراه با گروه صدا تصویر. اما نکته: اون کتِ قرمزی که تن منه بعد گرفتن این سکانس ناگهان غیب شد. ینی در واقع پیچونده شد.ینی در حقیقت دزدیده شد. حالا من اسم نمیبرم توسط کی… . عکس هشتم :کارگردان مشغول خاراندن پایش، و عکاس مشغول خوابی عمیق. . عکس نهم : من در حال غش غش خندیدن، یادم نیست به چی ! اما برام چیز طبیعی ای بود این خنده های از ته دل سر این کار. کلا کارم فقط خندیدن بود اونجا. ینی ناخواسته از همه ی حرکات و سکنات و حرفای دوستان خنده ام میگرفت. . عکس دهم : خب ،این عکس سه تا عکسه . از بالا سمت چپ : اختلاف بین کارگردان و دستیارش امیرحسین. از بالا سمت راست : تفاهم بین کارگردان و دستیارش. عکس پایین : تکرار دائم اختلاف و تفاهم در طول فیلمبرداری بین کارگردان و دستیارش امیر حسین. نظر من راجع به عکس آخر : بیشتر داره میگه : از کجا اومدی ؟ ازین ور اومدیم. کجا داری میری؟ نمیدونم بریم ببینیم چی میشه دیگه… . پ.ن اول : بقیه عکسا با توضیحاتشون رو میذارم استوری (اینجا دیگه جا نداشت) . پ.ن دوم : بخشی از این عکسها رو مجید طالبی گرفته ، بخشی رو من، و بخشی ناصر میرخانی
Likes : 45009
Hasti Mahdavifar - 44.2K Likes - سلام بابا 
امروز هفدهم اردیبهشت تو این ساعت دقیقا شد شونزده سال که رفتی ...🕊

44.2K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : سلام بابا امروز هفدهم اردیبهشت تو این ساعت دقیقا شد شونزده سال که رفتی …🕊
Likes : 44215
Hasti Mahdavifar - 41K Likes - Photo by: me 
.
#spiderman #venice #adidas #venicecarnival #veniceitaly #streetphotography #streetphotographer #streetphotographersmagazine #streetphotographers #streetleaks #tspf #reportagespotlight #portbox #instagram #everybodystreet #canon  #canonphotography

41K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : Photo by: me . #spiderman #venice #adidas #venicecarnival #veniceitaly #streetphotography #streetphotographer #streetphotographersmagazine #streetphotographers #streetleaks #tspf #reportagespotlight #portbox #instagram #everybodystreet #canon #canonphotography
Likes : 41033
Hasti Mahdavifar - 40.5K Likes - نامه ای به مسئول محترم .
سلام 
ببخشيدا ، معذرت ميخوام ، شرمنده كه مزاحمتون شدم ، ميدونم سرتون هم شلوغه الان و گرفتارين ، ولي ميخواستم سوال كنم دامپزشك ها رو جزو كادر درمان حساب نكردين احيانا ؟! 
جهت تزريق واكسن ميپرسم. 
بازم ببخشيد .يه وقت فكرنكنيد من فضولم ها، كنجكاوم.
سواله به هر حال ...پيش مياد . باي 
.
پ.ن : اگر گذرتون به کلینیک ها و بيمارستان هاي دامپزشكي بيوفته ، متوجه ميشيد كه به دليل مراجعه ي بسيار زياد مردم چقدر محيط براي پزشكان و پرسنل پر خطر است .
Photo by: me
#دامپزشک #دامپزشکان #دامپزشکی #واکسن #کووید۱۹ 
. 
#covid_19 #vet #pet 
#dogs #cats #animals #streetphotographers #streetnight #streephotography #streetphotographer #pavia #paviaitaly #italy #streetlife #tspf #reportagespotlight #everybodystreet #portbox #instagram #canon #canonphotography

40.5K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : نامه ای به مسئول محترم . سلام ببخشيدا ، معذرت ميخوام ، شرمنده كه مزاحمتون شدم ، ميدونم سرتون هم شلوغه الان و گرفتارين ، ولي ميخواستم سوال كنم دامپزشك ها رو جزو كادر درمان حساب نكردين احيانا ؟! جهت تزريق واكسن ميپرسم. بازم ببخشيد .يه وقت فكرنكنيد من فضولم ها، كنجكاوم. سواله به هر حال …پيش مياد . باي . پ.ن : اگر گذرتون به کلینیک ها و بيمارستان هاي دامپزشكي بيوفته ، متوجه ميشيد كه به دليل مراجعه ي بسيار زياد مردم چقدر محيط براي پزشكان و پرسنل پر خطر است . Photo by: me #دامپزشک #دامپزشکان #دامپزشکی #واکسن #کووید۱۹ . #covid_19 #vet #pet #dogs #cats #animals #streetphotographers #streetnight #streephotography #streetphotographer #pavia #paviaitaly #italy #streetlife #tspf #reportagespotlight #everybodystreet #portbox #instagram #canon #canonphotography
Likes : 40507
Hasti Mahdavifar - 40.3K Likes - 🎬ماجرای نیمروز_ردخون از بیست و هشتم فروردین در شبکه ی نمایش خانگی.
کارگردان : محمد حسین مهدویان
تهیه کنند : سید محمود رضوی 
عکس از : @majidtalebi 
@nimroozmovie

40.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : 🎬ماجرای نیمروز_ردخون از بیست و هشتم فروردین در شبکه ی نمایش خانگی. کارگردان : محمد حسین مهدویان تهیه کنند : سید محمود رضوی عکس از : @majidtalebi @nimroozmovie
Likes : 40281
Hasti Mahdavifar - 39.9K Likes - #دوربين_باباش
.
عكس از : @behzadomrani
.
#negativephotography
#analogphotography

39.9K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : #دوربين_باباش . عكس از : @behzadomrani . #negativephotography #analogphotography
Likes : 39925
Hasti Mahdavifar - 39.6K Likes - بیست و‌ نه ... ممنونم از لطف همه تون 🙏🏽❤️

39.6K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : بیست و‌ نه … ممنونم از لطف همه تون 🙏🏽❤️
Likes : 39569
Hasti Mahdavifar - 38.4K Likes - چه موهاي زيبايي ژينا ...
.
#مهسا_امینی

38.4K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : چه موهاي زيبايي ژينا … . #مهسا_امینی
Likes : 38370
Hasti Mahdavifar - 37.8K Likes - Photo by : me .
#streetphotography #streetphotographers ##streetphotographersmagazine #tehranstreetphotofestival #tspf #instagram #iran #tehran #dog #coronavirus #hungrydog #dogsarefamily #streetleaks #humans #peaple #coldweather

37.8K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : Photo by : me . #streetphotography #streetphotographers ##streetphotographersmagazine #tehranstreetphotofestival #tspf #instagram #iran #tehran #dog #coronavirus #hungrydog #dogsarefamily #streetleaks #humans #peaple #coldweather
Likes : 37814
Hasti Mahdavifar - 37.1K Likes - گفتم علی نرو گیر می کنی ...🖤
.
#پلاسکو 
Photo by : me

37.1K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : گفتم علی نرو گیر می کنی …🖤 . #پلاسکو Photo by : me
Likes : 37089
Hasti Mahdavifar - 35.7K Likes - يادآوري روزهاي قرنطينه  ي ٣٣ روزه. فكر كنم اين ويدئو رو ششم يا هفتم فرودين گرفتم.ميخواستم تا ابد بمونم تو خونه . نشد . نذاشتن. .
.

آخرش يكي از فيلماي مورد علاقه م رو ميبينم. يه جمله ي معروفي اين فيلم داره كه روي مجله نوشته شده بود . اما من بهش اعتقادي ندارم . اما شديدا به اينكه شياطين با تمام قوا كماكان زنده هستند معتقدم. همه آنها چهره هایی معصوم عین کودکان دارند،فقط بايد ياد بگيريم عين يه مادر بغلشون نكنيم . بايد ياد بگيريم به اجبار ديگران و تحت تاثير عواطف ازشون پرستاري نكنيم. و گرنه اين چرخه كه بي پايانه...
.
#حرفاي_مادر_بزرگي
#اسم_فيلم_چيست؟
#بله_من_زورم_زياده
.
پ.ن ١: نه يادمون بره نه برامون عادي بشه. كرونا هنوز نرفته و به قوت خود باقيست.
پ.ن ٢ براي پاسخ به سوالات : ميز تلويزيون (ساخته ي دست خودم )صد و پنجاه كيلوست. در نتيجه تخت (ساخته ي دست خودم ) بايد ميومد تو سالن.
پ.ن ٣ پاسخ به سوالات : بيوتي چرا نيست؟ نميتونم بگم .اما گربه ي پشت پنجره و پاندا كامان به قدرت خود باقي اند.

35.7K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : يادآوري روزهاي قرنطينه ي ٣٣ روزه. فكر كنم اين ويدئو رو ششم يا هفتم فرودين گرفتم.ميخواستم تا ابد بمونم تو خونه . نشد . نذاشتن. . . آخرش يكي از فيلماي مورد علاقه م رو ميبينم. يه جمله ي معروفي اين فيلم داره كه روي مجله نوشته شده بود . اما من بهش اعتقادي ندارم . اما شديدا به اينكه شياطين با تمام قوا كماكان زنده هستند معتقدم. همه آنها چهره هایی معصوم عین کودکان دارند،فقط بايد ياد بگيريم عين يه مادر بغلشون نكنيم . بايد ياد بگيريم به اجبار ديگران و تحت تاثير عواطف ازشون پرستاري نكنيم. و گرنه اين چرخه كه بي پايانه… . #حرفاي_مادر_بزرگي #اسم_فيلم_چيست؟ #بله_من_زورم_زياده . پ.ن ١: نه يادمون بره نه برامون عادي بشه. كرونا هنوز نرفته و به قوت خود باقيست. پ.ن ٢ براي پاسخ به سوالات : ميز تلويزيون (ساخته ي دست خودم )صد و پنجاه كيلوست. در نتيجه تخت (ساخته ي دست خودم ) بايد ميومد تو سالن. پ.ن ٣ پاسخ به سوالات : بيوتي چرا نيست؟ نميتونم بگم .اما گربه ي پشت پنجره و پاندا كامان به قدرت خود باقي اند.
Likes : 35698
Hasti Mahdavifar - 34.9K Likes - رونمایی از پوستر رسمی «هفت و نیم» در آستانه اکران

پوستر رسمی و ایرانی فیلم «هفت و نیم» با طرحی از وحید عبدالحسینی منتشر شد.
به گزارش روابط عمومی فیلم، «هفت و نیم» به کارگردانی و نویسندگی نوید محمودی و تهیه کنندگی جمشید محمودی از سه شنبه 14 مردادماه به صورت آنلاین اکران می شود و در آستانه اکران پوستر ایرانی این فیلم منتشر شد.
این فیلم از سه شنبه ساعت 20:00 در سامانه فیلیمو و نماوا به نمایش درمی آید.
«هفت و نیم» محصول مشترک ایران و افغانستان است که سال گذشته در جشنواره بین المللی فیلم بوسان افتتاح شده و مورد استقبال منتقدان آسیایی قرار گرفته است. فیلم ماجرای زندگی هفت دختر افغانی و ایرانی را در هفت اپیزود روایت می کند. نوید محمودی غزال طلایی جشنواره جهانی فیلم پارسی را  برای این فیلم دریافت کرد.فیلم در بیش از ده فستیوال جهانی فیلم حضور موفق داشته است 
بازیگران به ترتیب قصه‌ها عبارتند از:
قصه شبانه: ندا جبرائیلی، شادی مختاری، آتیه جاوید 
قصه نگار: هستی مهدوی، محمدرضا غفاری 
قصه ناهید: آناهیتا افشار، علی رضا کمالی نژاد 
قصه فرشته: فرشته حسینی ، حسین مهری، رویا جاویدنیا ، هانیه قاسمی 
قصه نیلوفر: شیدا خلیق ،علی رضا استادی 
قصه شکر: متین حیدری نیا ، روژان تقی زاده

34.9K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : رونمایی از پوستر رسمی «هفت و نیم» در آستانه اکران پوستر رسمی و ایرانی فیلم «هفت و نیم» با طرحی از وحید عبدالحسینی منتشر شد. به گزارش روابط عمومی فیلم، «هفت و نیم» به کارگردانی و نویسندگی نوید محمودی و تهیه کنندگی جمشید محمودی از سه شنبه 14 مردادماه به صورت آنلاین اکران می شود و در آستانه اکران پوستر ایرانی این فیلم منتشر شد. این فیلم از سه شنبه ساعت 20:00 در سامانه فیلیمو و نماوا به نمایش درمی آید. «هفت و نیم» محصول مشترک ایران و افغانستان است که سال گذشته در جشنواره بین المللی فیلم بوسان افتتاح شده و مورد استقبال منتقدان آسیایی قرار گرفته است. فیلم ماجرای زندگی هفت دختر افغانی و ایرانی را در هفت اپیزود روایت می کند. نوید محمودی غزال طلایی جشنواره جهانی فیلم پارسی را برای این فیلم دریافت کرد.فیلم در بیش از ده فستیوال جهانی فیلم حضور موفق داشته است بازیگران به ترتیب قصه‌ها عبارتند از: قصه شبانه: ندا جبرائیلی، شادی مختاری، آتیه جاوید قصه نگار: هستی مهدوی، محمدرضا غفاری قصه ناهید: آناهیتا افشار، علی رضا کمالی نژاد قصه فرشته: فرشته حسینی ، حسین مهری، رویا جاویدنیا ، هانیه قاسمی قصه نیلوفر: شیدا خلیق ،علی رضا استادی قصه شکر: متین حیدری نیا ، روژان تقی زاده
Likes : 34892
Hasti Mahdavifar - 34.9K Likes - 🖤

#ایران 
#دختران_ايران 
#مهسا_امینی

34.9K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : 🖤 #ایران #دختران_ايران #مهسا_امینی
Likes : 34859
Hasti Mahdavifar - 34.9K Likes - 🖤

#ایران 
#دختران_ايران 
#مهسا_امینی

34.9K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : 🖤 #ایران #دختران_ايران #مهسا_امینی
Likes : 34859
Hasti Mahdavifar - 34.7K Likes - Photo by : me 
.
#mourning #lamentation #ashoura #covid_19 #coronavirus #streetphotographersmagazine #instagram #portbox #streetleaks #streetlife #streetphotographersfdn #trentparke #everybodystreet #streetphotography #streetphotographer #streetphotographers #tspf #peaple #peaple_and_world #natgeo #canonphotography #canon #canon60d #tehran #iran

34.7K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : Photo by : me . #mourning #lamentation #ashoura #covid_19 #coronavirus #streetphotographersmagazine #instagram #portbox #streetleaks #streetlife #streetphotographersfdn #trentparke #everybodystreet #streetphotography #streetphotographer #streetphotographers #tspf #peaple #peaple_and_world #natgeo #canonphotography #canon #canon60d #tehran #iran
Likes : 34687
Hasti Mahdavifar - 33.9K Likes - سلام بابا 👋🏻
هجده سال شد كه نيستي .
ای کاش بودی می دیدی...

33.9K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : سلام بابا 👋🏻 هجده سال شد كه نيستي . ای کاش بودی می دیدی…
Likes : 33879
Hasti Mahdavifar - 32.6K Likes - به نام خداوند رنگین کمان.... که مرده ...اره ، خدا مرده ... دیگه کم‌کم ‌‌باید بیدار میشد....داره زیادی طول میکشه خوابیدنش... #کیان‌_‌پیرفلک  #مهسا‌امینی

32.6K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : به نام خداوند رنگین کمان…. که مرده …اره ، خدا مرده … دیگه کم‌کم ‌‌باید بیدار میشد….داره زیادی طول میکشه خوابیدنش… #کیان‌_‌پیرفلک #مهسا‌امینی
Likes : 32574
Hasti Mahdavifar - 32.6K Likes - به نام خداوند رنگین کمان.... که مرده ...اره ، خدا مرده ... دیگه کم‌کم ‌‌باید بیدار میشد....داره زیادی طول میکشه خوابیدنش... #کیان‌_‌پیرفلک  #مهسا‌امینی

32.6K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : به نام خداوند رنگین کمان…. که مرده …اره ، خدا مرده … دیگه کم‌کم ‌‌باید بیدار میشد….داره زیادی طول میکشه خوابیدنش… #کیان‌_‌پیرفلک #مهسا‌امینی
Likes : 32574
Hasti Mahdavifar - 32.2K Likes - از اين صحنه زيبا تر نه ديده ام ، و نه ديگر ميبينم ... ❤️✨ 
.
#زهراامیرابراهیمی  #فستيوال_كن #كن

32.2K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : از اين صحنه زيبا تر نه ديده ام ، و نه ديگر ميبينم … ❤️✨ . #زهراامیرابراهیمی #فستيوال_كن #كن
Likes : 32176
Hasti Mahdavifar - 32.2K Likes - از اين صحنه زيبا تر نه ديده ام ، و نه ديگر ميبينم ... ❤️✨ 
.
#زهراامیرابراهیمی  #فستيوال_كن #كن

32.2K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : از اين صحنه زيبا تر نه ديده ام ، و نه ديگر ميبينم … ❤️✨ . #زهراامیرابراهیمی #فستيوال_كن #كن
Likes : 32176
Hasti Mahdavifar - 32K Likes - سلام بابا 
نوزده سال شد كه رفتی... 
خوبه كه نيستی ببینی...

32K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : سلام بابا نوزده سال شد كه رفتی… خوبه كه نيستی ببینی…
Likes : 31964
Hasti Mahdavifar - 30.8K Likes - از مجموعه سنگین 
Photos by me
.
#florenceacademyofart #florence #italy #canon #canonphotography #streetphotographers #instagram #streetleaks

30.8K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : از مجموعه سنگین Photos by me . #florenceacademyofart #florence #italy #canon #canonphotography #streetphotographers #instagram #streetleaks
Likes : 30832
Hasti Mahdavifar - 30.8K Likes - از مجموعه سنگین 
Photos by me
.
#florenceacademyofart #florence #italy #canon #canonphotography #streetphotographers #instagram #streetleaks

30.8K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : از مجموعه سنگین Photos by me . #florenceacademyofart #florence #italy #canon #canonphotography #streetphotographers #instagram #streetleaks
Likes : 30832
Hasti Mahdavifar - 30.8K Likes - از مجموعه سنگین 
Photos by me
.
#florenceacademyofart #florence #italy #canon #canonphotography #streetphotographers #instagram #streetleaks

30.8K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : از مجموعه سنگین Photos by me . #florenceacademyofart #florence #italy #canon #canonphotography #streetphotographers #instagram #streetleaks
Likes : 30832
Hasti Mahdavifar - 30.6K Likes - Photo by : me 
#streetphotography #photography #streetphotographer  #streetphotographersmagazine #tehranstreetphotofestival #streetleaks #instagram

30.6K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : Photo by : me #streetphotography #photography #streetphotographer #streetphotographersmagazine #tehranstreetphotofestival #streetleaks #instagram
Likes : 30630
Hasti Mahdavifar - 30.4K Likes - ⚽️🤛🏻
Photo by : me
#italy #football #venice

30.4K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : ⚽️🤛🏻 Photo by : me #italy #football #venice
Likes : 30369
Hasti Mahdavifar - 30.3K Likes - Photo by : me .
#streetphotography #streetphotographersmagazine #streetphotographer #dogs #coronavirus #tehranstreetphotofestival #tehranstreetphotographyfestival #streetleaks #foggy #feedinganimals #instagram #tehran #northoftehran

30.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : Photo by : me . #streetphotography #streetphotographersmagazine #streetphotographer #dogs #coronavirus #tehranstreetphotofestival #tehranstreetphotographyfestival #streetleaks #foggy #feedinganimals #instagram #tehran #northoftehran
Likes : 30334
Hasti Mahdavifar - 29.4K Likes - فستیوال فیلم کوتاه ارمنستان ♥️
یک روز در شهر زیبای دلیجان 
@yerevanshortfilmfestival : thank you for everything.☄️
I always love you🫶🏻✨♥️

29.4K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : فستیوال فیلم کوتاه ارمنستان ♥️ یک روز در شهر زیبای دلیجان @yerevanshortfilmfestival : thank you for everything.☄️ I always love you🫶🏻✨♥️
Likes : 29444
Hasti Mahdavifar - 29.4K Likes - فستیوال فیلم کوتاه ارمنستان ♥️
یک روز در شهر زیبای دلیجان 
@yerevanshortfilmfestival : thank you for everything.☄️
I always love you🫶🏻✨♥️

29.4K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : فستیوال فیلم کوتاه ارمنستان ♥️ یک روز در شهر زیبای دلیجان @yerevanshortfilmfestival : thank you for everything.☄️ I always love you🫶🏻✨♥️
Likes : 29444
Hasti Mahdavifar - 29.4K Likes - فستیوال فیلم کوتاه ارمنستان ♥️
یک روز در شهر زیبای دلیجان 
@yerevanshortfilmfestival : thank you for everything.☄️
I always love you🫶🏻✨♥️

29.4K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : فستیوال فیلم کوتاه ارمنستان ♥️ یک روز در شهر زیبای دلیجان @yerevanshortfilmfestival : thank you for everything.☄️ I always love you🫶🏻✨♥️
Likes : 29444
Hasti Mahdavifar - 29.4K Likes - فستیوال فیلم کوتاه ارمنستان ♥️
یک روز در شهر زیبای دلیجان 
@yerevanshortfilmfestival : thank you for everything.☄️
I always love you🫶🏻✨♥️

29.4K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : فستیوال فیلم کوتاه ارمنستان ♥️ یک روز در شهر زیبای دلیجان @yerevanshortfilmfestival : thank you for everything.☄️ I always love you🫶🏻✨♥️
Likes : 29444
Hasti Mahdavifar - 29.4K Likes - فستیوال فیلم کوتاه ارمنستان ♥️
یک روز در شهر زیبای دلیجان 
@yerevanshortfilmfestival : thank you for everything.☄️
I always love you🫶🏻✨♥️

29.4K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : فستیوال فیلم کوتاه ارمنستان ♥️ یک روز در شهر زیبای دلیجان @yerevanshortfilmfestival : thank you for everything.☄️ I always love you🫶🏻✨♥️
Likes : 29444
Hasti Mahdavifar - 29.4K Likes - فستیوال فیلم کوتاه ارمنستان ♥️
یک روز در شهر زیبای دلیجان 
@yerevanshortfilmfestival : thank you for everything.☄️
I always love you🫶🏻✨♥️

29.4K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : فستیوال فیلم کوتاه ارمنستان ♥️ یک روز در شهر زیبای دلیجان @yerevanshortfilmfestival : thank you for everything.☄️ I always love you🫶🏻✨♥️
Likes : 29444
Hasti Mahdavifar - 29K Likes - از مجموعه آيز وايد شات.
پسر براي دختر ماسك كلمبينا ميزند . ونيزي ها هر ساله كارناوال جالبي دارند. 
قبل از شروع دوره ي چهل روزه ي گياه خواري ، و پرهيز از اعمالي كه برايشان گناه تعريف شده ، جشن و پايكوبي برگزار ميكنند تا بعد از آن به نيايش مشغول شوند . ماسك ميزنند ، و اتفاقا عكس فلسفه اي كه نقاب دارد ، اين بار تلاش ميكنند خود را نزديك به چيزي كه دوست دارند نشان دهند . 
فقير و غني يكي ميشوند و دو هفته را به خوشگذراني ميپردازند . 
گاهي هم با پوشيدن لباس هايي فاخر سعي ميكنند سياسيون و دولتمردانشان را به سخره بگيرند . كه اين مورد از محبوب ترين ها برايشان محسوب ميشوند و به قول خودشان در اين دو هفته هر گونه و خطا و اشتباه و گناه جايز است . چون نقاب داريم و كسي قرار نيست ما را بشناسد . 
اينها را نيكولا برايم تعرyيف كرد . با همسرش بود .يك ونيزيه اصيل كه نميدانست تمام فلسفه اين كارناوال را چگونه برايم خلاصه بگويد . آخرش گفت هستي بيخيال . تك تك اين سنگ فرشهايي كه رويش راه ميرويم پر از قصه است . تو از ايران بگو.از تهران بگو . شيراز و اصفهان هم ميشناسم . از آنها بگو . 
گفتم نيكولا ، چه طوري ايران را برايت خلاصه كنم . فقط ميتوانم بگويم بيا . بيا ببين . 
چون سكه نداشتم ، يك دو رويي كف دستم گذاشت و گفت اين كرايه قايق . من تو را تا سن ماركو ميبرم تا گم نشوي . چون ونيز تنها جاييست كه نه قطب نما ميشناسد نه گوگل مپ .
گفتم من اين دو يورو را چجوري بهت پس بدهم ؟ گفت وقتي رسيدم ايران با تو تماس ميگيرم . آنوقت دو يورو را پس بده . 
پ.ن : اينكه چرا در اين فستيوال با ماسك هاي پزشكي كرونا هم روبرو شدم برايم هنوز سوال است .
چون تصميم گرفتم مجموعه آيز وايد شات رو منتشر كنم سعي ميكنم در هر پشت راجع به عنواع ماسك ها هم توضيحي بدهم.
.
Photo by : me 
. 
#eyeswideshut #eyeswideshutcollection  #venice #venicecarnival #italy #mask #colombinamask #streetphotography #streetphotographer #streetphographyinternational #streetphotographersmagazine #tspf #streetleaks #portbox #windowreflection #Reflection #windows #bnw_demand #streetphotographersfdn #instagram #reportagespotlight #streetlife #tehranstreetphotofestival #trentparke  #burndiary #canon #canonphotography

29K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : از مجموعه آيز وايد شات. پسر براي دختر ماسك كلمبينا ميزند . ونيزي ها هر ساله كارناوال جالبي دارند. قبل از شروع دوره ي چهل روزه ي گياه خواري ، و پرهيز از اعمالي كه برايشان گناه تعريف شده ، جشن و پايكوبي برگزار ميكنند تا بعد از آن به نيايش مشغول شوند . ماسك ميزنند ، و اتفاقا عكس فلسفه اي كه نقاب دارد ، اين بار تلاش ميكنند خود را نزديك به چيزي كه دوست دارند نشان دهند . فقير و غني يكي ميشوند و دو هفته را به خوشگذراني ميپردازند . گاهي هم با پوشيدن لباس هايي فاخر سعي ميكنند سياسيون و دولتمردانشان را به سخره بگيرند . كه اين مورد از محبوب ترين ها برايشان محسوب ميشوند و به قول خودشان در اين دو هفته هر گونه و خطا و اشتباه و گناه جايز است . چون نقاب داريم و كسي قرار نيست ما را بشناسد . اينها را نيكولا برايم تعرyيف كرد . با همسرش بود .يك ونيزيه اصيل كه نميدانست تمام فلسفه اين كارناوال را چگونه برايم خلاصه بگويد . آخرش گفت هستي بيخيال . تك تك اين سنگ فرشهايي كه رويش راه ميرويم پر از قصه است . تو از ايران بگو.از تهران بگو . شيراز و اصفهان هم ميشناسم . از آنها بگو . گفتم نيكولا ، چه طوري ايران را برايت خلاصه كنم . فقط ميتوانم بگويم بيا . بيا ببين . چون سكه نداشتم ، يك دو رويي كف دستم گذاشت و گفت اين كرايه قايق . من تو را تا سن ماركو ميبرم تا گم نشوي . چون ونيز تنها جاييست كه نه قطب نما ميشناسد نه گوگل مپ . گفتم من اين دو يورو را چجوري بهت پس بدهم ؟ گفت وقتي رسيدم ايران با تو تماس ميگيرم . آنوقت دو يورو را پس بده . پ.ن : اينكه چرا در اين فستيوال با ماسك هاي پزشكي كرونا هم روبرو شدم برايم هنوز سوال است . چون تصميم گرفتم مجموعه آيز وايد شات رو منتشر كنم سعي ميكنم در هر پشت راجع به عنواع ماسك ها هم توضيحي بدهم. . Photo by : me . #eyeswideshut #eyeswideshutcollection #venice #venicecarnival #italy #mask #colombinamask #streetphotography #streetphotographer #streetphographyinternational #streetphotographersmagazine #tspf #streetleaks #portbox #windowreflection #Reflection #windows #bnw_demand #streetphotographersfdn #instagram #reportagespotlight #streetlife #tehranstreetphotofestival #trentparke #burndiary #canon #canonphotography
Likes : 29020
Hasti Mahdavifar - 28.9K Likes - سلام بابا 👋🏻
خوبی؟
امروز بیست سال شد که رفتی...
میگم که... چیز...یکم طولانی شده رفتنت...نمیدونم کجایی،اصن هستی یا نیستی،ولی حالا اگه تونستی یه جوری برگرد.
البته ...کماکان میگم خوبه که نیستی و ببینی...
🤍🕊️🌑
.
#dad 
#daughter 
.
#پدر 
#دختر 
❤️‍🩹

28.9K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : سلام بابا 👋🏻 خوبی؟ امروز بیست سال شد که رفتی… میگم که… چیز…یکم طولانی شده رفتنت…نمیدونم کجایی،اصن هستی یا نیستی،ولی حالا اگه تونستی یه جوری برگرد. البته …کماکان میگم خوبه که نیستی و ببینی… 🤍🕊️🌑 . #dad #daughter . #پدر #دختر ❤️‍🩹
Likes : 28855
Hasti Mahdavifar - 28.5K Likes - Photo by : me
.
#portrait #portraitphotography #streetphotographersmagazine #tspf 
#tehranstreetphotofestival #instagram #streetleaks #hunter #canon #canonphotography #florence #florenceitaly #atención #streetphotographersfdn

28.5K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : Photo by : me . #portrait #portraitphotography #streetphotographersmagazine #tspf #tehranstreetphotofestival #instagram #streetleaks #hunter #canon #canonphotography #florence #florenceitaly #atención #streetphotographersfdn
Likes : 28483
Hasti Mahdavifar - 28.3K Likes - Photo by : me
.
#love #amore #valentine #covid_19 #streetphotography #florance  #italy #streetphotographer #streetphotographers #tspf #streetleaks #everybodystreet #reportagespotlight #mask #instagram #canon #canonphotography

28.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : Photo by : me . #love #amore #valentine #covid_19 #streetphotography #florance #italy #streetphotographer #streetphotographers #tspf #streetleaks #everybodystreet #reportagespotlight #mask #instagram #canon #canonphotography
Likes : 28293
Hasti Mahdavifar - 27.5K Likes - سلام بابا 👋🏻
تولدت مبارک...
خیلی خب می‌شد اگه الان بودی.
اما راستش هر‌چی فکر میکنم میبینم خوبه که رفتی و نمی‌بینی... 
پدر یه دختر بودن کار سختیه.
دختر یه پدر بودن سخت تر...
.
#پدر 
#dad 🤍🕊️

27.5K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : سلام بابا 👋🏻 تولدت مبارک… خیلی خب می‌شد اگه الان بودی. اما راستش هر‌چی فکر میکنم میبینم خوبه که رفتی و نمی‌بینی… پدر یه دختر بودن کار سختیه. دختر یه پدر بودن سخت تر… . #پدر #dad 🤍🕊️
Likes : 27541
Hasti Mahdavifar - 27.4K Likes - نگاه ها همه سنگ است و قلب ها همه سنگ
چه سنگبارانی ! گیرم گریختی همه عمر،
کجا پناه بری ؟
خانه خدا سنگ است!
.
Photo by: me 
#covid_19 #corona #mask #streetphotography #streetphotographers #streetphotographersmagazine #instagram #sleepygirl #streetphotographersfdn #tspf #portbox #streetlife #evrybodystreet #streetleaks #bnw_demand #trentparke #reportagespotlight #burndiary #canon #canonphotography #cameratest #florance

27.4K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : نگاه ها همه سنگ است و قلب ها همه سنگ چه سنگبارانی ! گیرم گریختی همه عمر، کجا پناه بری ؟ خانه خدا سنگ است! . Photo by: me #covid_19 #corona #mask #streetphotography #streetphotographers #streetphotographersmagazine #instagram #sleepygirl #streetphotographersfdn #tspf #portbox #streetlife #evrybodystreet #streetleaks #bnw_demand #trentparke #reportagespotlight #burndiary #canon #canonphotography #cameratest #florance
Likes : 27383
Hasti Mahdavifar - 27.4K Likes - ⚔️ #sectumsempra

27.4K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : ⚔️ #sectumsempra
Likes : 27375
Hasti Mahdavifar - 26.6K Likes - يكمم سياه و سفيد حالا
#كبوتر_فضول
#سرت_رو_نكن_تو_گوشي_مردم
.
Photo by : me 
.
#blackandwhitephotography #human #dog #Pigeons #bird #technology #streetphotographersmagazine #streetphotography #streetphotographers #tehranstreetphotofestival #instagram #streetleaks #streetphotographersfdn #streetlife #tspf #portbox #bnw_demand #burndiary #evrybodystreet #reportagespotlight #pavia #paviaitaly #canon #canonphotography #hunter #canonphotographer

26.6K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : يكمم سياه و سفيد حالا #كبوتر_فضول #سرت_رو_نكن_تو_گوشي_مردم . Photo by : me . #blackandwhitephotography #human #dog #Pigeons #bird #technology #streetphotographersmagazine #streetphotography #streetphotographers #tehranstreetphotofestival #instagram #streetleaks #streetphotographersfdn #streetlife #tspf #portbox #bnw_demand #burndiary #evrybodystreet #reportagespotlight #pavia #paviaitaly #canon #canonphotography #hunter #canonphotographer
Likes : 26563
Hasti Mahdavifar - 26.5K Likes - نوروز #پیروز 🐆
.
Photos by: @alirezashahrdari 
.
Happy new year...

26.5K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : نوروز #پیروز 🐆 . Photos by: @alirezashahrdari . Happy new year…
Likes : 26452
Hasti Mahdavifar - 26.5K Likes - نوروز #پیروز 🐆
.
Photos by: @alirezashahrdari 
.
Happy new year...

26.5K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : نوروز #پیروز 🐆 . Photos by: @alirezashahrdari . Happy new year…
Likes : 26452
Hasti Mahdavifar - 26.4K Likes - از مجموعه سنگین 
.
Photo by me
.
#florenceacademyofart #florenceitaly #streetleaks #portbox #reportagespotlight #burndiary #instagram #covid_19 #mask #canon #canonphotography

26.4K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : از مجموعه سنگین . Photo by me . #florenceacademyofart #florenceitaly #streetleaks #portbox #reportagespotlight #burndiary #instagram #covid_19 #mask #canon #canonphotography
Likes : 26449
Hasti Mahdavifar - 26K Likes - Photo by : me
.
#portrait #portraitphotography #streetphotographersmagazine #tspf  #streetphotographers #streetphotographers #streetleaks #streetphotographyinternational #instagram #paviaitaly #pavia #canon #canonphotography #lens50mmfix #streetphotographersfdn

26K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : Photo by : me . #portrait #portraitphotography #streetphotographersmagazine #tspf #streetphotographers #streetphotographers #streetleaks #streetphotographyinternational #instagram #paviaitaly #pavia #canon #canonphotography #lens50mmfix #streetphotographersfdn
Likes : 26029
Hasti Mahdavifar - 26K Likes - وقتی هنرجوها نمیخوان درس رو یاد بگیرن...
سکوت هم که کلا براشون معنایی نداره .
هر کاری دلشون بخواد میکنن...
خب در واقع از یه مشت نخبه ی دیوانه هم نمیشه انتظار بیشتری داشت.
قرار بود این کارگاه بازیگری باشه.نمیدونم چه جوری به جانورشناسی و موسیقی شناسی ختم شد...🫠
یعنی این اساتید خودشون یه سور زدن به من در بازیگری.
الان متوجه شدم من تا الان اشتباهی بازیگر بودم .بازیگرای واقعی اینا هستن.
خلاصه که هرچی من برای اینا علمی ریسه کرده بودم،آخرش خیلی علمی زدن پنبه اش کردن.😵‍💫
.
معرفی میکنم : با استعدادترین و باهوش ترین افرادی که الان تو زندگیم دیدم 👆🏻

@mashghehonar_academy 

پ•ن ۱: فروید اگه دستم بهت برسه...😡
پ.ن ۲ : خدا بهم رحم کرد ۴،۵ نفرشون غایب بودن تو این جلسه،وگرنه همین چند تا جمله هم نمیتونستم دیگه بنویسم...

موقعیت کنونی من : در حال پیدا کردن دکمه ی ریست فکتوریه مغزم...😵‍💫

26K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : وقتی هنرجوها نمیخوان درس رو یاد بگیرن… سکوت هم که کلا براشون معنایی نداره . هر کاری دلشون بخواد میکنن… خب در واقع از یه مشت نخبه ی دیوانه هم نمیشه انتظار بیشتری داشت. قرار بود این کارگاه بازیگری باشه.نمیدونم چه جوری به جانورشناسی و موسیقی شناسی ختم شد…🫠 یعنی این اساتید خودشون یه سور زدن به من در بازیگری. الان متوجه شدم من تا الان اشتباهی بازیگر بودم .بازیگرای واقعی اینا هستن. خلاصه که هرچی من برای اینا علمی ریسه کرده بودم،آخرش خیلی علمی زدن پنبه اش کردن.😵‍💫 . معرفی میکنم : با استعدادترین و باهوش ترین افرادی که الان تو زندگیم دیدم 👆🏻 @mashghehonar_academy پ•ن ۱: فروید اگه دستم بهت برسه…😡 پ.ن ۲ : خدا بهم رحم کرد ۴،۵ نفرشون غایب بودن تو این جلسه،وگرنه همین چند تا جمله هم نمیتونستم دیگه بنویسم… موقعیت کنونی من : در حال پیدا کردن دکمه ی ریست فکتوریه مغزم…😵‍💫
Likes : 25955
Hasti Mahdavifar - 25.9K Likes - همه ی ما معترضیم به هزار و یک چیز .
ميخواهيد همه ي ما را اعدام كنيد ؟
 ازين هشتاد و پنج ميليون شايد ده میلیون برایتان ماند. دقیقا با این شاید ده میلیون چه کار میخواهید بکنید؟
.
#مجید_کاظمی  #سعید_یعقوبی  #صالح_میرهاشمی 
#مهسا_امینی

25.9K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : همه ی ما معترضیم به هزار و یک چیز . ميخواهيد همه ي ما را اعدام كنيد ؟ ازين هشتاد و پنج ميليون شايد ده میلیون برایتان ماند. دقیقا با این شاید ده میلیون چه کار میخواهید بکنید؟ . #مجید_کاظمی #سعید_یعقوبی #صالح_میرهاشمی #مهسا_امینی
Likes : 25935
Hasti Mahdavifar - 25.3K Likes - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia

25.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜 Custom designer: @sayehmousaviofficial Makeup designer: @chifumi325 Hair designer: @hanjeehanjee Stylist: @shogosone . #fibromyalgia
Likes : 25328
Hasti Mahdavifar - 25.3K Likes - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia

25.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜 Custom designer: @sayehmousaviofficial Makeup designer: @chifumi325 Hair designer: @hanjeehanjee Stylist: @shogosone . #fibromyalgia
Likes : 25328
Hasti Mahdavifar - 25.3K Likes - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia

25.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜 Custom designer: @sayehmousaviofficial Makeup designer: @chifumi325 Hair designer: @hanjeehanjee Stylist: @shogosone . #fibromyalgia
Likes : 25328
Hasti Mahdavifar - 25.3K Likes - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia

25.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜 Custom designer: @sayehmousaviofficial Makeup designer: @chifumi325 Hair designer: @hanjeehanjee Stylist: @shogosone . #fibromyalgia
Likes : 25328
Hasti Mahdavifar - 25.3K Likes - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia

25.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜 Custom designer: @sayehmousaviofficial Makeup designer: @chifumi325 Hair designer: @hanjeehanjee Stylist: @shogosone . #fibromyalgia
Likes : 25328
Hasti Mahdavifar - 25.3K Likes - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia

25.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜 Custom designer: @sayehmousaviofficial Makeup designer: @chifumi325 Hair designer: @hanjeehanjee Stylist: @shogosone . #fibromyalgia
Likes : 25328
Hasti Mahdavifar - 25.3K Likes - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia

25.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜 Custom designer: @sayehmousaviofficial Makeup designer: @chifumi325 Hair designer: @hanjeehanjee Stylist: @shogosone . #fibromyalgia
Likes : 25328
Hasti Mahdavifar - 25.3K Likes - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia

25.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜 Custom designer: @sayehmousaviofficial Makeup designer: @chifumi325 Hair designer: @hanjeehanjee Stylist: @shogosone . #fibromyalgia
Likes : 25328
Hasti Mahdavifar - 25.3K Likes - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia

25.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜 Custom designer: @sayehmousaviofficial Makeup designer: @chifumi325 Hair designer: @hanjeehanjee Stylist: @shogosone . #fibromyalgia
Likes : 25328
Hasti Mahdavifar - 25.3K Likes - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia

25.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜 Custom designer: @sayehmousaviofficial Makeup designer: @chifumi325 Hair designer: @hanjeehanjee Stylist: @shogosone . #fibromyalgia
Likes : 25328
Hasti Mahdavifar - 25.3K Likes - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia

25.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜 Custom designer: @sayehmousaviofficial Makeup designer: @chifumi325 Hair designer: @hanjeehanjee Stylist: @shogosone . #fibromyalgia
Likes : 25328
Hasti Mahdavifar - 25.3K Likes - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia

25.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜 Custom designer: @sayehmousaviofficial Makeup designer: @chifumi325 Hair designer: @hanjeehanjee Stylist: @shogosone . #fibromyalgia
Likes : 25328
Hasti Mahdavifar - 25.3K Likes - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia

25.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜 Custom designer: @sayehmousaviofficial Makeup designer: @chifumi325 Hair designer: @hanjeehanjee Stylist: @shogosone . #fibromyalgia
Likes : 25328
Hasti Mahdavifar - 25.3K Likes - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia

25.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜 Custom designer: @sayehmousaviofficial Makeup designer: @chifumi325 Hair designer: @hanjeehanjee Stylist: @shogosone . #fibromyalgia
Likes : 25328
Hasti Mahdavifar - 25.3K Likes - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia

25.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜 Custom designer: @sayehmousaviofficial Makeup designer: @chifumi325 Hair designer: @hanjeehanjee Stylist: @shogosone . #fibromyalgia
Likes : 25328
Hasti Mahdavifar - 25.3K Likes - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia

25.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜 Custom designer: @sayehmousaviofficial Makeup designer: @chifumi325 Hair designer: @hanjeehanjee Stylist: @shogosone . #fibromyalgia
Likes : 25328
Hasti Mahdavifar - 25.3K Likes - Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜

Custom designer: @sayehmousaviofficial 
Makeup designer: @chifumi325 
Hair designer: @hanjeehanjee 
Stylist: @shogosone 
.
#fibromyalgia

25.3K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : Nothing and nothing but, I just wanted to say that it is possible to live with fibromyalgia. 💜 Custom designer: @sayehmousaviofficial Makeup designer: @chifumi325 Hair designer: @hanjeehanjee Stylist: @shogosone . #fibromyalgia
Likes : 25328
Hasti Mahdavifar - 25.2K Likes - يك شهر را عطر نرگس موهايت برداشت ...
ممنون که هستی 
.
 #مهسا_امینی

25.2K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : يك شهر را عطر نرگس موهايت برداشت … ممنون که هستی . #مهسا_امینی
Likes : 25167
Hasti Mahdavifar - 25.1K Likes - بیوتی پانزده ساله شد❤️
‏‎همانطور كه در تصاوير ميبينيد،اين سگِ خرِ فيلسوف مسلک من اجازه نداد که ما یک عکس سالم از او بگیریم.کلا تفنگ اش را روی رگبار تنظیم کرده و شمشیرش را از رو برای ما بسته و به آنی بود که حمام خون راه بیاندازد.
.
‏‎اما به لطف خودش به خیر گذشت و ما کشته نشدیم و بعد از ثبت این تصاویر نعره زنان و جامه دران به سمت کوه ها دویدیم و پس از اینکه از زنده ماندن یکدیگر مطمئن شدیم،لحظاتی سکوت کردیم و سپس سجده‌ی شکر و وحشت را یکجا و یکصدا به سمت قبله خواندیم.
.
خلاصه که همکاری نکرد و سالروز تولدش ذره ای برایش ارزش نداشت.
.
‏‎به هر روی تولدت مبارک @naso.rosa جان من ❤️💃🏻🎂🎊
.
‏‎اميد به اينكه سايه ات لااقل سه قرن بالای سر من باشد.
‏‎چون به راستی من در این پانزده سال از تو آموختم هر آنچه باید را...
.
‏‎پ.ن : با تشکر فراوان از تیم محترم موفق اما ناموفق در عملیات عکاسی 🙏🏻
.
‏#15thbirthday #ceremony

25.1K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : بیوتی پانزده ساله شد❤️ ‏‎همانطور كه در تصاوير ميبينيد،اين سگِ خرِ فيلسوف مسلک من اجازه نداد که ما یک عکس سالم از او بگیریم.کلا تفنگ اش را روی رگبار تنظیم کرده و شمشیرش را از رو برای ما بسته و به آنی بود که حمام خون راه بیاندازد. . ‏‎اما به لطف خودش به خیر گذشت و ما کشته نشدیم و بعد از ثبت این تصاویر نعره زنان و جامه دران به سمت کوه ها دویدیم و پس از اینکه از زنده ماندن یکدیگر مطمئن شدیم،لحظاتی سکوت کردیم و سپس سجده‌ی شکر و وحشت را یکجا و یکصدا به سمت قبله خواندیم. . خلاصه که همکاری نکرد و سالروز تولدش ذره ای برایش ارزش نداشت. . ‏‎به هر روی تولدت مبارک @naso.rosa جان من ❤️💃🏻🎂🎊 . ‏‎اميد به اينكه سايه ات لااقل سه قرن بالای سر من باشد. ‏‎چون به راستی من در این پانزده سال از تو آموختم هر آنچه باید را… . ‏‎پ.ن : با تشکر فراوان از تیم محترم موفق اما ناموفق در عملیات عکاسی 🙏🏻 . ‏#15thbirthday #ceremony
Likes : 25130
Hasti Mahdavifar - 25.1K Likes - بیوتی پانزده ساله شد❤️
‏‎همانطور كه در تصاوير ميبينيد،اين سگِ خرِ فيلسوف مسلک من اجازه نداد که ما یک عکس سالم از او بگیریم.کلا تفنگ اش را روی رگبار تنظیم کرده و شمشیرش را از رو برای ما بسته و به آنی بود که حمام خون راه بیاندازد.
.
‏‎اما به لطف خودش به خیر گذشت و ما کشته نشدیم و بعد از ثبت این تصاویر نعره زنان و جامه دران به سمت کوه ها دویدیم و پس از اینکه از زنده ماندن یکدیگر مطمئن شدیم،لحظاتی سکوت کردیم و سپس سجده‌ی شکر و وحشت را یکجا و یکصدا به سمت قبله خواندیم.
.
خلاصه که همکاری نکرد و سالروز تولدش ذره ای برایش ارزش نداشت.
.
‏‎به هر روی تولدت مبارک @naso.rosa جان من ❤️💃🏻🎂🎊
.
‏‎اميد به اينكه سايه ات لااقل سه قرن بالای سر من باشد.
‏‎چون به راستی من در این پانزده سال از تو آموختم هر آنچه باید را...
.
‏‎پ.ن : با تشکر فراوان از تیم محترم موفق اما ناموفق در عملیات عکاسی 🙏🏻
.
‏#15thbirthday #ceremony

25.1K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : بیوتی پانزده ساله شد❤️ ‏‎همانطور كه در تصاوير ميبينيد،اين سگِ خرِ فيلسوف مسلک من اجازه نداد که ما یک عکس سالم از او بگیریم.کلا تفنگ اش را روی رگبار تنظیم کرده و شمشیرش را از رو برای ما بسته و به آنی بود که حمام خون راه بیاندازد. . ‏‎اما به لطف خودش به خیر گذشت و ما کشته نشدیم و بعد از ثبت این تصاویر نعره زنان و جامه دران به سمت کوه ها دویدیم و پس از اینکه از زنده ماندن یکدیگر مطمئن شدیم،لحظاتی سکوت کردیم و سپس سجده‌ی شکر و وحشت را یکجا و یکصدا به سمت قبله خواندیم. . خلاصه که همکاری نکرد و سالروز تولدش ذره ای برایش ارزش نداشت. . ‏‎به هر روی تولدت مبارک @naso.rosa جان من ❤️💃🏻🎂🎊 . ‏‎اميد به اينكه سايه ات لااقل سه قرن بالای سر من باشد. ‏‎چون به راستی من در این پانزده سال از تو آموختم هر آنچه باید را… . ‏‎پ.ن : با تشکر فراوان از تیم محترم موفق اما ناموفق در عملیات عکاسی 🙏🏻 . ‏#15thbirthday #ceremony
Likes : 25130
Hasti Mahdavifar - 25.1K Likes - بیوتی پانزده ساله شد❤️
‏‎همانطور كه در تصاوير ميبينيد،اين سگِ خرِ فيلسوف مسلک من اجازه نداد که ما یک عکس سالم از او بگیریم.کلا تفنگ اش را روی رگبار تنظیم کرده و شمشیرش را از رو برای ما بسته و به آنی بود که حمام خون راه بیاندازد.
.
‏‎اما به لطف خودش به خیر گذشت و ما کشته نشدیم و بعد از ثبت این تصاویر نعره زنان و جامه دران به سمت کوه ها دویدیم و پس از اینکه از زنده ماندن یکدیگر مطمئن شدیم،لحظاتی سکوت کردیم و سپس سجده‌ی شکر و وحشت را یکجا و یکصدا به سمت قبله خواندیم.
.
خلاصه که همکاری نکرد و سالروز تولدش ذره ای برایش ارزش نداشت.
.
‏‎به هر روی تولدت مبارک @naso.rosa جان من ❤️💃🏻🎂🎊
.
‏‎اميد به اينكه سايه ات لااقل سه قرن بالای سر من باشد.
‏‎چون به راستی من در این پانزده سال از تو آموختم هر آنچه باید را...
.
‏‎پ.ن : با تشکر فراوان از تیم محترم موفق اما ناموفق در عملیات عکاسی 🙏🏻
.
‏#15thbirthday #ceremony

25.1K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : بیوتی پانزده ساله شد❤️ ‏‎همانطور كه در تصاوير ميبينيد،اين سگِ خرِ فيلسوف مسلک من اجازه نداد که ما یک عکس سالم از او بگیریم.کلا تفنگ اش را روی رگبار تنظیم کرده و شمشیرش را از رو برای ما بسته و به آنی بود که حمام خون راه بیاندازد. . ‏‎اما به لطف خودش به خیر گذشت و ما کشته نشدیم و بعد از ثبت این تصاویر نعره زنان و جامه دران به سمت کوه ها دویدیم و پس از اینکه از زنده ماندن یکدیگر مطمئن شدیم،لحظاتی سکوت کردیم و سپس سجده‌ی شکر و وحشت را یکجا و یکصدا به سمت قبله خواندیم. . خلاصه که همکاری نکرد و سالروز تولدش ذره ای برایش ارزش نداشت. . ‏‎به هر روی تولدت مبارک @naso.rosa جان من ❤️💃🏻🎂🎊 . ‏‎اميد به اينكه سايه ات لااقل سه قرن بالای سر من باشد. ‏‎چون به راستی من در این پانزده سال از تو آموختم هر آنچه باید را… . ‏‎پ.ن : با تشکر فراوان از تیم محترم موفق اما ناموفق در عملیات عکاسی 🙏🏻 . ‏#15thbirthday #ceremony
Likes : 25130
Hasti Mahdavifar - 25.1K Likes - بیوتی پانزده ساله شد❤️
‏‎همانطور كه در تصاوير ميبينيد،اين سگِ خرِ فيلسوف مسلک من اجازه نداد که ما یک عکس سالم از او بگیریم.کلا تفنگ اش را روی رگبار تنظیم کرده و شمشیرش را از رو برای ما بسته و به آنی بود که حمام خون راه بیاندازد.
.
‏‎اما به لطف خودش به خیر گذشت و ما کشته نشدیم و بعد از ثبت این تصاویر نعره زنان و جامه دران به سمت کوه ها دویدیم و پس از اینکه از زنده ماندن یکدیگر مطمئن شدیم،لحظاتی سکوت کردیم و سپس سجده‌ی شکر و وحشت را یکجا و یکصدا به سمت قبله خواندیم.
.
خلاصه که همکاری نکرد و سالروز تولدش ذره ای برایش ارزش نداشت.
.
‏‎به هر روی تولدت مبارک @naso.rosa جان من ❤️💃🏻🎂🎊
.
‏‎اميد به اينكه سايه ات لااقل سه قرن بالای سر من باشد.
‏‎چون به راستی من در این پانزده سال از تو آموختم هر آنچه باید را...
.
‏‎پ.ن : با تشکر فراوان از تیم محترم موفق اما ناموفق در عملیات عکاسی 🙏🏻
.
‏#15thbirthday #ceremony

25.1K Likes – Hasti Mahdavifar Instagram

Caption : بیوتی پانزده ساله شد❤️ ‏‎همانطور كه در تصاوير ميبينيد،اين سگِ خرِ فيلسوف مسلک من اجازه نداد که ما یک عکس سالم از او بگیریم.کلا تفنگ اش را روی رگبار تنظیم کرده و شمشیرش را از رو برای ما بسته و به آنی بود که حمام خون راه بیاندازد. . ‏‎اما به لطف خودش به خیر گذشت و ما کشته نشدیم و بعد از ثبت این تصاویر نعره زنان و جامه دران به سمت کوه ها دویدیم و پس از اینکه از زنده ماندن یکدیگر مطمئن شدیم،لحظاتی سکوت کردیم و سپس سجده‌ی شکر و وحشت را یکجا و یکصدا به سمت قبله خواندیم. . خلاصه که همکاری نکرد و سالروز تولدش ذره ای برایش ارزش نداشت. . ‏‎به هر روی تولدت مبارک @naso.rosa جان من ❤️💃🏻🎂🎊 . ‏‎اميد به اينكه سايه ات لااقل سه قرن بالای سر من باشد. ‏‎چون به راستی من در این پانزده سال از تو آموختم هر آنچه باید را… . ‏‎پ.ن : با تشکر فراوان از تیم محترم موفق اما ناموفق در عملیات عکاسی 🙏🏻 . ‏#15thbirthday #ceremony
Likes : 25130