. …این سبزه که امروز تماشاگه ِ ماست تا سبزه‌ی خاک ِ ما تماشاگه ِ کیست؟ . به وقت ِ زیارت ِ حکیم خیام ِنیشابوری.شادان.دلْ خجسته. نیشابور.تیرماه ِ یک‌هزار و چهارصدوسه. نهصد و هفتاد سال پس از زیستن ِ ایشان. . وقت ِ حضور در آرامگاه خیام،از لحظه‌ی ورود تا زمان ِ رفتنم،خیام‌خوانی ِ جناب ِ شاملو با موسیقی ِ استاد شهبازیان و آواز ِ استاد شجریان پخش می‌شد در محیط.لذت ِ زیارتم دو چندان شد. . عالیجناب خیام،از آن دانشمندانی‌ست که به قدر ِ کفایت نشناختیم.نه خودشان را و نه تفکر و فلسفه‌شان را و چه حیف. کاش درباره‌ی ایشان بخوانیم و رباعیات ِ زیبای ایشان را بیش بخوانیم. . حوصله کردید« تحلیل شخصیت خیام» نوشته‌ی علامه محمد تقی جعفری را نگاهی بیاندازید. . طراح ِ آرامگاه خیام ،مهندس هوشنگ سیحون است. این آرامگاه ِ بسیار زیبا،در سال ۱۳۴۲ ساخته شده. #خیام_نیشابوری #اندیشه_خیام #علامه_محمدتقی_جعفری #رباعیات_خیام #نیشابور_گردی #هوشنگ_سیحون
. با دکتر مهدی سلطانی سروستانی که از بهترین‌هاست…پس از سال‌ها… قرار گرفتن کنار آدم‌های کاربلد و حرفه‌ای و درجه‌یک از خوش اقبالی ِ من است…و جای ِ بسی شکر دارد. @mehdisoltanisarvestanii #مهدی_سلطانی_سروستانی
. اینجا آبادانه.اسفند ماه ۱۳۸۳.نزدیک ِ بیست سال پیش از این.پشت ِ صحنه‌ی فیلم سینماییِ «به نام پدر». از چپ، پرویز خان ِپرستویی،مهرداد خان ِضیایی و کامبیز خان ِ دیرباز و من. در یک غروب ِ پیش از شروع ِ شب‌کاری،توی حیاط ِبیمارستانی که لوکیشن فیلمبرداری‌مون بود نشسته بودیم به گپ زدن. «به نام پدر»،از اولین فیلم‌هایی بود که من دَرِش حضور جدی داشتم…اولین قدم‌هام در سینمای حرفه‌ای.و قرار گرفتن کنار آقای پرستویی که اون موقع هم مثل الان سوپراستار بودن، و البته هم‌صحبتی با ایشون،برام مثل کلاس ِ درس بود… یاد ِاون روزها به خیر… . توضیح اینکه،همه جز من،لباس صحنه به تن و گریم فیلم رو بر‌چهره دارن. . «به نام ِ پدر» رو آقای ابراهیم حاتمی‌کیا ساختن و به جز حاضران در عکس،گلشیفته فراهانی،مهتاب نصیرپور،افشین هاشمی هم در این فیلم بازی می‌کردن.گمونم روی فیلیمو باشه برای دیدن.اگه دوست داشتین ببینین. . عکسه بی کیفیته،می‌دونم.با دوربین جیبی ِ آنالوگ گرفتیم.اون موقع ها گوشیا دوربین نداشت.نمی‌دونم یادم نیست شایدم گوشیِ من دوربین نداشته. . #پرویز_پرستویی #کامبیز_دیرباز #سید_مهرداد_ضیایی #سینمای_ایران #ابراهیم_حاتمی_کیا #به_نام_پدر #سینمای_جنگ . @parvizparastouei @dirbaz_kambiz @seyedmehrdadziyae
. ۹ سال پیش از این،همین روزهای پایانی آبان‌ماهِ ۱۳۹۴. وقت ِ فیلمبرداری ِ «ابد و یک روز». . اینجا،سمیه و اعظم و مرتضی و محسن،می رفتند پیشِ شهناز،خواهرشان.با پراید ِ مرتضی. انگار میان راه،سعید روستایی سری زده باشد بهشان . «ابد و یک روز»اولین فیلم ِ سعید روستایی ست که همان‌سال در جشنواره‌ی فیلم فجر خوش درخشید و بعد از آن در اکران هم. یادش به خیر. . #سینمای_ایران #ابد_و_یک_روز #سعید_روستایی #پشت_صحنه @saeedroustaee @parinazizadyar @navidmohammadzadeh @paymanmaadi
. نه… وصل ممکن نیست… همیشه فاصله‌ای هست اگر چه منحنی آب بالش خوبی است برای خواب دل آویز و تُرد ِنیلوفر، همیشه فاصله‌ای هست… دچار باید بود! وگرنه زمزمه‌یِ حیرت ِمیان ِدو حرف حرام خواهد شد… و عشق سفر به روشنیِ اهتراز ِخلوت ِ اشیاست و عشق، صدای فاصله هاست صدای فاصله هایی که غرق ابهامند نه صدای فاصله هایی که مثل نقره تمیزند و با شنیدن یک هیچ‌ْ می شوند کدر… . شعر،از «هشت کتاب»،سروده‌ی سهراب سپهری.با عنوان «مسافر»،که من تکه‌ای از آن را نوشتم.کاملش را بخوانید و حظ ببرید. . اینجا،خانه‌ی فاموری،از معدود خانه‌های صحیح و سالم ْباقی‌مانده‌ی زیبای تهران. (به همت ِ مریم صادقیان عزیز ) #خانه_فاموری #تهران_قدیم #سهراب_سپهری #هشت_کتاب #تهران_دیدنیست #مریم_صادقیان @maryamsadeghian22
. یلداتون روشن و خوش…آرام و پرمهر… یه امشب رو به آرامش،بی‌اضطراب ِ فرداها بگذرونیم…(اگه بشه!) یه امشب به بی‌پولی و جنگ و دلار و ناآرامی ِ منطقه و هیچی و هیچی ِ دیگه فکر نکنیم…(اگه شد!) یه امشب عزیزان‌مون رو بغل کنیم،قربون صدقه‌شون بریم،شعر بخونیم براشون،انار دون کنیم و فال ِ حافظ بگیریم،موسیقی ِخوب ِسنتی گوش کنیم و کیف کنیم… دل مونو خوش کنیم به هرچی که داریم،حتی اگه زیادم نیست…همین فقط یه امشب(اگه بتونیم!) کسی چه می‌دونه عمر چقدره؟چند شب یلدای دیگه داریم تا رفتن؟ خوشی‌های ساده رو از خودمون دریغ نکنیم. یلداتون مبارک! . عکس مال ِ سه سال پیش از اینه…هم موهام بلند بود،هم دلم خوش‌تر بود! میک‌آپ و فیلتر و همه‌چی‌ام داره!بله من این شکلی نبودم و نیستم هنوزم! . عکس رو #مریم_رهنما ی عزیزم برداشت از من،شب یلدای سال ِ دوصفر. #یلدا #شب_یلدا #یلدا_مبارک #شب_چله @maryamrahnama__
. اکران ِ #جدایی_قنبر_از_صنم (#خجالت_نکش۲ ) همچنان ادامه دارد. خوشحالیم که دوست‌مان داشتید و دارید.خوشحالیم که بی‌کلک بازی و حقه‌های عجیب تبلیغاتی و صرفاً با اتکا به خودمان و فیلم‌مان به فروش قابل قبولی رسیده‌ایم و این چیزی نیست جز لطف و حمایت شما. سپاسگزار ِمهر و پشتیبانی‌تان هستیم.🌺 این آلبوم کوچک از عکس‌های فیلم،تقدیم ِ نگاه ِ شما. . ز حق توفیق ِ خدمت خواستم دل گفت پنهانی چه توفیقی از این بهتر، که خلقی را بخندانی… امیدواریم توانسته باشیم گل لبخندی گوشه‌ی لب‌هاتان بنشانیم. _عکس اول،صنم خانم جوان در انتظار آقا قنبر. _عکس دوم،دوران شیرین نامزدی آقا قنبر و صنم خانم.که هر دو از عشق هم سر از پا نمی‌شناختند. _عکس سوم،صنم خانم میان‌سال،در فکر ِ خراب‌کاری‌های آقا قنبر . _عکس چهارم،آقا قنبر و صنم خانم ِ کهنسال! در یک روز ِ آشتی و خوش‌خوشان! . همه‌ی عکس‌ها را،حسین حاج بابایی عزیز برداشته از ما.و چهره‌پردازی هنر ِ محمود دهقانی عزیز است. شعر از شاعر طنزپرداز،مرحوم محمد خرمشاهی. و به یاد استاد منوچهر نوذری که در برنامه‌ای قدیمی با نام «صبح ِ جمعه با شما»،که در دهه‌ی شصت از رادیو ایران پخش می‌شد و‌مخاطب ِ بسیار داشت،این بیت را هر هفته ابتدای برنامه می‌خواندند.یادشان گرامی. #خجالت_نكش٢ #اكران #سينماي_ايران #فیلم_کمدی #فیلم_خوب #منوچهر_نوذری @ahmadmehranfar @reza_magsoudi @amirparvinhosseini @hoseinhajibabaei @mahmouddehghani
. اکران ِ #جدایی_قنبر_از_صنم (#خجالت_نکش۲ ) همچنان ادامه دارد. خوشحالیم که دوست‌مان داشتید و دارید.خوشحالیم که بی‌کلک بازی و حقه‌های عجیب تبلیغاتی و صرفاً با اتکا به خودمان و فیلم‌مان به فروش قابل قبولی رسیده‌ایم و این چیزی نیست جز لطف و حمایت شما. سپاسگزار ِمهر و پشتیبانی‌تان هستیم.🌺 این آلبوم کوچک از عکس‌های فیلم،تقدیم ِ نگاه ِ شما. . ز حق توفیق ِ خدمت خواستم دل گفت پنهانی چه توفیقی از این بهتر، که خلقی را بخندانی… امیدواریم توانسته باشیم گل لبخندی گوشه‌ی لب‌هاتان بنشانیم. _عکس اول،صنم خانم جوان در انتظار آقا قنبر. _عکس دوم،دوران شیرین نامزدی آقا قنبر و صنم خانم.که هر دو از عشق هم سر از پا نمی‌شناختند. _عکس سوم،صنم خانم میان‌سال،در فکر ِ خراب‌کاری‌های آقا قنبر . _عکس چهارم،آقا قنبر و صنم خانم ِ کهنسال! در یک روز ِ آشتی و خوش‌خوشان! . همه‌ی عکس‌ها را،حسین حاج بابایی عزیز برداشته از ما.و چهره‌پردازی هنر ِ محمود دهقانی عزیز است. شعر از شاعر طنزپرداز،مرحوم محمد خرمشاهی. و به یاد استاد منوچهر نوذری که در برنامه‌ای قدیمی با نام «صبح ِ جمعه با شما»،که در دهه‌ی شصت از رادیو ایران پخش می‌شد و‌مخاطب ِ بسیار داشت،این بیت را هر هفته ابتدای برنامه می‌خواندند.یادشان گرامی. #خجالت_نكش٢ #اكران #سينماي_ايران #فیلم_کمدی #فیلم_خوب #منوچهر_نوذری @ahmadmehranfar @reza_magsoudi @amirparvinhosseini @hoseinhajibabaei @mahmouddehghani
. اکران ِ #جدایی_قنبر_از_صنم (#خجالت_نکش۲ ) همچنان ادامه دارد. خوشحالیم که دوست‌مان داشتید و دارید.خوشحالیم که بی‌کلک بازی و حقه‌های عجیب تبلیغاتی و صرفاً با اتکا به خودمان و فیلم‌مان به فروش قابل قبولی رسیده‌ایم و این چیزی نیست جز لطف و حمایت شما. سپاسگزار ِمهر و پشتیبانی‌تان هستیم.🌺 این آلبوم کوچک از عکس‌های فیلم،تقدیم ِ نگاه ِ شما. . ز حق توفیق ِ خدمت خواستم دل گفت پنهانی چه توفیقی از این بهتر، که خلقی را بخندانی… امیدواریم توانسته باشیم گل لبخندی گوشه‌ی لب‌هاتان بنشانیم. _عکس اول،صنم خانم جوان در انتظار آقا قنبر. _عکس دوم،دوران شیرین نامزدی آقا قنبر و صنم خانم.که هر دو از عشق هم سر از پا نمی‌شناختند. _عکس سوم،صنم خانم میان‌سال،در فکر ِ خراب‌کاری‌های آقا قنبر . _عکس چهارم،آقا قنبر و صنم خانم ِ کهنسال! در یک روز ِ آشتی و خوش‌خوشان! . همه‌ی عکس‌ها را،حسین حاج بابایی عزیز برداشته از ما.و چهره‌پردازی هنر ِ محمود دهقانی عزیز است. شعر از شاعر طنزپرداز،مرحوم محمد خرمشاهی. و به یاد استاد منوچهر نوذری که در برنامه‌ای قدیمی با نام «صبح ِ جمعه با شما»،که در دهه‌ی شصت از رادیو ایران پخش می‌شد و‌مخاطب ِ بسیار داشت،این بیت را هر هفته ابتدای برنامه می‌خواندند.یادشان گرامی. #خجالت_نكش٢ #اكران #سينماي_ايران #فیلم_کمدی #فیلم_خوب #منوچهر_نوذری @ahmadmehranfar @reza_magsoudi @amirparvinhosseini @hoseinhajibabaei @mahmouddehghani
. اکران ِ #جدایی_قنبر_از_صنم (#خجالت_نکش۲ ) همچنان ادامه دارد. خوشحالیم که دوست‌مان داشتید و دارید.خوشحالیم که بی‌کلک بازی و حقه‌های عجیب تبلیغاتی و صرفاً با اتکا به خودمان و فیلم‌مان به فروش قابل قبولی رسیده‌ایم و این چیزی نیست جز لطف و حمایت شما. سپاسگزار ِمهر و پشتیبانی‌تان هستیم.🌺 این آلبوم کوچک از عکس‌های فیلم،تقدیم ِ نگاه ِ شما. . ز حق توفیق ِ خدمت خواستم دل گفت پنهانی چه توفیقی از این بهتر، که خلقی را بخندانی… امیدواریم توانسته باشیم گل لبخندی گوشه‌ی لب‌هاتان بنشانیم. _عکس اول،صنم خانم جوان در انتظار آقا قنبر. _عکس دوم،دوران شیرین نامزدی آقا قنبر و صنم خانم.که هر دو از عشق هم سر از پا نمی‌شناختند. _عکس سوم،صنم خانم میان‌سال،در فکر ِ خراب‌کاری‌های آقا قنبر . _عکس چهارم،آقا قنبر و صنم خانم ِ کهنسال! در یک روز ِ آشتی و خوش‌خوشان! . همه‌ی عکس‌ها را،حسین حاج بابایی عزیز برداشته از ما.و چهره‌پردازی هنر ِ محمود دهقانی عزیز است. شعر از شاعر طنزپرداز،مرحوم محمد خرمشاهی. و به یاد استاد منوچهر نوذری که در برنامه‌ای قدیمی با نام «صبح ِ جمعه با شما»،که در دهه‌ی شصت از رادیو ایران پخش می‌شد و‌مخاطب ِ بسیار داشت،این بیت را هر هفته ابتدای برنامه می‌خواندند.یادشان گرامی. #خجالت_نكش٢ #اكران #سينماي_ايران #فیلم_کمدی #فیلم_خوب #منوچهر_نوذری @ahmadmehranfar @reza_magsoudi @amirparvinhosseini @hoseinhajibabaei @mahmouddehghani
. اشتباه‌های ما آموزگاران ما هستند…به شرط ِ آن که تکرار نشوند. اشتباه،چه شخصی باشد چه اجتماعی و تاریخی چه هر چه،تجربه می‌بخشد و تورا تعلیم می‌دهد برای ادامه‌ی مسیر.میشود چراغ ِ راه ِ آینده…اما بازانجامش دیگردرسی در خود ندارد…انگار که به خودت و عمر و زندگی و تجربه‌ی زیسته‌ات بی‌اعتنا باشی. ولی آیا دوست‌داشتن ِ بی‌شرط ِ آدم‌ها و اعتماد به آن‌ها و باور ِ گفته و کرده‌‌هاشان،پذیرفتن‌شان،یک‌رنگ و یک رو پنداشتن‌شان،به دل راه دادن‌شان،دست‌شان را گرفتن و بی‌محابا به آن‌ها مهرورزیدن،پناه‌شان شدن و گاهی حتی به نفع ِ آن‌ها خود را نادیده گرفتن…بی‌سیاست‌کاری با دنیا و آدم‌ها برخورد کردن ،برای هرچندبار در زندگی،اشتباهی‌ست که نباید تکرار شود؟ این‌جور اگر باشد،دنیا خاکستری‌ست…زندگی سخت و بی‌رنگ است…و افق تیره و تار.این جور هم نباشد طاقت ِ آدم تمام میشود. . توی ِ یادداشت‌های یک سررسید ِ قدیمی پی ِ چیزی می‌گشتم که این نوشته به چشمم خورد.دلیلش چه بوده و کدام زخم روی دلم مانده بوده را هیچ یادم نیست.هرچه فکر کردم هم یادم نیامد…اینجا نوشتمش که جلوی چشمم باشد. . عکس از : @aminhashemi.71 تهران.ابتدای تابستان ِ ۱۴۰۳.
. شاید اگر در زمانی دیگر،در جغرافیایی دیگر، زاده می‌شدم…آن‌گاه چشمانی می‌داشتم همین‌قدر آرام که این زن دارد که شبیه من است …من هست و من نیست… . تصویر را دوستی همین‌جا،در اینستاگرام برایم فرستاد،گمانم برساخته با هوش مصنوعی یا نرم‌افزاری خاص باشد. تصویرهایی چنین،همواره من را به رویای زندگی در زمان و مکان‌های دیگر نزدیک می‌کند. . #هوش_مصنوعی #تصویرسازی_ذهنی
. می‌بینید دختران ِ ایران را؟ که چطور مایه‌ی سربلندی و افتخار ِ ما و مام ِمیهن‌اند؟ می‌بینید فارغ از استعداد و تخصص و هنرشان که آن‌ها را برسکوی قهرمانی ِ جهان می‌نشاند،چگونه دوستی و مهر و انسانیت و عشق به وطن و هم‌‌وطن را به چشم جهانیان می‌کشند؟ می‌بینید‌شان؟تصویری که این‌ها از «ایرانی بودن» پیش چشم ِ دنیا می‌سازند،همان است که خیلی‌ها چشم ِ دیدنش را ندارند. ببینید دختران ایران را…ببینید که چه می‌کنند برای ما.در دنیای خشن و خشمگینی که کسی دوست‌مان ندارد،ببینید که دختران‌مان چگونه برای‌مان آبرو می‌خرند. ببینید!…ببینید دختران ایران را. این صحنه‌ها،چه تلویزیون ایران نشان‌شان بدهد یا نه،از ماندگارترین تصاویر ِ رقابت‌های جهانی ِورزشی هست و خواهد بود.و تا همیشه ماندگار و سبب افتخار. گرچه هرچه فکر کردم نفهمیدم چرا این تصاویر باید پخش نشوند؟ کجایش خلاف ِعرف و اخلاق و شرع و امنیت ملی و قانون بوده که پخش نشده؟ . دوست‌تان داریم دختران ِامروز،خانم‌ها و مادران و شیرزنان ِ فرداهای ایران زمین.بمانید و ببالید و افتخار بیافرینید…در پناه پروردگار. . #دختران_ایران #زنان_ایران #زنان_افتخار_آفرین #ناهید_کیانی #کیمیا_علیزاده #مبینا_نعمت_زاده #ورزش_بانوان #المپیک۲۰۲۴ #تکواندو_بانوان @kimiya.alizade #iraniangirl #iranianwomen
. امروز یه جایی،توی یک صفحه‌ای،از قول ِ نویسنده‌ی آمریکایی،رالف والدو امرسون خوندم« خود ْبودن،هنر بزرگی‌ست در جهانی که دائم تلاش می‌کند از تو چیز ِ دیگری بسازد!» بعد به این فکر کردم ما چقدر این هنر رو داریم؟چقدر خودمونیم؟ جهان درمورد دیگرِ دروغین ساختن از ما،چقدر موفق بوده؟چقدر نبوده؟ما چقدر بهش کمک کردیم که از ما چیز ِ دیگه‌ای بسازه؟ یا نکردیم؟ . #رالف_والدو_امرسون #خود_بودن #ralfwaldoemerson
. در کنار ِخانم سیما محمدیان ِ عزیز.هنرمند ِ نقاش و دوست ِ گرامی‌ام. سیما را سال‌هاست که می‌شناسم.او یک هنرمند ِ توان‌خواه است. زنی قدرتمند که یک‌تنه،بی‌پشتوانه،بی‌امکانات و تنها با اتکّا به خودش و هنرش،درس خوانده،کار کرده، و گلیم ِ خود را از آب ِ این زندگی ِ سخت بیرون کشیده. سیما برای من و بسیاری از ما،الگوی خوبی‌ست.نگاهش کنیم و بیاموزیم. نمایشگاه نقاشی‌های سیما محمدیان تا جمعه در گالری ِ فرهنگان ِ پاسداران،برقرار است.سری بزنید و کارهایش را ببینید. سپاسگزارم از دوستان ِ عزیزم،خانم‌ها و آقایان، شهرام حقیقت‌دوست،علی‌دهکردی،باربد بابایی،علی‌رضا آرا،نیما کرمی،امیر کهکشان،سام گیوراد،شیرین رستگار‌پور،کیوان کثیریان،سودابه جعفرزاد،سمیرامیس مهندسان،مریم شیرازی،سپهر گودرزی،علی‌رضا اولیایی،مهشید ابراهیمیان،فردین شاه‌حسینی،دکتر نسیم‌غلامی،امیر دلشاد،النا آسا،زویا اویسی،سیاوش شهد،پژمان موسوی،سارا آزموده ،گلاره عباسی ،محمد بحرانی ،ماهور احمدی ،حمید نجفی،سیامک ادیب ،هاله گرجی ،سودابه سادات و …تمامی نازنینانی که هم‌دلانه کنارمان بودند تا نمایشگاه نقاشی ِ سیما هرچه بهتر و زیباتر برگزار شود. همدلی گوهر کمیابی‌ست.به هر بهانه یافتنش موجب ِ بسی خرسندی‌ست. سپاسگزارم از #مجموعه_فرهنگان و گالری#فرهنگان_پاسداران برای همراهی و لطف‌شان. عکس‌ها از فرشید سمر عزیز @farshidsamarr . تا باشد از این اتفاق‌های خوب. . @sima.art.studio @farhangan.pasdaran @kkasirian @sara.azmoudeh.art @maryam.shiraziii @alirezaaraa @sam.givrad @shirin_rastegarpour @gelarehabbasi @barbodbabaee @shahram.haghighatdoust @amirkahkeshan.music @semiramiss.mohandesan @nimakarami.official @dr.nasim.gholami @soodabeh_jafarzad_official @alidehkordi @elena_aasaa @hamidnajafi51 @oliaeealireza @sepehrgoodarzi @fardinshahhoseini @mahoorahmadi_official @soodabesadat_makeup @pejmanmousavi @amir.delshad
. در کنار ِخانم سیما محمدیان ِ عزیز.هنرمند ِ نقاش و دوست ِ گرامی‌ام. سیما را سال‌هاست که می‌شناسم.او یک هنرمند ِ توان‌خواه است. زنی قدرتمند که یک‌تنه،بی‌پشتوانه،بی‌امکانات و تنها با اتکّا به خودش و هنرش،درس خوانده،کار کرده، و گلیم ِ خود را از آب ِ این زندگی ِ سخت بیرون کشیده. سیما برای من و بسیاری از ما،الگوی خوبی‌ست.نگاهش کنیم و بیاموزیم. نمایشگاه نقاشی‌های سیما محمدیان تا جمعه در گالری ِ فرهنگان ِ پاسداران،برقرار است.سری بزنید و کارهایش را ببینید. سپاسگزارم از دوستان ِ عزیزم،خانم‌ها و آقایان، شهرام حقیقت‌دوست،علی‌دهکردی،باربد بابایی،علی‌رضا آرا،نیما کرمی،امیر کهکشان،سام گیوراد،شیرین رستگار‌پور،کیوان کثیریان،سودابه جعفرزاد،سمیرامیس مهندسان،مریم شیرازی،سپهر گودرزی،علی‌رضا اولیایی،مهشید ابراهیمیان،فردین شاه‌حسینی،دکتر نسیم‌غلامی،امیر دلشاد،النا آسا،زویا اویسی،سیاوش شهد،پژمان موسوی،سارا آزموده ،گلاره عباسی ،محمد بحرانی ،ماهور احمدی ،حمید نجفی،سیامک ادیب ،هاله گرجی ،سودابه سادات و …تمامی نازنینانی که هم‌دلانه کنارمان بودند تا نمایشگاه نقاشی ِ سیما هرچه بهتر و زیباتر برگزار شود. همدلی گوهر کمیابی‌ست.به هر بهانه یافتنش موجب ِ بسی خرسندی‌ست. سپاسگزارم از #مجموعه_فرهنگان و گالری#فرهنگان_پاسداران برای همراهی و لطف‌شان. عکس‌ها از فرشید سمر عزیز @farshidsamarr . تا باشد از این اتفاق‌های خوب. . @sima.art.studio @farhangan.pasdaran @kkasirian @sara.azmoudeh.art @maryam.shiraziii @alirezaaraa @sam.givrad @shirin_rastegarpour @gelarehabbasi @barbodbabaee @shahram.haghighatdoust @amirkahkeshan.music @semiramiss.mohandesan @nimakarami.official @dr.nasim.gholami @soodabeh_jafarzad_official @alidehkordi @elena_aasaa @hamidnajafi51 @oliaeealireza @sepehrgoodarzi @fardinshahhoseini @mahoorahmadi_official @soodabesadat_makeup @pejmanmousavi @amir.delshad
. در کنار ِخانم سیما محمدیان ِ عزیز.هنرمند ِ نقاش و دوست ِ گرامی‌ام. سیما را سال‌هاست که می‌شناسم.او یک هنرمند ِ توان‌خواه است. زنی قدرتمند که یک‌تنه،بی‌پشتوانه،بی‌امکانات و تنها با اتکّا به خودش و هنرش،درس خوانده،کار کرده، و گلیم ِ خود را از آب ِ این زندگی ِ سخت بیرون کشیده. سیما برای من و بسیاری از ما،الگوی خوبی‌ست.نگاهش کنیم و بیاموزیم. نمایشگاه نقاشی‌های سیما محمدیان تا جمعه در گالری ِ فرهنگان ِ پاسداران،برقرار است.سری بزنید و کارهایش را ببینید. سپاسگزارم از دوستان ِ عزیزم،خانم‌ها و آقایان، شهرام حقیقت‌دوست،علی‌دهکردی،باربد بابایی،علی‌رضا آرا،نیما کرمی،امیر کهکشان،سام گیوراد،شیرین رستگار‌پور،کیوان کثیریان،سودابه جعفرزاد،سمیرامیس مهندسان،مریم شیرازی،سپهر گودرزی،علی‌رضا اولیایی،مهشید ابراهیمیان،فردین شاه‌حسینی،دکتر نسیم‌غلامی،امیر دلشاد،النا آسا،زویا اویسی،سیاوش شهد،پژمان موسوی،سارا آزموده ،گلاره عباسی ،محمد بحرانی ،ماهور احمدی ،حمید نجفی،سیامک ادیب ،هاله گرجی ،سودابه سادات و …تمامی نازنینانی که هم‌دلانه کنارمان بودند تا نمایشگاه نقاشی ِ سیما هرچه بهتر و زیباتر برگزار شود. همدلی گوهر کمیابی‌ست.به هر بهانه یافتنش موجب ِ بسی خرسندی‌ست. سپاسگزارم از #مجموعه_فرهنگان و گالری#فرهنگان_پاسداران برای همراهی و لطف‌شان. عکس‌ها از فرشید سمر عزیز @farshidsamarr . تا باشد از این اتفاق‌های خوب. . @sima.art.studio @farhangan.pasdaran @kkasirian @sara.azmoudeh.art @maryam.shiraziii @alirezaaraa @sam.givrad @shirin_rastegarpour @gelarehabbasi @barbodbabaee @shahram.haghighatdoust @amirkahkeshan.music @semiramiss.mohandesan @nimakarami.official @dr.nasim.gholami @soodabeh_jafarzad_official @alidehkordi @elena_aasaa @hamidnajafi51 @oliaeealireza @sepehrgoodarzi @fardinshahhoseini @mahoorahmadi_official @soodabesadat_makeup @pejmanmousavi @amir.delshad
. این پست جهت ِ معرفی ِ دوتا از عزیزان من به شما دوستانه.لطفاً ببینید و بخونید. زینب و ابوالفضل موسوی، دوستان ِ عزیز من هستن.خواهر و برادری اهل ِ زابل.سیستان.هر دو گرافیست هستن و هر دو کارشناس ارشد ِمهندسی عمران.بسیار مهربان و دوست‌داشتنی و صدالبته بسیار خلاق. بعد از گرفتاری‌های همه‌گیری ِ کرونا،تصمیم می‌گیرن یه کسب و کار ِ خونگی راه بندازن و بنابراین،با توجه به استعداد و توانایی‌شون،یه گوشه‌ی خونه‌شون دوکو استودیو رو تاسیس کردن و شروع به طراحی لوگو و سربرگ و…برای اشخاص و شرکت‌ها و موسسات می‌کنن.و خیلی م زود کارشون می‌گیره و کار و بارشون سکّه می‌شه. ما همدیگه رو همین‌جا،در اینستاگرام پیدا کردیم و من تصمیم گرفتم زحمت ِ طراحی ِ لوگوی اسمم رو به این دوستان بدم.که همین‌جا از هردوی این عزیزان،بابت ِ زحمات‌شون تشکر می‌کنم. اینا رو گفتم که اینو بگم،باور کنیم،خیلی وقتا،اعتماد کردن به عملکرد ِجوان‌هایی که اتفاقا ممکنه دفتر ِ کارهای آنچنانی در مناطق ِ گرون و پولدار نشین ِ شهرهای بزرگ نداشته باشن جواب میده.کافیه آدم‌های کاربلدی باشن و حرفه‌ای و مشتری‌مدار. بقیه‌ش به نظرم دیگه واقعا مهم نیست. . و باز ممنونم از زینب و ابوالفضل و دوکو استودیو، برای اینکه سبب شدن من با شنیدن ِنام ِ سیستان و زابل، به یاد چیزهایی غیر از بادهای صدوبیست روزه و هامون ِ بی‌آب و داغی ِ بی‌حّد ِ هوا بیفتم…یاد ِ هنر و‌توانمندی ِ دوتا جوون،که در شرایط ِ سخت،دست به زانوی خودشون گرفتن و یاعلی گفتن و سرِپا ایستادن و موفق شدن.و من براشون خیلی خوشحالم. . از لوگوی شخصی‌م هم به موقع رونمایی می‌کنم،اما تا اون وقت،برای دیدن ِ نمونه‌ی کارهاشون،به پیج دوکو استودیو که برچسب می‌کنم نگاهی بندازین. . عکس رو زمستان ِ سال ِ پیش که این بچه‌ها اومده بودن تهران و در اولین ملاقات‌مون ،علی‌رضا گرفت از ما. . برای زینب و ابوالفضل و تمامی ِ جوانان ِ بااستعداد و توانمند و غیرتمند ِهمه جای ِ ایران زمین از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب،از صمیم ِ دل دعا کنیم. . @doko_studio @doko_studio #جوانان_ایران #جوانان_سیستان_و_بلوچستان #گرافیست_جوان #از_جوانان_حمایت_کنیم #سیستانیها #جوانان_زابل
. …زندگی آب تنی کردن در حوضچه “اکنون” است رخت ها را بکنیم آب در یک قدمی است… زندگی رسم خوشایندی است. زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ… پرشی دارد اندازه عشق… زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود… . شعر،سروده‌ی زیبای سهراب،در وصف ِحیات. . #سهراب_سپهری #هشت_کتاب #زندگی
. تصویرِ #تهران ! شهر ِبیچاره‌ی مای بیچاره! هر‌سال،همین موقع! به علاوه‌ی بسیاری دیگر از مواقع سال! می‌گن تعطیل کردن که بریم بیرون از این شهر. خب…اگه نتونیم چی؟ اگه به هر دلیلی پامون گیر ِاین شهر باشه چی؟اگه پولش نباشه،جاش نباشه،موقعیت و امکاناتش نباشه چی؟طبعاً اگه یه نفر بتونه بره که نمی‌مونه صبح تا شب سرفه کنه و بالابیاره که! الان چاره‌ی کار تعطیلیه؟! یا این فقط پاک کردن ِ صورن مسئله‌ست؟ چشمْ چشمو نمی‌بینه امروز واقعا!…تهران مث ِ تصویریه که فیلمای ترسناک از آخرالزمان می‌سازن… ایشالا متهم به سیاه‌نمایی نشم چون دیگه این سیاهی اظهر من الشمسه!! هر کاری‌م کنی،هرجور بخوای مثبت‌اندیشی پیشه کنی نمی‌شه! وقتی نمی‌تونی نفس بکشی و چشمات دائم کاسه‌ی خونه ،نمی‌شه! . گمونم از خونه بیرون نرفتن،فعلا تنها کاریه که می‌شه کرد…برای سلامتی ِ خودمون و بچه‌های معصوم… . #تهران_هوا_ندارد #ما_اینجا_داریم_می_میریم
. من مث ِ قدیمیا به شما نمی‌گم بی‌عار! خانوم ِ لاله‌عباسی ِ قشنگ ِخوش‌رنگم…می‌گم خانوم ِ باغیرت ِ وظیفه‌شناس…که توی هوای داغ و آلوده‌ی تهرون هم به گل می‌شینه…به اندازه‌ی ارکیده و رز و داودی هم برام ارزشمندی.واسه همینم نصف ِ یه کفْ‌دست باغچه‌مو در اختیار شما گذاشتم که با گلای زیبای لطیفت پُرِش کنی و به باغچه‌م حال و احوال خوش بپاشی. . خانوم لاله عباسی،هر عصر،موقع آبیاری یادم میاره که گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد؟ چشم ها را باید شست…جور دیگر باید دید… واژه ها را باید شست واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد… و من رو یاد ِ زیبابینی ِ سهراب سپهری می‌ندازه. پس، زنده‌باد خانوم لاله‌عباسی ِ زیبا و همه‌ی خانوم‌های لاله عباسی‌طور ِزیبا و مقاوم و تحقیرناشدنی. . راستی این ترانه‌ی خانم پری زنگنه رو شنیدین که می‌خونه دم ِ باد ِ بی کسی …تکیه دادم به کسی گل ِ لاله‌عباسی، یه سبد یه عباسی… اگه نشنیدین پیداش کنین و بشنوین.قشنگه.خیلی. . نکته: شهر و باغچه و خونه زندگی ِ ما،به گیاهان ِ مقاومی نیاز دارن که در عین زیبایی،با مقدار ِ آب محدود ِ موجود و هوای آلوده و سایر شرایط بد ِ شهری سازگاری کنن و زنده بمونن…لاله عباسی از همیناس. کافیه پاییز،بذرهای سیاه ِ قشنگش رو جمع کنین،هر جا یه گُله خاک دیدین بریزینش همون جا روی خاک…تمام تابستون با کم‌ترین آب براتون گل میده. شمعدونی و داوودی و رز و پریوش و اطلسی به جای خودش ها!این دوست مهربون رو هم فراموش نکنین. بابت زیاد بودن و مقاوم بودنش هم تحقیرش نکنین،تحسینش کنین. . #گل_لاله_عباسی #گل_مقاوم #گل_تابستانی #سهراب_سپهری #پری_زنگنه .
. در ِکهنه،داشت زیر این حجم ِ پاییز له می‌شد…و لابد با خود می‌اندیشید: در ، به اعتبار ِوجود دیوار معنا می‌یابد…بی هیچ دیوار،در بودن چه معنا دارد؟ . این در ِ قدیمی،میان ِ راه کرج به چالوس است،جایی حوالی آسارا. پنجم آذرماه ِ ۱۴۰۳.در غوغای غریب ِ پاییز. و راستش،در ِ کهنه،فقط سوژه‌ی عکس ِ من نبود…به دیدنش به یاد نوع ِ مراقبت ِ خودم از خودم افتادم! و خنده‌ام گرفت.
. تصورش فانتزی و کودکانه‌ست حتی…ولی فکر کنین واقعاً جایی بود که در اون نقطه آدم می‌تونست تبدیل به فرشته بشه…یعنی مثلا همین‌جا روی زمین،پیش از سفر به آسمون،یه جایی می‌نشستن حساب و کتاب ِ آدم رو می‌رسیدن،شرایط رو بررسی می‌کردن،بعد اگه همه چی درست و به قاعده بود،گناه و دروغ و گندکاری و پدرسوختگی و مردم‌آزاری و انواع بدی تو وجود آدمه کم و قابل اغماض بود،یه امکانی به آدمیزاد می‌دادن که بره به جهان ِ فرشته‌ها اگه خواست…بعد بین دو تا کتفِ آدم بال درمی‌اومد آدم می تونست پرواز کنه و بره بالا…بالاااا… تا نزدیک عرش ِ خدا…با بقیه فرشته‌ها حرف بزنه.یا اصلا با خود ِ خود ِ خدا. . (خوبی ِ شب‌کاری‌های سخت توی دمای منفی چند درجه با لباس تابستونی توی خیابون،ساعت سه و چهار صبح! اینه که پیش از یخ زدن! آدم به یک درجه‌ای از عرفان می‌رسه!تخیل و‌تصور بیدارتر می‌شه انگار! قبل از اینکه مغز آدم منجمد بشه! من این مدت ِ اخیر این شرایط رو زیاد داشتم!) . این عکس رو یه روز ِ آفتابی ِ قشنگ و گرم که تو محله‌ی جلفای اصفهان قدم می‌زدم گرفتم.انقدر قطعی نوشته بود که دلم می‌خواست چند دقیقه اون جا بایستم ببینم چه اتفاقی می‌افته!از همون روزم دارم به این فکر می‌کنم،اگه همچین جایی واقعا وجود داشت چه جالب می‌شد…شاید در دنیاهای دیگه‌ای…یا در جهان ِ پیشین ِما چنین جایی بوده باشه…یا بعدها در آینده پدیدار بشه. . (من مرتاض نیستم عقلم هم سر ِ جاشه! می‌فهمم شب ِ سرد ِ پاییز باید لباس گرم پوشید و رفت تو کوچه خیابون! این اقتضای کار ِ ماست که گاهی ناچاریم شرایط فصلی که دَرِش قرار داریم رو در نظر نگیریم. اینم می‌دونم این شرایط اصلا شبیه ِ تصوری که اغلب از ما و شرایط کاری ِ ما دارن نیست! ولی خوب واقعیت همینه که گفتم.)
. من خوب می‌دانم در جهان ِپُرنقاب،زیستن بی‌نقاب عملا غیرممکن است! و ما هریک به ناگزیر،نقابی بر چهره داریم که انکارش عین ِکذب است. و بعد به این فکر می‌کنم که زیر ِ این نقاب ِ ظاهر ِ خوب و و انسان‌دوست و فروتن و خوش‌خلق و مؤمن و اخلاق‌مدار و نیکوکار و مهربان،چند نقاب ِ دیگر هست تا صورت اصلی و واقعی‌مان؟ و به تاریخ ِپدید آمدن ِ این نقاب‌ها بر چهره‌ی بشر که فکر می‌کنم پشتم می‌لرزد! و باز به این فکر می‌کنم که هیچ انسانی در این جهان،چهره‌ی واقعی ِهیچ انسانی را نخواهد دید!و شاید ندیده است پیش از این هم! و نقاب ِ ما چگونه تعریف ِ چهره‌ی اصلی ما بوده و هست و خواهد بود…بی آنکه کسی به کُنه و اصل ِما و اندیشه‌ی ما پی برده باشد؟ و ما با همه‌ی این نقاب‌ها رخ در نقاب ِ خاک می‌کشیم…بی‌آن‌که جز پروردگار کسی پشت ِآن نقاب‌ها را بشناسد…
